یادداشت فاطمه بابامرادی

جنگ چهره ی زنانه ندارد
        کتابی بود که جذب عنوانش شدم اما خوندنش برای من نزدیک دو سه ماه زمان برد چون واقعا روح آدم رو خسته میکرد و من شخصا نمیکشیدم پشت سر هم این حجم از جنایات بشری رو تند تند بخونم و رد بشم😞
و چقدر برام باور نکردنیه که توی همین قرن معاصر که همه دم از صلح و انسان دوستی میزنن این جنایات فجیع رخ داده و البته همچنان هم رخ میده متاسفانه
چیزی که توی این کتاب به شدت جالب توجهه، قدرت زنانه س؛ زنی که تجلی عاطفه و احساسه واقعا به وقت ضرورت میتونه از هر مردی مردتر جلوه کنه جوری که همه رو به شگفتی وادار کنه
یه نکته دیگه هم که توی این کتاب برام جالب توجه بود و البته به جز بخش های کوتاهی (در انتهای کتاب)، اشاره ای بهش نشده بود، زن جلوه کردن زن حتی توی همچین موقعیت هایی بود. برام جالب بود که بر خلاف تصور عامه، هرچقدر هم که بگی آزادی هست و اونجا زن و مرد برابر بودن و فلان، اما غریزه جنسی چیزی نبوده که حتی توی اون جبهه های جنگی به دست فراموشی سپرده بشه
اینم بگم که به نظرم تکرار مکررات یکی از موارد منفی کتاب بود تا جایی که بعضی جاها حس میکردی همه این مطالب رو توی صفحات قبلی خوندی
اما در کل کتاب جالبی بود و‌ دوستش داشتم؛ کلی چیز ازش یاد گرفتم
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.