بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

مهدی بوشهریان

@boushehrian

8 دنبال شده

14 دنبال کننده

                      
                    
boushehrian
boushehrian
setakpub.ir

یادداشت‌ها

این کاربر هنوز یادداشتی ثبت نکرده است.

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

پست‌ها

فعالیت‌ها

            داستان اواسط قرن نوزدهم در ایرلند اتفاق میفته و در مورد دختریه به نام آنا که خودش و خانواده‌ش ادعا می‌کنن چهار ماهه هیچ غذایی نخورده و زنده‌ست. برای راستی سنجی ادعای دختر، قرار میشه دو پرستار به مدت دو هفته، شبانه‌روز چشم ازش برندارن و مواظبش باشن. یکی از دو پرستار به نام لیب، که راوی قصه هم هست، ابتدا به قصد مچ‌گیری وارد خانه‌ی دختر میشه، اما بعد از آشنا شدن با آنا بهش علاقه‌مند می‌شه و تصمیم می‌گیره از مرگ حتمی نجاتش بده.
من اتاق -کتاب قبلی نویسنده- رو خیلی دوست داشتم و به این کتاب هم بسیار امیدوار بودم. این کتاب به پای اتاق نمی‌رسه، اما موضوعش -دین و تعصب و خرافات- رو دوست داشتم و کنجکاوی منو به شدت تحریک کرده بود، طوری که نمی‌تونستم چشم ازش بردارم. البته به نظرم زیادی طولانی بود و می‌شد بدون صدمه دیدن داستان، نصفش رو حذف کرد.
در کل داستان پرکششه، متن روانه و ترجمه‌ی مهسا خراسانی هم عالی و بی‌نقصه که خوندن کتاب رو لذت‌بخش‌تر می‌کنه.
          
