خیلی کتاب لذت بخشیه، داستان جذاب و جدید حقیقتا، کاراکترهای دوست داشتنی، و اینکه در طول داستان به هیچ عنوان هیچ کدوم از کاراکتر هارو قضاوت نخواهید کرد چون فقط میخواید ببینید که الان قراره چیکار کنن و چه تصمیمی میگیرن... بعضی جاهاشم خیلی خنده داره، خلاصه که داستان حال خوب کنی هست، ترجمه روان داره و با اینکه پند اخلاقی خاصی نداره ولی بعدش پشیمون نخواهید بود از خوندنش
        

          تا حالا فک کردین پیر شدین چه شکلی میشین؟ یا تا چه حد توانایی خواهید داشت؟ با خوندن این کتاب این سوالا به ذهنتون میرسه....
خوب من این کتاب رو البته که در درجه اول به خاطر مترجمش آقای بهمنی خوندم، چون مطمئن بودم کار بی نقصیه. خانوم سوندبرگ سوئدی، برای داستان های عامه پسندش معروفه و این کتاب هم معروفترین کتابشه، به خاطر همین محبوبیتشم جلد دوم و سوم این کتاب رو هم نوشته. توی این کتاب با چندتا پیرزن پیرمرد واکر به دست باحال طرفیم، که از خیلی از ما جوونا امیدشون به زندگی بیشتره و به دنبال یه زندگی بهترن حتی واسه همون چندسال آخر عمرشون.... من همش به این فکر میکردم من پیر بشم مثه مارتا انقد دل و جرات خواهم داشت؟ یا نه اصلا نخواهم تونست از جام تکون بخورم...
        

          از اون خوبای روزگار بود، یه طنز انتقادی خفن.
توی کل مدتی که داشتم کتاب رو می خوندم، توی دلم نویسنده رو به خاطر قدرت داستان پردازی بالاش تحسین می کردم، چون کلا پر ماجرا بود و این یکی تموم نشده، یه ماجرای عجیب تر و جالب تر شروع می شد.
        

          ی کتاب حال خوب کن با طنزی جذاب 
من به شخصه عاشق باند بازنشسته ها شدم😂😍
و چیزی که واقعا برام قشنگ بود ،دوستی و صمیمی اتیه که بین شخصیت های اصلی داستان  بود.🥰
        

          خوندنش شکنجه بود😶
        

          ناراحت کننده است که بگم دوستش نداشتم. نمی دونم چرا! انگار از شخصیت اول خجالت می کشم:)))
        

          دنیا از دیدگاه افراد مسن ، یه کتابِ طنز‌ با چاشنی تبهکاری D:
کارهای باند بازنشسته ها باعث خنده شما میشه و‌ احتمالا از خودتون بپرسین وقتی پیر بشم چجوری‌میشم؟ 
اگه دوست دارین دیدگاه بهتری به افراد مسن و شرایطشون پیدا کنید این کتاب کمکتون میکنه
        

          سه جلد این رمان عالیه انقد شیرینو جذابه همراه شدن با ۵ تا سالمند عصا به دستو واکریه خلافکار دنیا رو از دید سالمندا دیدن خیلی جالب بود
        

          سلام و نور 
اگه بخوام کتاب رو در یک کلمه توصیف کنم میتونم براش از کلمه «شیرین» استفاده کنم و تا حدودی ماجراجویانه . کتاب در مورد پنج بازنشسته به نام های مارتا ، کریستینا،آناگرتا،مغز و شن کش هست که تو خانه سالمندان زندگی میکنن اما اون ها  از وضعیت بدی که تو آسایشگاه وجود داره راضی نیستن  و یکبار با دیدن مستندی درباره وضعیت زندانیان تو زندان و بهتر بودن وضعیت زندانیان نسبت به سالمندان تصمیم می گیرن با انجام سرقت راهی زندان بشن، ماجراهای‌ کتاب خیلی جالبه و با اینکه شاید تصور کنید که سرقت های زیادی قراره اتفاق بیوفته اما فقط سه تا سرقت انجام میشه اما همین موضوع باعث پیش اومدن ماجراهای خیلی زیاد و جالبی میشه که این باند با نبوغ خودشون هربار مشکلات رو به شکلی حل میکنن ، تنها چیزی که برام یک مقدار باورش سخت بود سن زیاد اعضای این گروه بود که تقریبا بین هفتاد و پنج تا هشتاد بود و فکر میکنم برای انجام این سرقت ها نویسنده باید سن کم تری رو در نظر می گرفت اگرچه برای این موضوع هم در کتاب راه حلی درنظر گرفته بود . اگر که دوست دارین یه مدت ذهنتون از چیز های منفی خالی بشه و یه ماجراجویی خوب و شیرین رو شاهد باشین خوندن این کتاب رو پیشنهاد میکنم ✨