معرفی کتاب گودال گناه اثر مارسل امه مترجم ناهید فروغان

گودال گناه

گودال گناه

مارسل امه و 1 نفر دیگر
3.8
5 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

6

ناشر
نشر مد
شابک
9786229495582
تعداد صفحات
204
تاریخ انتشار
1402/1/1

توضیحات

        گودال گناه مجموعه‌ای است شامل هفت داستان به قلم مارسل امه که برخی‌شان از برجسته‌ترین و مشهورترین داستان‌های او به شمار می‌روند. امه را معمولا نویسنده‌ای می‌دانند خالق موقعیت‌های نامتعارف آمیخته با طنز و برخی از داستان‌های مجموعه‌ی حاضر نیز از همین قاعده پیروی می‌کنند. اما در گودال گناه با وجوه دیگری از هنر نویسندگی امه هم مواجه می‌شویم، خاصه در داستان نیمه‌بلند «گذر از میان پاریس» که حال و هوایش آدمی را به یاد سینمای نوآر فرانسه می‌اندازد و اتفاقا فیلمی هم با بازی ژان گابن بر اساس آن ساخته شده است.


      

لیست‌های مرتبط به گودال گناه

یادداشت‌ها

homagharibi

homagharibi

1404/6/2

          مارسل امه در این کتاب ساده و بی پرده می‌نویسد. 
داستان ها با آدم های معمولی شروع می‌شوند، بدون زرق‌و‌برق و پیچیدگی، ولی درست در همان جایی که انتظار ندارید، گردش‌های ناگهانی داستان مثل تیغ بندِ دل‌ِ شما را پاره می‌کند. 
امه بدون تعارف و شعارزدگی، و بدون آنکه با حرف زدن و کندوکاوهای زیاد مخاطب خود را خسته کند، پرده از هیولاهای کوچک و ساکتی که زیر پوست شخصیت‌ها مخفی شده‌اند تا در زمان مناسب از میانه‌ی زخم ها و ضعف‌ها خود را نشان دهند، بر می‌دارد؛ و در تک تک داستان‌ها این تلنگر را صادقانه و هر لحظه بر ذهن ما فرود می‌آورد که این هیولاهای خفته می‌توانند در ما نیز آرمیده باشند و منتظر برای لحظه ای لغزش، غفلت و یا یک فروپاشی.
این انحطاط و سقوط گاهی با چه بهانه‌ها و کارهای ساده و کوچکی شروع می‌شود و ما را تا قعر گودال پایین می‌کشد.
شاید از بین ۷ داستان این کتاب، داستان ((لطف الهی)) برای من لطف دیگری داشت. نشان دادن این‌که یک گناه چطور تو را به گناه دیگری می‌کشاند و سبک شمردن آن چگونه می‌تواند ذره ذره وجود تو را بدون آنکه متوجه شوی در تاریکی غرق کند و خلوص و پاکی اعمالی را که عمری برای آن تلاش کرده‌ای، همچون کبریتی در جنگل به آتش فساد بکشد.
در طول خواندن کتاب بارها کتاب را بستم و نفس عمیق کشیدم تا مطالب را در ذهنم هضم کنم و در حالی که به ناکجا نگاه می‌کردم از خودم می‌پرسیدم: چه‌قدر جرأت دارم مانند قلم امه با گناهان و ضعف‌های خفته در روح‌ام روبه‌رو شوم؟ یا شاید دوست دارم در من پنهان بمانند بدون آنکه به آنها نگاه کنم ؟ نمیدانم. 
        

21