Rasta

Rasta

@No_location

26 دنبال شده

18 دنبال کننده

پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

باشگاه‌ها

محاکات

290 عضو

چشم اندازی از پل

دورۀ فعال

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

0

Rasta پسندید.
حالم بد خرابه. این جلد واقعا داغونم کرد. خیلی جلد خفنی بود و با پایان این جلد بهم ثابت شد که مجموعه خفن تری نسبت به مه زاد هم وجود داره. خب بریم سراغ اصل مطلب...
از همون اول ما وسط یک ماجرا شروع میکنیم داستان رو و دو سه سال از اتفاقات جلد اول گذشته. هم میخوایم بفهمیم تو این سال های گذشته چی شده و هم این ماجرایی که داخلشیم دقیقا چی هست. که حدودا پنجاه شصت صفحه اول یه جورایی آشنایی با شرایط جدیده. ولی از همون اول معلومه که پیرس قلمش خیلی پخته تر شده و مشکلاتی که داشت رو داره حل میکنه.

🔴شخصیت پردازی:🔴 جلد دوم قیام واقعا بهترین شخصیت پردازی که تا الان تو کل کتابایی که خوندم رو داشت و میدونم کتاب های دیگه ای که قراره بخونم واقعا اصلا نزدیکشم نمیشن و اگرم بشن به سختی و خیلی تک و توک...
شخصیت پردازی ها خیلی بهتر شده. به خاندان ها و گذشته ها و خانواده ها داره بیشتر میپرداره. به اعتقاد ها و عقایدشون خیلی بیشتر. شخصیت ها عمق لازمشون رو پیدا کردن غیر از خفن بودنشون.
تو دقیقا تایپ و نوع شخصیت ها میاد دستت با خوندن این کتاب و شخصیت ها رو می فهمیشون. نه فقط رد کنی بره، شخصیت هارو میشناسی. یکی از جادو های قلم پیرس همینه. شخصیت ها همشون خاصن و انقدر شخصیت های خفن این جلد داره که هیچ مویی براتون نمیمونه. شخصیت ها هرچی بودن تو جلد اول ده برابر تو این جلد بهتر شدن. شخصیت های جدیدی هم که وارد میشن خیلی خوب بهشون میرسه. مخصوصا رگنار. 🗿
اصلی ترین مسئله شخصیت برای شخصیت اوله طبیعتاً. این جلد درک مارو نسبت به دارو چندین برابر بیشتر میکنه. اصلا منطقی ترین و قابل درک ترین شخصیت تو کل کتاب هاست به نظرم. جوری که ارتباط برقرار میکنی با این شخصیت اصلا باور نکردنیه. ناراحته ناراحت میشی، خوشحاله خوشحال میشی، اعصابش خورد میشه تو هم اعصابت خورد میشه...
امتحان هایی که میشه دارو از همون اول جلد، سختی هایی که میگذرونه، افسردگی که درگیرشه، مشکلات و تناقض رفتاری که داره، گنگه و نمیدونه باید چیکار کنه واقعا کاری میکنه که از یه شخصیت عادی داخل یک کتاب تبدیل بشه به یک شخصیت واقعی. فرو پاشی های روانی که داره، تمام مشکلاتی که باهاش دست و پنجه نرم میکنه اصلا به طرز غیر قابل باوری منطقی و قابل درکه.
یک روان شناسی خاصی تو شخصیت داروعه که دوستش دارم و خیلی روش کار شده.
و شخصیت ها رو هم به خوبی میکشه. مرگ تاثیر گذاره و همین جوری الکی پلکی نیست.

🟠دنیا و فضا سازی:🟠 دنیاش رو خیلی بهتر بهش میپردازه. خیلی مسائل اصلا تو جلد یک مطرح نشد که اینجا متوجهشون شدیم. صدر این حکومت کیه؟ خاندان ها دقیقا چجورین؟ کیان و چرا دشمنن؟ تکنولوژی هاشون دقیقا چیاست و چیکارا میتونه بکنه؟ دقیقا رنگ بندی ها برای چیه و خاصیت خیلی رنگا برای چیه؟ آرس داره چیکار میکنه؟ زرین ها دقیقا دارن چیکار میکنن؟ و غیره...
کلا خیلی بیشتر با این دنیا و سیستم جذاب آشنا میشیم که واقعا جذابه و خوب روش کار شده. به یک لحجه خاصی صحبت میکنن یه سری جاها. دین و مذهب مسئلش مطرح میشه. و خیلی چیزای دیگه از این دنیا که تو جلد قبلی نبود. 
فضا سازیشم که خیلی بهتر شده. مکان های جدید و حال و هوای اونجا که تو جلد اول کمتر بود و یه جاهایی اصلا نبود. ولی الان هست و به راحتی میشه تصور کرد و تو ذهنتون شکل میگیره اون جمله ها و حال و هواش. این یه نکته خیلی مهمشه.

