معرفی کتاب انقلاب خاله بازی نیست اثر یینگ چانگ کامپستین مترجم فریده خرمی

انقلاب خاله بازی نیست

انقلاب خاله بازی نیست

3.8
14 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

29

خواهم خواند

12

شابک
9786222441418
تعداد صفحات
164
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

کتاب انقلاب خاله بازی نیست، نویسنده یینگ چانگ کامپستین.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به انقلاب خاله بازی نیست

یادداشت‌ها

          #یادداشت_کتاب 

#انقلاب_خاله‌بازی_نیست

کتاب "انقلاب خاله بازی نیست" یک رمان نوجوان درباره‌ی انقلاب کمونیستی چین است. داستان درباره دختر کوچکی است (کلاس سوم) و ماجرای کتاب حدود ۳ سال طول می‌کشد. دختر مذکور (که اسم چینی اش سخت بود و یادم نمانده😅) با پدر جراح و مادر پزشک سنتی اش زندگی می‌کند. در طول داستان، انقلاب فرهنگی مائو (مائو نام رهبر انقلاب کمونیستی چین است) اتفاق افتاده و تاثیرات آن را روی زندگی مردم می‌بینیم. تاثیراتی که زندگی مردم عادی و قشر متوسط را به فقر مطلق می‌رساند. درواقع افراد وابسته به حزب، با زدن برچسب بورژوا، هرکس را که بخواهند نابود می‌کنند و حکومت هم تلاش می‌کند همه مردم را شبیه هم و شبیه مائو کند (حتی ظاهر و لباس افراد را) اما نتیجه این می‌شود که امکانات را از قشر متوسط و ثروتمند می‌گیرند و به افراد قدرتمند می‌دهند طوری که مردم عادی با کوپن‌هایشان گرسنه می‌مانند ولی وابستگان به حزب و رده‌های بالای آن، سهم خوراک دیگران را می‌خورند.

داستان روند جذابی دارد و به جز خشونتهای فیزیکی که روی افراد مختلف انجام می‌شود، نکته خاصی ندارد و می‌تواند برای نوجوانانی که به خواندن تاریخ از طریق داستان علاقه دارند جذاب باشد.

نکته مثبت داستان ناامید نشدن شخصیت اصلی و پایان خوش ماجرا است با وجود اینکه مخاطب تا اواخر داستان هیچ امیدی به بهبود ندارد. این مساله و تلاش‌های مستمر شخصیت اصلی، الگوی خوبی به نوجوان مخاطب می‌دهد.

تنها نکته منفی کتاب، بهشت دانستن امریکا (مثل کتابهای مشابه در زمینه کمونیسم) است چرا که در دهه ۷۰ میلادی، همه ساکنین کشورهای کمونیستی، امریکا را بخاطر نظام حکومتی و اقتصادی متفاوتش مهد آزادی و عدالت و رفاه می‌دانستند درصورتی که مردم خود امریکا نظر متفاوتی داشتند. اما بیان مستمر این نکته در داستان، درصورت نداشتن اطلاعات تاریخی مربوط به امریکا و کشورهای دیگر در آن زمان، باعث می‌شود مخاطب امروز هم امریکا را بهشت دنیا و مهد عدالت و ازادی بداند و در ناخودآگاهش حک شود. شاید با صحبت در این زمینه هنگام مطالعه کتاب، بشود تاثیر آن را در نوجوانان کم کرد.

اما نکته جالب برای خود من در مشابهت وضعیت چین (هنگام برقراری حکومت کمونیستی) با شوروی و کره شمالی است. وضعیتی که در کتابهای "کمونیسم رفت و ما ماندیم" و "نیم دانگ پیونگ یانگ" مشاهده می‌شود. اینکه همه‌ی این کشورها بعد از انقلاب کمونیستی، با وجود تمام شعارهای اقتصادی برابری و از بین بردن طبقات، دچار فقر شدید شده‌اند و طبقات از بین نرفته‌اند بلکه به مدل دیگری تبدیل شده‌اند.
در مجموع مطالعه این کتاب را به همه‌ی علاقه‌مندان به تاریخ توصیه می‌کنم.

        

38

          این کتاب یک بازه از دوران معاصر و سخت چینه که بهش دوره جهش یا انقلاب فرهنگی میگن. دوره ای بعد از حاکم شدن کمونیست ها که یه دوره سفت و سخت افراطی به شماره میره. به رهبری صدر مائو که فرمان های سختی واسه تولد چین جدید می داده . آدم های زیادی به اسم دشمنی با انقلاب و خلق زندانی شدن ، به اردوگاه های کار فرستاده شدن یا حتی کشته شدن. اما دو تا نکته خیلی قابل تامل بود:

اول اینکه این کتاب معنی مهاجرت و دلیلش رو به من یاد داد! خانواده یک جراح چینی که تک دخترشون راوی کتابه. و این خانواده هر وقت که خوشحال بودن یک سرش به آمریکا گره خورده بود. من میل به مهاجرت رو در دو چیز دیدم : همزمانی شرایط سخت کشور با تصویر خوشایندی که از بیرون داری! تصویر خوشایند به عنوان یک باور بزرگ و محترم... این دختر کوچولو‌ قبل از انقلاب در مناسبت های خاص و شاد شیرینی فروشی غربی می رفتن تا شیرینی های فرانسوی و امریکایی بخورن! عاشق خاطرات پدرش درباره استاد آمریکایی شون بود و ترانه های انگلیسی زبان ترانه های روزهای شادی و امید‌بودن. این طوریه که نویسنده هرجا از چین زخمی و رنج دیده شکوه می کرد ، حتی به خوشحالی و سرزندگی دوباره چین فکر نمی کرد! به رفتن فکر می کرد. امید بزرگ پدر مهاجرت بود و این تجربه فضایی بود که نچشیده بودم.

دوم! دوره جهش یه دوره افراطی و خشونت بار بوده ، اما همچنان هم جمهوری خلق چین  یه کشور با حکومت کمونیستیه. یعنی همین باورها و قوانین در متن وجود دارن اما در عمل اقتصاد آزاد و رفاه عمومی نسبی و ارتباط با همه دنیاست که چین امروز اجرا می کنه. یعنی انگار نوع خوانش باورها تغییر کرده و نه متن شون.
و جالب تر اینکه با وجود همه زیاده روی ها و دشواری ها، هدف اصلی که چین ابرقدرت اقتصادی بود محقق شد! و حالا هرآدمی با روایت مخصوصش و درک آنچه بر او گذشته می تواند تعیین کند هزینه ای که داده ارزشش را داشته ؟! .‌‌..

        

13