بریده‌ کتاب‌های فاطمه دنیادیده

تجربه های زندگی ام بهم نشان داد که انگار لذت دوست داشتن با غم دل شکستن،دست در دست هم به سراغت می آیند.

ممکن است دنیا یک بخت آزمایی باشد ،ولی سرانجام داشته ها و نداشته هایت را یر به یر می کند ! دنیا از تمام پرندگانش مواظبت می کند .

تا زمانی که هنوز به یادشی، هیچ وقت مجبور نمی شی واقعا باهاش خداحافظی کنی.

تلاش برای از بین بردن امید مثل تلاش برای تمیز کردن شن از توی کیف شناست، همیشه یکی دوتا دونه تهش باقی می مونه .

بعضی وقت ها ما به حس گناه با اندوهمون می چسبید، چون آخرین چیزیه که ما رو به آدمی که از دست دادیم وصل می کنه .دلمون نمی خواد رهاش کنیم، چون احساس می کنیم دیگه چیزی برامون باقی نمی مونه .

جنگ افروزی و عکس برداری هر دو فعالیتی هم سو هستند ؛هوشمندی یکسانی در هر دو بکار رفته و سلاح های ویرانگرشان می تواند دشمن را در دقیق ترین مکان و زمان شناسایی کند و کارش حفظ رویداد بزرگ تاریخی با جزئیاتی دقیق است .(یونگر)

بدون عکاسی جنگی هم در کار نیست و این ترتیب به همسان پنداری ناگزیر دوربین و اسلحه اینکه عکاس و تیرانداز هردو سوژه شان را هدف قرار می دهند ظرافت ادبی بخشید.(ارنست یونگر)

اگر نگوییم بردن نوعی باختن نیز هست ،حق مطلب را ادا نکردیم.

تا امروز ،موفقیت مردان بزرگی را زمین زده است .

«همراه ایشان به کاشان رفتیم. عادت شیخ این بود که هر جا وارد می شد، به زیارت اهل قبور می رفت. هنگامی که وارد قبرستان کاشان شدیم، شیخ گفت: «السلام علیک یا اباعبدالله!» چند قدم جلوتر رفتیم. فرمود: بویی به مشامتان نمی رسد؟ گفتیم: نه چه بویی؟ فرمود: «بوی سیب سرخ استشمام نمی کنید؟» گفتیم: نه. قدری جلوتر آمدیم. به مسئول قبرستان رسیدیم. جناب شیخ از او پرسید: «امروز کسی را این جا دفن کرده اند؟» او پاسخ داد: پیش پای شما فردی را دفن کرده اند، و ما را سر قبر تازه ای برد. در آن جا همه ما بوی سیب را استشمام کردیم. پرسیدیم: این چه بویی است؟ شیخ فرمود: «وقتی که این بنده خدا را در اینجا دفن کردند، وجود مقدس سیدالشهدا تشریف آوردند این جا. به واسطه این شخص، عذاب از اهل قبرستان برداشته شد.»

باب صحابی شدن همچنان باز است ... چون نه خدای حسین علیه‌السلام تغییر کرده است و نه صفاتی که آنها را به آن مقام رسانید از کارایی افتاده ..

باب صحابی شدن همچنان باز است

این‌پیراهن مشکی که در عزای اباعبدالله بر تن کرده اید در حکم لباس احرام است که انسان برای هجرت به سوی وجه الله به تن کرده است.

اصلا پاییز بهار من است ، وقتی شکوفه می زند زخم های دلم در خزان فصل ها...

با منحط شدن محیط صفویه ،به تدریج موضوعات نقاشی ها و محتوای آنها هم رو به ابتذال می رود؛ و این ابتذال ، در قالب مسائل جنسی و غیرمذهبی آشکار است.

در سال ۹۲۰ ق با عمق یافتن مکتب تشیع در دولت صفویه ، دولت عثمانی احساس خطر کرد و در مقابل دولت ایران به موضع گیری علنی پرداخت که این خصومت سرانجام به جنگ چالدران منجر شد.

اگر خدا می خواست ، همه مردم زمین به زور ایمان می آوردند.پس ای محمد، حالا که ایمان اجباری بی فایده است، تو می خواهی مردم را مجبور کنی ایمان بیاورند؟! اصلا محال است کسی ایمان بیاورد ، مگر اینکه خدا توفیق دهد ، خدا سرتاپای وجود کسانی را که عقلشان را به کار نمی اندازند ، با تباهی آلوده می کند.