یادداشتهای امیرحسین جهان دیده (8) امیرحسین جهان دیده 1402/5/9 پشت فرودگاه محمود رضایی 3.1 3 کلا مجموعه جهان تازه دم نشر چشمه رو خیلی دوست دارم...کتابای طنز و خوشمزه ای که نثر روانی دارن و حجم کمشون باعث میشه تو روزایی که حال نداری و نمی تونی کتابای سنگین بخونی،بدون کتاب نمونی. پشت فرودگاه ۱۴ داستان درباره پسری به نام رسوله که همواره درحال دردسر درست کردن برا خونوادش و اهل محله... داستان ها از ۲۳ سالگی شروع و تا ۷ سالگی رسول ادامه داره... در کل کتاب خوبی بود...داستان های آخر که بچگی رسول رو روایت می کرد من رو یاد شخصیت محسن مجموعه آبنبات ها انداخت... 0 13 امیرحسین جهان دیده 1402/5/7 یک بعلاوه یک جوجو مویز 3.3 19 این کتاب به شدت معمولی بود.البته قبل شروع کردنش هم می دونستم که با چه رمان و نویسنده ای طرفم ولی به هرحال برای گذران وقت خوندمش. داستان اصلی و سوژه ی عاشقانه ای که نویسنده سراغش رفته خیلی سطحیه.شخصیت های کتاب از تیپ سازی بیرون نیومدن و قابل درک نیستن چون هم تو شخصیت پردازی هم تو جهان بینی و تفکرات شخصیت ها و همچنین جهان داستان اغراق شده. در کل رمانیه که چیزی به آدم اضافه نمیکنه و فقط برای روزای پر مشقله خوبه که از هیاهو دورتون کنه ولی نکتش همینجاست.حجم کتاب زیاده و ریتم کنده. کتاب تو یک سوم ابتدایی کلیشه ای و یک سوم میانی کنده.تنها یک سوم انتهایی کمی جالبه... این اولین کتابی بود که از جوجو مویز خوندم...شاید بگید چرا رمان معروفشون (من پیش از تو) رو نخوندم؟چون قیمتش بالای ۲۰۰ تومنه و فکر نمیکنم ارزش داشته باشه...این کتاب هم چاپ قدیمش رو ۶۰ تومن خریدم. ولی در کل ممنون این کتابم چون بعد مدت ها تونستم رمان بالای ۵۰۰ صفحه بخونم...کلا رمان های بلند برام سخته خوندنش... 0 0 امیرحسین جهان دیده 1402/4/14 قهوهی سرد آقای نویسنده روزبه معین 3.1 102 سوال من اینه که این کتاب چطور بالای نود بار تجدید چاپ شده؟ چطوری این رمان تو فهرست پرفروش ترین رمانای ایرانیه؟ کتاب واقعا افتضاح بود...یه نسخه کپی از رمانای تلگرامی که نوجوانا می خوننش.. نثر کتاب به شدت ضعیف و دم دستی بود.دیالوگ نویسی فاجعه بود.تا دلت بخواد جمله کلیشه ای می تونی تو این کتاب پیدا کنی.خط داستانی خیلی سطحی و ساده بود و داستان اصلا زیرلایه ای نداشت که بخواد مخاطب رو همراه کنه،درگیرش کنه و چیزی بهش یاد بده... این کتاب به هیچ وجه چیزی بهتون اضافه نمیکنه که شاید یه چیزی هم ازتون کم کنه..اونم رغبت برای خوندن رمانای ایرانیه... آقای به اصطلاح نویسنده،نوشتن رمان پر رمز و راز این شکلی نیست به خدا 2 16 امیرحسین جهان دیده 1402/4/8 چگونه با پدرت آشنا شدم؟ مونا زارع 3.0 20 کتاب خوبی بود تو مدت زمان کوتاه خوندمش...از اون کتابایی که تو تایم استراحت میشه خوندش و ازش لذت برد...در کل حال خوب کنه ولی چندتا نکته وجود داره... ۱_عملا ما هیچ شخصیت پردازی در کتاب نمی بینیم.شخصیت های فرعی که بماند،شخصیت اصلی هم به هیچ وجه تصویر درستی ازش به مخاطب القا نمیشه مخاطب بتونه راحت تره بشناسدش و ازش لذت ببره... ۲-برخی داستانا به نظر اضافی می رسن...