رسالتش مگه «دعوت به زندگی» نبود؟ :))
مردم اگه در جوونی یا نوجوونی رسالتشون رو به پایان برسونن، باید بزنن خودشونو بکشن؟ 😅 

اون سنبل یک پیامبر بود، کارش رو تموم کرد و رفت.
@choghoke_tanha 

خب سمبل باشه! مثل اینه که یه پیامبر اومده بین جماعت تا بهشون بگه «دزدی نکنید». وقتی همه رو به راه راست هدایت کرد، خودش بره دزدی کنه 😂
@reyzam 

نکته دقیقا همینجاست که آقای دائمی گفتن
و مسئله بعدی اینه که
طبق کلیت داستان خصوصا همون لحظات آخر که خانواده به پدر میگفتن اگر آلن رو بکشی ما هم خودمون رو میکشیم، پس اگر آلن نباشه اون ها دوباره افسرده و غمگین میشن و حتی ممکنه خودشون رو بکشن. پس این در خلاف جهت آرمان آلن هست...
منطق وجود نداره
و نویسنده فقط خواسته غیر قابل پیشبینی باشه و کار عجیبی در آخر داستانش بکنه. غافل از این که هر حرکتی در داستان باید نسبتی منطقی با مولفه های داستان داشته باشه...
@choghoke_tanha 

آیا در جایی از داستان نشانه‌ای مبنی بر «ماورایی بودن» یا «فرازمینی بودن» یا حتی «قدیس بودن» آلن داشتیم، که بخواد بعد از پایان ماموریتش زمین رو ترک کنه و بین ابرها محو بشه؟ آیا آلن از شکم ننه‌ش خارج نشده بود؟

به نظرتون اگر رسالت آلن شاد کردن و امیدوار کردن خانواده‌ش بود، با خودکشی‌ش کاری نمی‌کنه که ننه باباش دوباره عزا بگیرن و از زندگی ناامید بشن؟ با خودشون نمی‌گن: اگه پسرمون این همه دربارهٔ اهمیت زندگی و شاد بودن زر زر می‌کرد چرا زد خودشو کشت؟! 
@reyzam 

اینکه اینجای داستان تناقض وجود داره، قابل انکار نیست.
@Seyed 

این داستان از اون دسته هایی ست که تعبیر های متفاوتی براش وجود داره، و نیازی به قانع کردن هم برای قبولاندن دیدگاهمون هم وجود نداره.
اما در کل پیشنهاد میکنم نقد های وارد به این کتاب رو بخونید.
@choghoke_tanha 

من فقط چندتا سوال پرسیدم که تا به حال کسی از علاقه‌مندان داستان بهش جوابی نداده.
آنچه بهش میگیم «تعبیر» باید از خود داستان برداشت بشه نه از تخیل خواننده. وگرنه مثلاً من هم می‌تونم بگم: آلن همون شیطان بود که اومد مردم رو گول زد و تهش غیب شد :)
@reyzam