            می‌تونم این مژده رو بهتون بدم که حتی اگه طرفدار روایت خوندن هم نباشید از مطالعه کتاب «خاطرات محرمانه یک پزشک تازه‌کار» لذت می‌برید. اگه اهلش باشید هم که چه بهتر. خودتان را برای چندساعت لذت مدام آماده کنید. کتاب، مجموعه‌ خاطرات واقعی یه پزشکه قبل از اینکه برای همیشه از پزشک بودن انصراف بده! یعنی سالهای طولانی دانشکده رو پشت سر گذاشته و پزشک عمومی شده و ما خاطراتش رو از وقتی که وارد تخصص مورد علاقه‌ش یعنی زنان و زایمان میشه دنبال می‌کنیم و از وقتی یه رزیدنت سال اولی ( همون پزشک تازه‌کار خودشون) بوده تا وقتی رزیدنت ارشد و فوق ارشد میشه باهاش همراهیم و درست وقتی وارد سال تخصصش میشه بنا به دلیلی که تو کتاب متوجه میشید یکدفعه تصمیم میگیره به کل پزشکی رو ببوسه و بذاره کنار! عجیب شد، نه؟ اون همه سال درس تئوری خوندن، اون همه سال رزیدنتی و شیفتای طولانی و خسته کننده و حقوق کم و فشارهای روحی و جسمی رو تحمل کرده باشی و وقتی به عبارتی داری وارد دوران راحتی حرفه‌ت میشی بذاریش کنار. پس حتما خودتون بخونید و ببینید چی باعث همچین تصمیمی شده و شما اگه جاش بودید همین کارو میکردید یا تصمیم دیگه‌ای می‌گرفتید.
آدام کی یا بهتر بگم دکتر آدام کی تو طول دوران رزیدنتیش با چالش‌های زیادی روبرو بوده، از چالش‌های مالی و سلامتی گرفته تا چالش‌های مربوط به زندگی عاطفی و روابط دوستانه ش. چیزی که معتقده تقریبا تمام پزشکان از وقتی وارد دوران رزیدنتی میشن تا آخرش ( اگه دووم بیارن) باهاش مواجهن و خیلیاشون وقتی این مسیر رو پشت سر میذارن و به یه موفقیت بزرگ تو زندگی حرفه‌ای شون میرسن که خیلی از روابط شون ضربه خورده و از دست رفته یا به این راحتی ها قابل ترمیم نیست. این تازه فارغ از فشارهای خیلی زیاد روانی و جسمی ای هست که باید متحمل بشن و ما به عنوان آدم‌هایی که اگه گذرمون به سیستم سلامتی بیفته در بهترین حالت تو جایگاه بیمار هستیم هم از خوندن شرایط روحی و جسمی که یه رزیدنت باهاش میاد مارو معاینه یا درمان یا حتی جراحی کنه، وحشت زده میشیم و به عنوان یه انسان هم متوجه میشیم این فشارها واقعا بیش از حده و ریسک زیادی برای بیمار و خود پزشک به همراه میاره و اگه تا حالا تو گذرمون به بیمارستان ها دچار پیامدهای ناگواری نشدیم حتما شانس باهامون همراه بوده. البته با ما و اون رزیدنت نگون بختی که باهاش مواجه شدیم!
این کتاب با اینکه خاطرات یک پزشک انگلیسی از دوران کاریش تو سرویس سلامت بریتانیاست ولی برای ما کاملا آشناست! چندوقت یه بار خبر خودکشی رزیدنتهای خودمون رو میشنویم و اعتراض دانشجوهای پزشکی و پزشکای تازه کار میشن تیتر یک اخبار که اعتراف میکنم تا قبل خوندن این خاطرات و گذاشتن زاویه دیدم این ور ماجرا، گاهی فکر میکردم زیاده روی و اغراق میکنن ولی حالا حس میکنم گلایه های به حقی دارن اونم نه در سطح ملی بلکه در سطح جهانی باید به این گلایه ها توجه جدی بشه و بازنگری اساسی در وضعیتشون صورت بگیره. 
یه نکته جالب توجه درباره این کتاب، پاورقی هاشه. اگه نقش پاورقی تو خیلی از کتابا نوشتن تلفظ درست اسامی خارجی یا شبیه اینهاست، بخش قابل توجهی از این کتاب تو پاورقی ها اتفاق میفته. اطلاعات پزشکی ای که با حوصله و قلم طنازانه ای به مخاطب داده میشه تا موقع خوندن خاطرات یه پزشک که طبیعتا پر از اصطلاحات تخصصیه که غیرپزشک ها ازش سر در نمیارن، نه تنها کلافه و سردرگم نشه بلکه بخاطر نوع بیان و توضیحات نویسنده خیلی هاشو یادبگیره و احتمالا بفرستدشون تو حافظه بلندمدتش. 
متن خود خاطرات هم بسیار دوست داشتنیه. طنازی نویسنده به هیچ عنوان مصنوعی نیست و وقتی رفته رفته با افکار دکتر کی همراه میشیم میبینیم که دقیقا شبیه نوشته هاشه و دنیا رو همون شکلی میبینه که ما تو خاطراتش میخونیم. 
اگه قبلا سریالهایی که تو محیط بیمارستانی میگذرن دیده باشید احتمالا خیلی زود میتونید با کتاب و نویسنده همذات پنداری کنید و راحت خودتون رو توی اون فضا تصور میکنید. سریال هایی مثل پرستاران که از تلویزیون خودمون پخش میشد یا برای من «آناتومی گری» که بیش از 11 فصل پابه‌پای دکترهاش زندگی کردم و مسیر رزیدنتی تا تخصصصشون رو همراهشون بودم و برام جالب بود که اتفاقات واقعی این خاطرات خیلیاش به همین سیاق تو سریال هم میفتاده و این یعنی عمومیت داشتن این وضعیت؛ درست همون ادعایی که نویسنده هم درباره کتاب داره. 
«خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار» رو نشر ستاک با ترجمه نیلوفر حسن زاده سال 98 وارد چرخه نشر کرده و به جرات میتونم بگم هم انتخاب هوشمندانه ناشر بوده و هم شیوایی قلم کتاب نشون دهنده تسلط کافی مترجم و وقت گذاشتنش برای یکدست نگه داشتن زبان و درآوردن و توضیح کافی شوخی ها برای ما و فرهنگ ما. جوری که کاملا لذت میبریم از خوندنش. 
کتاب چند جایزه مهم رو هم از آن خود کرده که از بین شون میشه به بهترین کتاب سال 2017تو کمپین کتابفروشی های انگلیس و پرفروش ترین کتاب سال 2017 ساندی تایمز اشاره کرد.