بریده‌ کتاب‌های کهکشان نیستی: داستانی بر اساس زندگی آیت الله سیدعلی قاضی طباطبایی

کاشانی

1402/12/26

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

*بزرگترین ترس هارا عاشق های به عشق رسیده درک میکنند *باید فانی در اراده ی او باشی سید علی! حالا هر کجا که می خواهی باشی./ خودت را در اراده ی مولایت رها کن‌. *آدم آن است که در دیوانگی به مردانگی رسیده باشد نه در خیال آدمیت حیوانی باشد که در پندار هایش صبح را به شب می رساند و شب را به صبح! این قبر ها که همچون قفس در گورستان ها، ناز و نعمت خوش خیالان را به چنگال کشیده اند، وجدان نعره زن انسان هایی است که عمری آرزوی تحول داشته و حیات خویش را به تسویف و فرافکنی گذرانده اند. *آقا سید محمد حسین چند روزی است در این فکرم که اگر اجازه ندهند در بهشت نماز بخوانیم چه کار باید انجام دهیم. من با بهت و حیرت به اون نگاه میکردم و او ادامه داد: تمام غم ها و غصه ها تا اول الله اکبر نماز است. و شروع کرد ب خواندن نماز. به او نگاه کردم و یاد کلامش افتادم که میگفت: اگر عیّاشان و خوشگذران ها بدانند که در معرفت الهی چه مقدار شور و عشق و لذت هست دست از همه کار ها برمیداشتند و به طرف معرفت الهی روی می آوردند.