🟡احساسات و مفهوم:🟡 همون طور که تو جلد اولم گفتم با روح، روان و قلبتون بازی میکنه. ولی با این تقاوت که از جلد اول ده برابر بیشتر و جدی تر. اگر جلد اول یه بار گریه کنید این جلد ده بار گریه می‌کنید. اگر مثلا جلد اول یه صحنه خیلی خفن داشته باشه این جلد ده تا داره. سر این جلد من دارو رو یک شخصیت داستانی نمی‌دیدم و دوستم حسابش میکردم انقدر که واقعی بود. و همون طور که ما از مشکلات و درگیری های دوستمون ناراحت میشیم همون طوری ناراحت میشدم. هربار که دارو ناراحت میشد و نزدیک میشد به فرو پاشی روانی، بغض گلوم رو خفه میکرد از سنگینیش. و همین طور شخصیت های دیگه.
پیرس قشنگ دست میزاره روی مسائل خیلی خاص، مهم و حیاتی و قابل بحثی که هم نیاز به فکر کردن داره و نیاز به یک پاتنر فکری، کسی که بشینید درباره کتاب باهاش صحبت کنید و ساعت ها بحث کنید. چون این کتاب خوراک بحث کردنه. مفهوم داستان خیلی عمیق تر شده و خیلی با هدف پیش میره. ارتباط ها، مسیر ها و مشکلات دارو، شخصیت ها، تصمیماتشون، مکان ها و روند شکل گیری اتفاقات داخلشون و همه چیز داخل این کتاب یک مفهوم برای خواننده داره و یک مفهوم برای دارو و شخصیت ها تا یک چیزی رو گوش زد کنه یا یه تلنگری بهشون بزنه. اصلا مفهوم این جلد خیلی سنگین تر و عمیق تر شد. 


🟢پلات:🟢 هنوزم غیر قابل پیش بینیه ولی چندین برابر بیشتر مثل همه چیزای دیگش که بهتر شده. هنوزم منتظر باشید که هر ده بیست صفحه ضربان قلبتون به هزار برسه و بخواد از تو دهنتون بزنه بیرون. یه لحظه آرومتون نمیزاره. هر دفعه میاید میگید خب دیگه از این بدتر نمیشه دقیقا از همون بدتر میشه. بعد میگی خب دیگه از این که دیگه بدتر نمیشه، دقیقا از همونم بدتر میشه.🥲 روند خیلی سریعی داره و حس میکنم از جلد اولم بهتره. نکه سریع تره، بهتره. اونم به خاطر سبک اتفاقاتیه که باهاش طرفیم تو این جلد. البته پنجاه صفحه اول یکم کنده ولی خب اوکی میشه.
و اما بخش پلات تویست.😁 بخش مورد علاقه من تو کتاب ها. فکر کنم سه تا پلات تویست بزرگ داشتیم. یکی صد صفحه اول، یکی صد صفحه آخر و یکی آخر کتاب. و همشون هم داغونتون میکنه. دومین پلات تویست خفنه و حال می‌کنید باهاش با اینکه شوکه کنندس ولی اولی و آخری داغونتون میکنه. اصلا بهمتون میریزه. سر اولی که یه ربع به دیوار زل زده بودم و سر پایان که فقط با عربده آروم شدم. پلات تویست هاش اصلا مثال زدنیه. خیلی خوبن. اگر عاشق پلات تویست هستید عاشق این جلد میشید.

