یادداشت فهیمه

فهیمه

1400/08/12

                داستان اواسط قرن نوزدهم در ایرلند اتفاق میفته و در مورد دختریه به نام آنا که خودش و خانواده‌ش ادعا می‌کنن چهار ماهه هیچ غذایی نخورده و زنده‌ست. برای راستی سنجی ادعای دختر، قرار میشه دو پرستار به مدت دو هفته، شبانه‌روز چشم ازش برندارن و مواظبش باشن. یکی از دو پرستار به نام لیب، که راوی قصه هم هست، ابتدا به قصد مچ‌گیری وارد خانه‌ی دختر میشه، اما بعد از آشنا شدن با آنا بهش علاقه‌مند می‌شه و تصمیم می‌گیره از مرگ حتمی نجاتش بده.
من اتاق -کتاب قبلی نویسنده- رو خیلی دوست داشتم و به این کتاب هم بسیار امیدوار بودم. این کتاب به پای اتاق نمی‌رسه، اما موضوعش -دین و تعصب و خرافات- رو دوست داشتم و کنجکاوی منو به شدت تحریک کرده بود، طوری که نمی‌تونستم چشم ازش بردارم. البته به نظرم زیادی طولانی بود و می‌شد بدون صدمه دیدن داستان، نصفش رو حذف کرد.
در کل داستان پرکششه، متن روانه و ترجمه‌ی مهسا خراسانی هم عالی و بی‌نقصه که خوندن کتاب رو لذت‌بخش‌تر می‌کنه.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.