این لیست فقط یک کتابچه پنجاه صفحه ای داره
3 کتاب
توجه ۱: من هیچ گرایش سیاسی ای ندارم ، پاسخگوی هجمه های تندو احیانا به دور از نزاکت هم نیستم . فقط از جریاناتی خبر دارم که یک شهروند عادی و حتی بسیار نخبگان ازشون بی خبرن . برای این داده ها هم رنج ها کشیدم و هزاران ساعت مطالعه البته با استانداردهای خودم و سخت گیری بر نفسم که از انصاف دور نشم داشتم
توجه ۲ : قبل از قضاوت ذهنی این متن و محاکمه من در ذهنتون خخخوب دقت کنید ، در متن تامل کنید و با حضور ذهن و لگام زدن بر نفستون متن رو بخونید
توجه ۳ : اگرمتن من و کتابی که در این لیست هست رو مفید دیدید به دیگران هم منتقل کنید
این لیست یک لیست استثناییه . فقط یک کتاب در این لیسته و اون هم یک کتابچه کوچیک نوشته تیموتی اسنایدر که سه چار ساعته خوندنش تموم میشه . این کتاب در ایران توسط سه ناشر نشر نو ، نشر گمان و بنگاه ترجمه و نشر پارسه به فارسی ترجمه شده .
در روزهای اخیر اتفاقات تلخی در ایران رخ داد . بخاطر ایران ، برای آینده خودتون و جهان ، برای جهان و کشوری( اگر ایرانی پس از این وقایع بماند) که برای فرزندانتون به جا میذارید . اگر خواهان آنید که اعتراضاتتون به سرانجام خوبی برسه ، اگر دوست دارید دموکراسی ، صلح ، و غنایی که همه ازش بهره مند بشن روزی در این کشور برقرار بشه این کتابچه کوچولو رو بخونید و به دیگران هم بدید بخونن . من نذر کردم هزار نسخه از این کتاب رو در جامعه پخش کنم . اندازه یک دفترچه یخچاله ولی پر از داده های ارزشمند و حیاتی . اگر برای ذهنیات خودتون ، وطنتون ، فرزندانتون و آیندتون به اندازه یک یخچال ارزش قائلید این کتاب رو بخونید
. اینکه در ایران چه اتفاقاتی داره رخ میده شرحی مفصل میطلبه ، همه ، آن چیزی رو که میبینن اینه که اوضاع کشور بده ، فساد هست ، حجاب اجباری هست فلان هست بیسان هست پس ما بریزیم خیابون به وضع موجود اعتراض کنیم .
ولی از زاویه ای که من ایستادم همه چیز جوری دیگس . صحنه بسیار پیچیده تر و البته خطرناک تر از اون چیزیه که فکرش رو هم بکنیم
دلیلش هم فقط اینه که من دستکم سیزده سال تو نخ پس پرده وقایع بودم و فقط به کتاب هم بسنده نکردم اووول از درون و سپس محیط زندگی خودم شروع کردم بر تعصبات و نفسانیات و منیت خودم لگام زدم و بعد از تاریخ و فلسفه و جامعه شناسی ووو تا اشتراک دوازده مجله داخلی و بسیااار مجلات خارجی و فضای مجازی تا پنهانی ترین و بالایی ترین لایه هاش مطالعه نقادانه داشتم و همه چیزو با یکدیگه تطبیق دادم . و در حال حاضر هم مدتهاااست که مشغول نوشتن چهار کتاب درباره جان جانانم عزیز تر از هست و نیستم ، ایرانم هستم که روزی منتشرشون میکنم . از جنجال هم به دورم و معتقدم ارزشمندترین متنها ، تمیزترین ، دقیق ترین و پربارترین متن ها هستن که با دل و نیتی پاک نوشته شدن نه متون جنجالی ، افشا کننده و رادیکال و از این دست. ضربات زیادی هم در این راه متحمل شدم .
