یادداشت فاطمه رجائی

گتسبی بزرگ
در تابستان
        در تابستان 1922 نیک کاراوای در لانگ آیلند ساکن  میشه و همسایه مرموزی به اسم گتسبی داره که آخر هفته‌ها مهمانی‌های بزرگ و غریبی برگزار می‌کنه که نیک رو متعجب می‌کنه.
افرادی که در این مهمانی‌ها حاضر میشن از همه طیفی هستن، بازیگر، کارگردان، ورزشکار، بیکار، علاف و...
و همگی هم بدون‌ دعوت میان.
گتسبی فقط یک نفر رو به مهمانیش دعوت می‌کنه؛ و اون کسی نیست جز... نیک! ولی چرا؟
.
خطر اسپویل⭕🌱
چند نکته:
۱. این کتاب قصد داره، ناکامی رویای آمریکایی رو در تحقق اهدافش به تصویر بکشه.
رویای آمریکایی چی می‌گه:
«هرکسی فارغ از اینکه در کجا به دنیا آمده یا در کدام طبقه اجتماعی متولد شده، می‌تواند به موفقیت و حقوق خودش در جامعه برسد.»
گتسبی با تلاش زیاد سعی کرد در جهت این رویا حرکت کنه ولی موفق نبود و به رویاش نرسید.
دیزی همون رویا بود. رویایی که هرچقدر گتسبی برای خریدنش تلاش کرد، موفق نشد. 

۲. نویسنده کتاب رو با توجه به تجربیات زندگی خودش نوشته. فیتزجرالد شخصیت دیزی رو از معشوقه‌ش الهام گرفته. خانواده دختر به دلیل فقر فیتزجرالد به اونها اجازه ازدواج ندادن.

۳. گتسبی ثروتش رو از طریق قاچاق الکل و... به دست آورده بود. اون زمان عصر ممنوعیت الکل در آمریکا بوده.
.
*این کتاب برای من:
خوشحالم که این کتابو خوندم گرچه به هر کسی خوندنش رو توصیه نمی‌کنم و از اون بیشتر دیدن فیلمش رو به هرکسی توصیه نمی‌کنم.
چون کتاب هیچ شخصیت سالم و مثبتی نداشت و وقایعش پر از ابتذال بود و بنظرم برای کسی که فقط بخواد برای گذراندن وقت یه رمان کلاسیک بخونه مناسب نیست.
ولی از طرف دیگه، از کتاب خوشم اومد‌ چون:
۱. گتسبی آدمیه که هر روز باهاش رو به رو میشیم، سلام و علیک می‌کنیم و گاهی برای شب دیدنی به خونه‌ش میریم، گاهی هم وقتی صبح از خواب بلند میشیم تو آینه میبینیمش!
گتسبی یه رویاپردازه
یه اورتینکره
یه کمالگرای عجیب و غریبه
یه نفره که رها کردن بلد نیست
یه نفره که زندگیش در مقطعی از زمان تموم شده
یه نفره که فکر می‌کنه می‌تونه گذشته‌رو جبران کنه
یه نفر که استعداد زیادی در امیدوار بودن داره، امید واهی
و با همه اینها یه عاشقه... ( رفتارهای گتسبی و ابراز علاقه‌ش صادقانه بود)

۲. از طرفی شخصیت دیزی؛
اگه با گتسبی ازدواج کرده بود هم خوشبخت نبود، چون کلا فازش مشخص نبود، نمیدونست از زندگی چی میخواد، وقتی بهش فکر می‌کنم گیج می‌شم.
... ترسو بود.
و دیزی برای مردان چشمگیر و خواستنی بود دقیقا مثل پول، (دیزی نمادی از داشتن بود):
«صدای دیزی خیلی بی‌پرواست! صدایش پر است از...»
درنگ کردم، گتسبی یک دفعه گفت:« صدایش پر از پول است!»

۳. مناسب ترین فرد برای دیزی، تام بود نه هیچ‌کس دیگه! در و تخته خیلی خوب باهم جور بودن!
«آن‌ها آدم‌های سهل‌انگاری بودند_ تام و دیزی_ همه چیز را به هم‌ می‌ریختند و پخش و پلا می‌کردند و یک چیز دیگر خلق می‌کردند و بعد خود را عقب می‌کشیدند و پشت پولشان یا اهمال کاری بی حد و حصرشان یا آنچه که آنها را با هم نگه داشته بود قایم می‌شدند و می‌گذاشتند دیگران گندکاری‌های آنها را پاک کنند.»
.
عکس‌ها:
_جینورا کینگ روی مجله town and country 
الهام بخش شخصیت دیزی( دختر مورد علاقه فیتزجرالد قبل آشنایی با همسرش)
_باقی عکس‌ها مربوط به فیلم the great Gatsby
      
543

45

(0/1000)

نظرات

چه یادداشت مفصلی 🥺
1

3

مرسی🥰🌱 

3

ولی به نظرم فیلمش خیلی قشنگ بود دی‌کاپریو تمام تلاشش رو کرده بود که شخصیت گتسبی رو درست به تصویر بکشه و به نظرم فوق العاده موفق بوده در این کار و من عاشق اون صحنه ای هستم که گتسبی بعد مدت ها دیزی رو میبینه و به همدیگه زل میزنن برای چند دقیقه ،بسیار زیبا بود 
3

0

از لحاظ قشنگی موافقم 👌🏻
ولی از لحاظ اخلاقی نه، حتی تو  یه فرهنگ دیگه‌ هم رابطه دیزی و گتسبی تایید نمیشه. بخاطر همین من فیلمو به کسی پیشنهاد نمی‌کنم. 
چون با قشنگیش، شخصیت‌های ضد اخلاقی رو میشوره و موجه نشون‌شون میده. 

0

از این جنبه درست ولی من منظورم به درستی نشون دادن شخصیت گتسبی بود و از نظر صحنه پردازی هم خیلی فوق العاده است 
@fatmh.rajaei 

0

درسته، قویه🌸👌🏻
@mary7873 

1

ترجمه رضا رضایی رو نگاه نکردید؟
4

0

من ترجمه خانم عسکری رو خوندم ولی ترجمه رضا رضایی به نظرم خیلی روان‌تره. 

1

نشر روزگار؟
@fatmh.rajaei 

0