تیغ شمشیر

تیغ شمشیر

تیغ شمشیر

جو ابرکرومبی و 1 نفر دیگر
4.5
2 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

5

لوگن نه انگشتی، جنگجوی وحشی و بدنام، سرانجام با بداقبالی روبرو می شود. در حالی که یک تنه دشمنان زیادی برای خود پدید آورده، چیزی نمانده که به یک جنگجوی مرده تبدیل شود و پشت سرش چیزی بجز ترانه های ناخوشایند، دوستان مرده و تعداد زیادی دشمن خوشحال باقی نگذارد. نجیب زاده جیزال دن لوتار، افسری است خوش قیافه و مجسمه خودخواهی، که در ذهنش چیزی خطرناک تر از سرکیسه کردن دوستانش در کارت بازی و رویای برنده شدن در مسابقه شمشیر بازی راه نیافته است. ولی جنگی در پیش است و قوانین میدان جنگ در سرزمین سرد شمالی، خونبار و متفاوت با مسابقه شمشیر بازی است. بازپرس، گلوکتا، افلیجی است که شکنجه گر شده و هیچ چیز را بیش از بازگشت لوتار به خانه در یک تابوت، دوست ندارد. ولی هرچه نباشد، گلوتا از همه بیزار است و تکه پاره کردن خائنین سرزمین های متحد و اعتراف گرفتن از آن ها، جای زیادی برای دوستی با او باقی نمی گذارد. رد قتل های پی در پی می توانند او را مستقیم به قلب پوسیده حکومت راهنمایی کنند، البته اگر آن قدر زنده بماند که بتواند این رد را دنبال کند. در این هنگام، بیاز جادوگر وارد می شود. مردی با سرطاس که زود به خشم می آید و شاگردی رقت انگیز دارد. آیا او واقعا نخستین ساحران است، یا یک شیاد متقلب، ولی هرچه هست می تواند زندگی لوگن، جیزال و گلوکتا را کاملا با مشکل روبرو کند. دسیسه های مرگبار آشکار می شوند، حساب های قدیمی آماده برای تسویه شدن هستند و مرز بین قهرمان و تبهکار آن قدر باریک است که می تواند به خون ریزی بینجامد. وآورد

لیست‌های مرتبط به تیغ شمشیر

یادداشت‌های مرتبط به تیغ شمشیر

            5/5
تیغ شمشیر. شروع و مقدمه چینی عالی واسه یه سری فانتزی شاهکار.

اولین قانون همیشه به عنوان یکی از بهترین سه گانه های فانتزی تو بوک تیوب مطرح میشد و منم همیشه برام سوال بود یعنی این سری انقدر خوبه که همه ی وب سایت ها و چنل ها انقدر ازش حرف میزنن؟

آره بود !

شخصیت های اصلی که هر کدوم اخلاق و ویژگی های خاص خودشون رو دارن و دیر یا زود با همه شون آشنا میشی کنجکاو میشی که داستانشون به کجا میرسه...حتی اونایی که چند چپتر بیشتر ندارن
خیلی وقت ها شاید با کارهایی که میکنن حال نکنی ولی همیشه میفهمی که چرا دارن اینکارو میکنن و خیلی وقت ها درک شون میکنی.

شخصیت های فرعی که به خوبی به شخصیت شون پرداخته میشه و آدم از بودنشون در صحنه لذت میبره و دلت میخواد که بیشتر تو چپتر های پیش رو ببینیشون.

دنیایی با لور و تاریخی عمیق که خیلی جاها من رو یاد نغمه ی آتش و یخ انداخت....هم کمی مرموز هم کمی تلخ  هم کمی شیرین و هم کمی دستکاری شده.

تنش سیاسی هم داره این سری که من خیلی دوسش دارم دقیقا مثل گیم آف ترونز…شاید نه به اون بزرگی چون این دنیا به اندازه ی دنیای نغمه ی آتش و یخ بزرگ نیست ولی به هر حال اون قدری داره که اگه دوست داشته باشین راضی بشین.

این رو هم بگم که این کتاب بیشتر از همه چیز مقدمه چینی واسه اتفاقات دو کتاب بعدیه...شاید خیلی ها با این قضیه حال نکنن و نخوان هشتصد صفحه کتاب بخونن واسه مقدمه چینی ولی به من اعتماد کنید ارزشش رو داره و پیشمون نمیشد...

البته کم و بیش صحنه ی شکنجه و کشت و کشتار هست تو این سری که در نظر داشته باشید وقتی میخوایین شروعش کنید...

پیشنهاد میکنم خواستید بخرید هر سه کتاب رو باهم بگیرید چون این کتاب انقدر خوب تموم میشه که بعدش دلت میخواد درجا کتاب بعدی رو شروع کنی.