بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 102

یک روز زوربا از من پرسید : ارباب بگو غذایی که میخوری در درون تو چه میشود تا به تو بگویم چه جور انسانی هستی . بعضی از آدم ها غذا را تبدیل به چربی و کود میکنند . بعضی به کار و شادابی و سرحالی ، برخی هم به آن ماهیتی الهی میدهند . من در واقع جزء هیچ کدام نیستم من بینابین هستم من غذا را تبدیل به کار و خوش اخلاقی میکنم تو فکر میکنی اشکالی در این کار هست؟ و بعد با لبخند ادامه داد : ارباب من فکر میکنم تلاش میکنی تا به آنچه که میخوری ماهیتی الهی بدهی اما نمیتوانی و همین ناتوانی است که تو را آزار میدهد.

یک روز زوربا از من پرسید : ارباب بگو غذایی که میخوری در درون تو چه میشود تا به تو بگویم چه جور انسانی هستی . بعضی از آدم ها غذا را تبدیل به چربی و کود میکنند . بعضی به کار و شادابی و سرحالی ، برخی هم به آن ماهیتی الهی میدهند . من در واقع جزء هیچ کدام نیستم من بینابین هستم من غذا را تبدیل به کار و خوش اخلاقی میکنم تو فکر میکنی اشکالی در این کار هست؟ و بعد با لبخند ادامه داد : ارباب من فکر میکنم تلاش میکنی تا به آنچه که میخوری ماهیتی الهی بدهی اما نمیتوانی و همین ناتوانی است که تو را آزار میدهد.

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.