دلیل اینکهامروز تقریبا هیچ کس به اصل قضیه توجه نمیکنه اینه که امروز افراد بسیار بالاتر از من در حاشین ولی بسیاری از افراد که شاید تا دیروز میگفتن من سیاسی نیستم در متن و پشت تریبون و مشغول پمپاژ یاس و کینه و راست و دروغ در جامعه
دلیل دیگش اینه که عقلا و نویسندگان مجلات از ترس طرد شدن از سوی مردم از یک طرف و پایین اومدن فروششون و از سوی حاکمیت از طرف دیگر و بسته شدن بساطشون حرف نمیزنن و واقعیت رو نمیگن ، البته اگر حتی بدونن چه خبره واقعا و خودشون و مطالعات و سوادشون آغشته به تعصب نباشه و اینو به پیکره جامعه پمپاژ نکنن .
دلیل بعدیش اینه که ما خخخودمون نمیخوایم سهم خودمون از تقصیرات رو در پیدایش وضع فعلی جامعه بپذیریم .
البته آنچه که من در ذهن دارم بسیار پیچیده و مفصله که با یک پست نمیشه سر و تهش رو به هم آورد . در دیگر مطالبم در این اپلیکیشن و دیگر لیست های کتابم سعی کردم جنبه هایی از وضعیت فعلی که همه توش گیر افتادیم و به نوعی قربانیش محسوب میشیم از خود من گرفته تا توی خواننده تا پلیس تا بسیاری مسئولان حکومت و حتی خود حکومت همه به نوعی قربانی یک سری جریانات هستیم . فقط در همین حد میگم . امروز از هرررچیزی حرف بزنیم حجاب اجباری خشک شدن دریاچه ارومیه فساد فرهنگ وووو مردم گویی حکومت خدا باشه میگن تقصیر حکومته . این در حالیه که امکانات حکومت مثل هر پدیده دیگری محدوده پس تقصیراتش هم محدوده و از طرفی قدرت و امکانات رسانه ها و حتی به نوعی میشه گفت خود ما مردم و تقصیرات این عوامل در جاهایی از حکومت بیشتره . توجه کنید که من بی طرفم.
ولی سه واقعیت در این باره
یکم اینکه صحنه ای چنین کلان و پیچیده نمیتونه تک فاکتوری باشه . من هر کجا نگاه میکنم همه فقط یک فاکتور در معادله قرار میدن و اون هم حکومت ، بسیاری مشکلات حلش بر عهده خود ماست ، در این مورد میتونم با هر کسی مناظره کنم ، علت بسیاری تقصیرات نامرئی و در پس پردس ، بسیاری دارن موش میدوونن و البته بغرنج ترین و بزرگترین مشکل جامعه ما فرهنگیه . نه سیاسی . و نه اقتصادی
واقعیت دوم اینه که ما بدترین حکومت در دنیا رو نداریم کیفیت حکمرانی در ایران فعلی بین دویست کشور یک چیزی اون وسط ها بین شصت تا هشتادمه مجموعه ای عوامل بسیاری دور از ذهن و نظر ما چه سیاسی چه رسانه ای چه اجتماعی چه فرهنگی وجود داره که باعث شدن فکر کنیم ما دیگه ته ته جهنمیم و مرغ همسایه غازه
واقعیت سوم رو بایک استعاره بیان میکنم . ماریهست که پنهان میشه و دم خودش رو به شکل حشره ای در میاره پرندگان به خیال اینکه با یک حشره وغذای چاق و چله طرفن میرن شکارش کنن . در تمام لحظه ها مار پنهانه از صحنه . لحظه ای که پرنده دم مار رو میگیره در یک آن مار وسط میاد و پرنده رو میبلعه . امروز ماری خوش خط و خال حکومت رو جلوی چشم ما مثل یک حشره چاق و چله به حرکت وامیداره و من تردیدی ندارم اگر این حکومت روزی پایین بیاد در اون لحظه پروژه تجزیه ایران کلید میخوره و ایران ارجح بر جان من نام من مال من وجود ن دموکراسیو هر چیزی دیگس