یادداشت محمدرضا هوری

                بسم الله 
وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْيًا
چه بسیار اقوامی را پیش از آنان نابود كردیم كه هم مال و ثروتشان از آنها بهتر بود، و هم ظاهرشان آراسته‌تر!(مریم، ۷۴)
.
تو در قاهره خواهی مرد ...
قضاوت در مورد کتابی که مستند است و از دل چندین کتب و اسناد بیرون آمده و در قالب رمان درآمده با خودتان.
می‌خواهم از نویسنده بگویم. از آقای صدر که هر وقت کتاب را باز کردم چهره‌‌اش مقابل چشمانم ظاهر شد. بیشتر با تحلیل‌های بی‌نقص و حافظه تاریخی بی‌نظیرش می‌شناختمش. با آن زبان بدنش. دستان بالابرده در راستای صورتش که دوران می‌چرخند و تند و تند سخن می‌راند. واژه‌هایی که از زبان تندش عقب می‌ماندند. می‌گوید و می‌گوید و جلو می‌رود بدون آنکه تپق بزند و حیران می‌مانی که این مرد کی فرصت کرده این همه اطلاعات را جمع کند و به این خوبی به حافظه‌اش بسپارد.
کتاب خوب و بی‌طرفانه‌ای، از سوی کسی که سعی کرده منصفانه روایت کند.
انگار که محمدرضا شاه مقابلش نشسته و او برایش تمام کارهایش را یاد آوری می‌کند. بایدها و نبایدهایی که دیگر گذشته.
پ ن:
محمد مصدق اعتقاد داشت تو باید سلطنت کنی، نه حکومت، و تو می‌خواستی هم سلطنت کنی، هم حکومت، حکومت به علاوه سلطنت. سلطنت به علاوه حکومت
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.