یادداشت فهیمه حدیدی
1403/9/30
این کتاب یک بازه از دوران معاصر و سخت چینه که بهش دوره جهش یا انقلاب فرهنگی میگن. دوره ای بعد از حاکم شدن کمونیست ها که یه دوره سفت و سخت افراطی به شماره میره. به رهبری صدر مائو که فرمان های سختی واسه تولد چین جدید می داده . آدم های زیادی به اسم دشمنی با انقلاب و خلق زندانی شدن ، به اردوگاه های کار فرستاده شدن یا حتی کشته شدن. اما دو تا نکته خیلی قابل تامل بود: اول اینکه این کتاب معنی مهاجرت و دلیلش رو به من یاد داد! خانواده یک جراح چینی که تک دخترشون راوی کتابه. و این خانواده هر وقت که خوشحال بودن یک سرش به آمریکا گره خورده بود. من میل به مهاجرت رو در دو چیز دیدم : همزمانی شرایط سخت کشور با تصویر خوشایندی که از بیرون داری! تصویر خوشایند به عنوان یک باور بزرگ و محترم... این دختر کوچولو قبل از انقلاب در مناسبت های خاص و شاد شیرینی فروشی غربی می رفتن تا شیرینی های فرانسوی و امریکایی بخورن! عاشق خاطرات پدرش درباره استاد آمریکایی شون بود و ترانه های انگلیسی زبان ترانه های روزهای شادی و امیدبودن. این طوریه که نویسنده هرجا از چین زخمی و رنج دیده شکوه می کرد ، حتی به خوشحالی و سرزندگی دوباره چین فکر نمی کرد! به رفتن فکر می کرد. امید بزرگ پدر مهاجرت بود و این تجربه فضایی بود که نچشیده بودم. دوم! دوره جهش یه دوره افراطی و خشونت بار بوده ، اما همچنان هم جمهوری خلق چین یه کشور با حکومت کمونیستیه. یعنی همین باورها و قوانین در متن وجود دارن اما در عمل اقتصاد آزاد و رفاه عمومی نسبی و ارتباط با همه دنیاست که چین امروز اجرا می کنه. یعنی انگار نوع خوانش باورها تغییر کرده و نه متن شون. و جالب تر اینکه با وجود همه زیاده روی ها و دشواری ها، هدف اصلی که چین ابرقدرت اقتصادی بود محقق شد! و حالا هرآدمی با روایت مخصوصش و درک آنچه بر او گذشته می تواند تعیین کند هزینه ای که داده ارزشش را داشته ؟! ...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.