به اندازه کافی روشون کار نشده و نمی تونه از مخاطب خنده بگیره... ۳-یکمی مبالغه زیادی چاشنی جهان داستان شده به طوریکه با اتفاقاتی که رخ میده مخاطب با خودش میگه این جهان برام قابل درک نیست... ولی در نهایت دم خانم زارع گرم...سرگرم کننده و روان بود کتابشون.... 0 2 امیرحسین جهان دیده 1402/4/6 هرس نسیم مرعشی 3.8 88 تو جنگو ندیدی دروغ میگی که دیدی... دست مریزاد خانم مرعشی...بی نظیر بود این کتاب...تصویرسازی عالی،دیالوگ نویسی عالی،خط روایی عالی،شخصیت پردازی عالی. هرس یکی از ضد جنگ ترین آثار ادبیات دهه نود ایرانه که به زیبایی هر چه تمام تر زشتی جنگ رو نشون میده... سخته راجع به این کتاب بنویسم...عالی و بی نظیر... 0 13 امیرحسین جهان دیده 1402/4/1 باشگاه مشت زنی فمینیستی: راهنمای بقا در محیط های جنسیت زده جسیکا بنت 2.3 2 عنوان و مقدمه ی کتاب رو که بخونید متوجه میشوید با اثری شدیداً سمت و سو یافته روبرو خواهید شد.اثری که در نوشتن آن از هیچ گونه غرض ورزی، بغض و کینه علیه ایجاد شکاف جنسیتی نه برابری جنسیتی،اغماض نکرده است. باشگاه مشت زنی فمنیستی جاییست که جواب کینه کینه است.جواب مشت مشت است.جواب تبعیض جنسیتی،تبعیض جنسیتیست. خانم جسیکا بنت،سالها زخم بی عدالتی و تبعیض جنسیتی علیه خانم ها با تبعیض جنسیتی معکوس علیه آقایان ترمیم نمی یابد... این کتاب به هیچ وجه راهنمای بقا در محیط جنسیت زده نیست،بلکه تغییر هدف جنسیت زدگی از خانم ها به آقایان است... 0 3 امیرحسین جهان دیده 1402/3/27 پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی 3.2 76 کتاب ها مجموعه احساساتی هستند که با تمامی حواس می توان دریافتشان کرد...می توان آن ها را شنید.برخی را می توان بویید..برخی را تماشا کرد... پاییز فصل آخر سال است از آن کتاب هایی است که با تمام حواس آن را درک کردم.کتابی تلخ از سرگذشت ۳ زن.زنانی گیر کرده در هیاهوی عصر شهری با دغدغه های کوچک و بزرگ.همراه با مشکلات عمیق.ترس و احساسات گوناگون. کتاب در عین ساده بودن در قصه پردازی، به هیچ وجه یک لایه نیست.گرچه روایت خطی آن شاید حوصله سربر به نظر برسد،اما قلم شیوا و کم نظیر نویسنده،کششی برای خواندن کتاب است. همیشه که نباید کتاب دارای مفاهیم عمیق یا فلسفه باشد تا جایزه بگیرد.خانم مرعشی از عصر ما می نویسد.از آدم های ساده که شبیه ما و اطرافیان ما هستند.دغدغه هایی شبیه ما دارند.آدم های قصه خود ما هستیم... نکات مثبت:روایت ساده و دلنشین-تلخی گیرا و قابل درک-قلم شیوا نکات منفی:ضعف جزئی در شخصیت پردازی (شخصیت ها از تیپ سازی جلوتر نرفته) در آخر باید بگویم خانم مرعشی ما همه ناقص الخلقه ایم... 0 16 امیرحسین جهان دیده 1402/3/25 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 این اولین دفتر شعری بود که از محمدرضا عبدالملکیان خوندم...واقعا زیبا و لطیف بود...کاملا شبیه شعر نوهای دهه نودی نبود،تو وجود شعرهاش رگه هایی از عاشقانه های غزل گونه کلاسیک دیده میشد،هم شعرهای مدرن عصر شهری... 0 6