یادداشت‌های فاطمه بابامرادی (19)

راهنمای گام به گام میلیونرشدن زن خانه دار
          هیچ وقت جذب کتاب هایی با عناوین این چنینی نمیشم
این بار هم صرفا از سر تفنن به سراغ این کتاب رفتم
هدف نویسنده هدفی درست  بودکه زنان رو به سمت فعالیت و متعالی شدن سوق بده  اما سبک نوشتار به شدت ضعیف و به شدت توهین آمیز نسبت به خانم های خانه دار بود! تماماً هم این قضیه برمیگرده به دیدگاه نویسنده نسبت به خانه داری و فرزند پروری! در تمام این کتاب، خانه داری عینا برابر دونسته شده بود با بطالت و خاله زنک بازی و کارهای پوچ!!!
بله! خیلی خوبه که یه خانم در کنار امورات خانه به امور هنری و مطالعه و ورزش و … هم بپردازه اما نه اینکه هرکس چنین نکرد وجودش دیگه بشه آفت!
شخصا اعتقاد دارم زن خانه دار بزرگترین کار رو انجام میده… بستر آرامش در خانه توسط زن آماده میشه
چقدر خوشحالم که دینی رو دارم که برای لحظه به لحظه ی شوهرداری و فرزند پروری ثواب و اجر در نظر داره و این کارها رو برای زن بزرگترین کارها میدونه 
یه خانم انقدر باید روی شخصیت خودش کار بکنه که چه خانه دار باشه و چه شاغل، چه میلیونر باشه و چه میلیاردر در هر صورت اهل بطالت و هرزگی نباشه… شخصیت متعالی به میلیونر و میلیاردر شدن ربطی نداره😊
        

0

آن دختر یهودی
        فوق العاده عالی و شگفت انگیز بود.
جدای از شیوه ی داستان پردازی نویسنده که به نظرم بسیار سنجیده بود، چیزی که من رو جذب این داستان کرد این بود که دست تقدیر چطور زندگی ها رو بالا پایین میکنه تا بالاخره انچه خدا مقدر کرده اتفاق بیفتد... و نکته بعدی اینکه چطور وقتی اسلام به شیوه درست روایت بشه میتونه زنجیره وار افراد رو به خودش جذب کنه تا جایی که حتی متعصب ترین افراد هم در برابرش زانو بزنند... فقط تمام مدت در طی خوندن  داستان منتظر این بودم که این شخصیت های حق گرا، به سمت اسلام حقیقی(تشیع) سوق پیدا کنند اما با توجه به اینکه هیچ اشاره ای به این مسئله نشده بود و با توجه به شرایط خاص کشور لبنان به نظرم ظاهرا به تسنن گرایش پیدا کرده بودند... امیدوارم که چنین افرادی که در راه دین سختی هایی جان‌فرسا را متحمل شدند، روزی به صراط مستقیم وارد شوند و شیرینی ایمان را با جان و دل بچشند...
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

جنگ چهره ی زنانه ندارد
          کتابی بود که جذب عنوانش شدم اما خوندنش برای من نزدیک دو سه ماه زمان برد چون واقعا روح آدم رو خسته میکرد و من شخصا نمیکشیدم پشت سر هم این حجم از جنایات بشری رو تند تند بخونم و رد بشم😞
و چقدر برام باور نکردنیه که توی همین قرن معاصر که همه دم از صلح و انسان دوستی میزنن این جنایات فجیع رخ داده و البته همچنان هم رخ میده متاسفانه
چیزی که توی این کتاب به شدت جالب توجهه، قدرت زنانه س؛ زنی که تجلی عاطفه و احساسه واقعا به وقت ضرورت میتونه از هر مردی مردتر جلوه کنه جوری که همه رو به شگفتی وادار کنه
یه نکته دیگه هم که توی این کتاب برام جالب توجه بود و البته به جز بخش های کوتاهی (در انتهای کتاب)، اشاره ای بهش نشده بود، زن جلوه کردن زن حتی توی همچین موقعیت هایی بود. برام جالب بود که بر خلاف تصور عامه، هرچقدر هم که بگی آزادی هست و اونجا زن و مرد برابر بودن و فلان، اما غریزه جنسی چیزی نبوده که حتی توی اون جبهه های جنگی به دست فراموشی سپرده بشه
اینم بگم که به نظرم تکرار مکررات یکی از موارد منفی کتاب بود تا جایی که بعضی جاها حس میکردی همه این مطالب رو توی صفحات قبلی خوندی
اما در کل کتاب جالبی بود و‌ دوستش داشتم؛ کلی چیز ازش یاد گرفتم
        

0