یادداشت‌های فاطمه عباسی (62)

تولد اسرائیل
          ﷽
اسم کتاب را وقتی شنیدم که علیزاده و زیباکلام با موضوع فلسطین مناظره داشتند. آ زیباکلام گفتند فلان کتاب را نوشته ام و چاپ نشد و خیلی خوب هست و این موارد. آ علیزاده هم معتقد بود کاش چاپ میشد چون حتما یک دانشجوی معمولی هم میتوانست آن کتاب را رد کند. [نقل به مضمون]
یک مناظره‌ی دیگر هم ایشان با قیس قریشی داشتند که گوش دادم و بعدش کنجکاو شدم با نگرش ایشان آشناتر شوم.

در کل شما با یک قوم کوچولو‌یِ مظلومِ ناز مواجه می‌شوید که به شدت بهشان ستم شده است و غریب هستند و این‌ها‌. برای اینکه با تفکرات مختلف حول فلسطین آشنا شوید بد نیست اما واقعا ممکن است یک جاهایی داغ کنید، بعد فکر کنید که تولد نه! لقاح مصنوعی یک جنین که سقط خواهد شد.

آ زیباکلام ابتدا از مطالعات و تجارب خودشان در تدریس این موضوع می‌گویند بعد تاریخچه‌ی یهودیت و کشور یا ناحیه‌ی یهودیه. [توجه کنید فلسطین نه، یهودیه! این واژه هی تکرار می‌شود و عمیقا روی اعصاب است. به طور محدود جلوتر این واژه به فلسطین تبدیل می‌شود.]
مسئله‌ی اختلاف همه‌ی اولاد بشر! با یهودیان از قبل میلاد حضرت مسیح (ع) تا همین صد یا پنجاه سال پیش بررسی می‌شود؛ از اختلاف نژادی بین ریشه‌ی یهودیان و فلسطینیان گفته شده است؛ از ظلم‌هایی که به یهودیان در سراسر جهان روا شده است؛ از خدماتی که یهودیان به فلان تمدن دادند؛ از اینکه یک سری آدمها به یهودیان بدبینانه و با تنگ‌نظری نگاه می‌کردند؛ از اینکه یهودیان خیلی باسواد و اهل تعلیم و تربیت بوده‌اند؛ از اینکه فلان ارتشیِ فرانسوی را چون یهودی بود به جاسوسی متهم کردند؛ از اینکه آلمان هیتلری این آزارها را رساند؛ از اینکه هولوکاست چه‌جور بود و چه شد و یک ماله‌ی عظیم! روی اینکه در غرب اجازه‌ی تحقیق روی هولوکاست وجود ندارد، می‌کشند؛ از اینکه یک عده آدم بودند که معتقد به آموزه‌های تورات نبودند اما بالاخره خود را یهودی می‌دانستند و عِرق داشتند، نمونه‌اش هرتزل؛ و همه‌ی این‌ موردها هم اصلا و ابدا نژاد پرستی نیست!  گویا یهودیان عزیز آن زمان یک مقداری هم به حضرت سلیمان(ع) بابت قوانین مالیاتی نقد داشته‌اند! [قبلا خوانده بودم که سکولاریسم، اول از بنی اسرائیل شروع شده. آن‌ها بودند که جایگاه فرمانروایی و پیامبری را مجزا تعریف کرده‌اند.]

از دید آ زیباکلام عزالدین قسام که اولین قیام علیه صهیونیست‌ها را شکل داده و در عکا شهید شده و قهرمان ملی‌ست و الان اسمش روی گردان‌های قسام [شاخه‌ی نظامی حماس] است، یک طغیانگر است!!!!![واژه‌ی طغیان واضح در کتاب هست.] در کل اصلا حقوق پایمال شده‌ی فلسطینی‌ها مورد توجه نیست. مثلا اینکه در دیر یاسین آن قتل و غارت فجیع توسط صهیونیست‌ها انجام شده با این استدلال توجیه می‌شود که یهودی‌ها هدفشان این نبود که فلسطینی‌ها را از آنجا برانند و نمی‌خواستند چنین اتفاقی بیفتد. اصلا توجه نمی‌شود که خب گیرم دیریاسین سوء تفاهم بود؛ قانا، کفر قاسم، صبرا و شتیلا، صفصاف، طنطوره، دوایمه و شجاعیه چطور؟![جنگ‌های مفصل اعراب و پاکستان با صهیونیست‌ها فعلا به کنار]

در میان مناظره با علیزاده، علیزاده یک جاهایی می‌گفت: اجرتان با حزقیل نبی(ع)! اجرتان با حضرت موسی(ع)! [کنایه از اینکه خیلی پشتیبان یهودی‌ها هستی.] فکر می‌کردم شاید بی‌ادبی باشد. الان می‌بینم پُر بی‌راه نمی‌گفت!
        

