یادداشت‌های آنی از آن سوی تپه ها:) (10)

جزء از کل
          یه روایت تامل‌برانگیز از پدر و پسر و راه پیش روشون! از گذشته‌ی پدرِ فیلسوف گرفته تا فراز و نشیب راهی که با هم طی میکنن. 
شاید بتونم بگم که این کتاب هم یکی از اون کتاباییه که اگه کسی باهاش دربارم حرف بزنه، میگم که "اوه! منظورت یکی از بهترین کتابای کتابخونمه؟" 
بعد از کتاب هرچه باداباد، به قلم و سبک استیو تولتز علاقمند شدم و این کتاب هم اصلا ناامیدم نکرد. به نظرم اینکه برای تعطیلات عید انتخابش کردم، تصمیم خوبی بوده. دوست داشتم کند بخونمش و تو داستانش زندگی کنم و از جملاتش سرسری عبور نکنم. 
درباره داستان کتاب... من معیار خاصی برای داستان ها ندارم جز اینکه اگه با شخصیت ها احساس راحتی کنم و توش غرق بشم و در نهایت بعد از بستن کتاب خودم رو توی هاله ای از دلتنگی پیدا کنم، بهش میگم ۱۰/۱۰ ! جزء از کل هم از این مسئله مستثنا نیست.
چیزی که باعث شد بیشتر این کتابو دوست داشته باشم، جملات و افکار و عقاید مختلفی بود که ذهنم رو باز می‌کرد. باعث میشد منم به درون خودم رجوع کنم و جواب سوال هارو از خودم هم بخوام یا مقایسه کنم. البته اینم اضافه کنم که توی دایره‌ی انزوا به خاطر رگه های فلسفه و مطالبی که منو به تفکر وا میداشتن، قرار گرفتم.  

        

14