یادداشت فاطمه سادات امامی

                باید اعتراف کنم  آنقدر که سریال هری پاتر  را دیده ام یکبار هم به ذهنم نرسیده بود کتاب هایش را بخوانم.
دلیلش هنوز برای خودم هم گنگ است. شاید هری پاتر دیگر کتاب نسل ۸۰ به این سمت نیست و بیشتر فیلمش آن هم محض نوستالژی بارها و بارها دید میخورد.
یک هفته پیش بود که هوس دیدن دوباره مجموعه هری پاتر از اول، توی سرم افتاد. اما همین که ۱۰ دقیقه اول هری و سنگ جادو را دیدم حس کردم همه سکانس ها را به خاطر دارم. حس کردم دیدن دوباره یک چیز تکراری که در تکرارش هم چیزی اضافه نمی‌شود وقت تلف کردن است.
برای اولین بار تصمیم گرفتم کتابش را شروع کنم.
آن هم نه از جلد یک که تمام صحنه هایش توی ذهنم بود. جلد دوم را شروع کردم تا هم تنوع باشد هم  میل شدیدم به دیدن فیلمش را خاموش کنم.
کتاب را با نسخه صوتی ارمان سلطان زاده گوش دادم...همان چند اپیزود اول درگیرش شدم. دیگر مثل فیلم برایم تکراری نبود. برعکس فیلم که گاهی متوجه سیر علی معلولی اتفاقات نمی‌شدم توی کتاب همه چیز مثل پازل به هم وصل بود و سر جای خودش قرار داشت.
با همین فرمان تا اخر،کتاب هری و حفره اسرار را گوش دادم.

پ‌.ن: به خاطر شروع ماه رمضون وقفه میندازم و انشالله بعد ماه مبارک ادامه مجموعه کتاب هری پاتر رو نوش جون می‌کنم. توصیه می‌کنم اگه تا الان نخوندید مثل من گول بخورید و یک بار به جای فیلم سراغ متن اصلی برید. دنیای دیگه ایه.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.