29

تاریخ تحولات سیاسی ایران
          ﷽
با وسواس بیشتری نسبت به کتاب‌های معمول، نویسنده را بررسی می‌کنم و ناشر را چون کتاب تاریخی‌ هست و گوش جان می‌سپارم و قلم و یادداشت برداری. 
همزمان هم یک کتاب تاریخی دیگر را پیش می‌برم از یک نویسنده‌ی دیگر که محتوای نسبتا مشابهی با همین کتاب دارد اما کلا فکر نویسنده با این دوستمان فرق می‌کند و یک جور دیگر به قضایا نگاه می‌کند. 

این بزرگوار قطور از پس از اسلام شروع می‌شود و شامل تاریخ حکومتچه های ایرانی است و جزئیات مقبولی دارد اما خیلی جدی و جزئی به بررسی صفویه، قاجاریه، پهلوی می‌پردازد با جزئیات مشروح‌تر.
کتاب محدود به این نیست که پایتخت اینجا بود و لباس‌ها این شکلی بود و فلان شازده به فلانی تاخت و این هم مفاد فلان قرارداد و تمام!

چند مسئله که شاید ریشه‌های فرهنگی و فلسفی داشته باشد خوب بررسی می‌شود:
هویت اسلامی ملی در عهد صفویه و افول آن پس از صفویه
ایجاد یک هویت مصنوعی در پهلوی و شکست آن
مراحل تجدد در ایران. اصلا تجدد خوب است یا بد؟
علما و روشنفکرها چه کسانی بودند و چه نقشی داشتند؟
علل افول پهلوی و انقلاب اسلامی

این چند مورد مسائل نسبتا اختلافی با آن کتاب دیگر بود (تاریخ ایران مدرن، یرواند آبراهامیان)
اینجا انگار  همه‌ی نقش‌ها و شخصیت ها شرح داده می‌شد چه فرنگ رفته چه حوزه رفته. اما در روایت آبراهامیان قشنگ مشهود بود که انگار حوزه رفته‌ها خار چشم اند!
علل انقلاب اسلامی هم تفاوت داشت. آبراهامیان گزارش‌های درستی نقل می‌کرد و وضعیت فقر و سطح پایین زندگی و سواد و این آمارها که همه جا هست را می‌گفت اما علت انقلاب را مثلا اختلاف طبقه اقتصادی به علت فلان رویکرد منفی دولت در توزیع ثروت می‌دانست. (انگار اهل فن به این می‌گویند تفسیر مادی تاریخ و ماتریالیسم تاریخی)توجه کمی به چالش‌های عمیق بین مردم و حکومت که ریشه‌های مذهبی داشت، می‌کرد. 

چیزی جا ماند؟

(صوتی)
        

6

پانصد صندلی خالی: روزنوشت های زنی در محاصره سه ساله الفوعه
          تعریف می‌کند که وقتی بهار می‌شد می‌توانستیم از سبزی‌های کوهی تغذیه کنیم. اما آن هم خطرات خودش را داشت. ممکن بود جبهة النصرة بزند و به خاطر سبزی کوهی شهید بشوی!
می‌گفت یکبار به خاطر خوردن این سبزی‌ها مسموم شدم. دهانت تلخ می‌شود...
یاد کشور خودت می‌افتی که در جریان قحطی بزرگ به لطف مستدام انگلیس، بخشی از حدود ۱۰ میلیون کشته‌ی ایرانی به خاطر این مُردند که در بهار از سبزی‌های کوهی که سمی بودند مصرف کرده بودند

سوژه‌هایی که داستان‌های واقعی کوتاه کتاب روایت می‌کند خیلی از زندگی ما دور است، خیلی زیاد... مثلا دغدغه‌ات این باشد یک تخم مرغ پیدا کنی یا حتی به خاطر تهیه و رساندن ماست(آن هم با قیمت وحشتناک) به منزل بمیری!
اما چون خودت اهل کتاب هستی، مسیرهایی را برای گره زدن زندگی خودت به این کتاب پیدا می‌کنی و سعی می‌کنی دلها را نزدیک کنی. این مسیر برای من داستان سبزی کوهی بود.

الان فوعه و کفریا آزادند و داغ غزه ادامه دارد...

صوتی، عمومی
        

8