🔵پایان:🔵 اولا که هر فصل رو خیلی خوب تموم میکرد. و خیلی فصلا اینطوری بود که اصلا چیشد؟😐 و به معنای واقعی کلمه نمی‌فهمیدید چی شده و باید حتما فصل بعدی رو میخوندید تا بفهمید، که اینم نشون میده نویسنده چه قدر کار بلده که نگهتون میداره.
و پایان کتاب که واقعا با کلمه نمیشه توصیفش کرد. پایان کتاب دقیقا منو یاد یک سکانس از فیلم حرومزاده های لعنتی (Inglourious basterd) میندازه. جایی که طرف سه تا انگشتش رو بالا میاره. اگر دیدید که دقیقا میدونید چه حسی داره. اینکه دو جلد پایه ریزی و نقشه برای یه هدف و با پایان این جلد هرچی ساخته بودن شخصیت ها خراب شه و گند بخوره تو همه چیز. من همزمان با این پایان قسمت نه از فصل سوم گیم آف ترونز هم دیدم. اگر اونو دیدید میدونید که دارم چی میگم. قسمت red wedding یا عروسی سرخ دقیقا مثل پایان این جلده. 

🟣ترجمه و خود کتاب:🟣 که اصلا جا نداره توضیح بدم، انقدر که خفنن. خیلی خوشگل و خوش خوان و خوش دسته. ولی هنوزم مشکل صفحه بزرگ و کلمات ریز رو داره. 
ترجمه هم که عالی مخصوصا پانویس های خوبش. عالیه. طرح جلد این جلدم خیلی دوست داشتم و جذاب شده. عالیه اصلا باژ.

🟤فایت ها:🟤 این جلد فایت های باور نکردنی داشت. مخصوصا اینی که تو تصویر میبینید. اصلا جون به لبتون میکرد. واقعا عالی بود. یسری ها هم که میگن این فایتی که تو تصویر میبینید بهترین فایت تو کل مجموعست. بهترین فایت تا الان بوده واقعا، ولی اینکه تو کل مجموعه نمیدونم. باید بخونم.😄

و درکل که خیلیییی بهتر شده بود همه چیش. هر مشکلی که داشت از لحاظ داستانی همه حل شدند و بهتر شدند و این مجموعه رو وارد یه سطح دیگه کردن. اصلا از دستش ندید و حتما بخونیدش. واقعا رستگار میشید با خوندنش.😂
سوالی، حرفی چیزی هم دارید حتما بنویسید.

🟧🟨اگر خوندی تو هم نظرات منو قبول داری؟🟨🟧
          حالم بد خرابه. این جلد واقعا داغونم کرد. خیلی جلد خفنی بود و با پایان این جلد بهم ثابت شد که مجموعه خفن تری نسبت به مه زاد هم وجود داره. خب بریم سراغ اصل مطلب...
از همون اول ما وسط یک ماجرا شروع میکنیم داستان رو و دو سه سال از اتفاقات جلد اول گذشته. هم میخوایم بفهمیم تو این سال های گذشته چی شده و هم این ماجرایی که داخلشیم دقیقا چی هست. که حدودا پنجاه شصت صفحه اول یه جورایی آشنایی با شرایط جدیده. ولی از همون اول معلومه که پیرس قلمش خیلی پخته تر شده و مشکلاتی که داشت رو داره حل میکنه.

🔴شخصیت پردازی:🔴 جلد دوم قیام واقعا بهترین شخصیت پردازی که تا الان تو کل کتابایی که خوندم رو داشت و میدونم کتاب های دیگه ای که قراره بخونم واقعا اصلا نزدیکشم نمیشن و اگرم بشن به سختی و خیلی تک و توک...
شخصیت پردازی ها خیلی بهتر شده. به خاندان ها و گذشته ها و خانواده ها داره بیشتر میپرداره. به اعتقاد ها و عقایدشون خیلی بیشتر. شخصیت ها عمق لازمشون رو پیدا کردن غیر از خفن بودنشون.
تو دقیقا تایپ و نوع شخصیت ها میاد دستت با خوندن این کتاب و شخصیت ها رو می فهمیشون. نه فقط رد کنی بره، شخصیت هارو میشناسی. یکی از جادو های قلم پیرس همینه. شخصیت ها همشون خاصن و انقدر شخصیت های خفن این جلد داره که هیچ مویی براتون نمیمونه. شخصیت ها هرچی بودن تو جلد اول ده برابر تو این جلد بهتر شدن. شخصیت های جدیدی هم که وارد میشن خیلی خوب بهشون میرسه. مخصوصا رگنار. 🗿
اصلی ترین مسئله شخصیت برای شخصیت اوله طبیعتاً. این جلد درک مارو نسبت به دارو چندین برابر بیشتر میکنه. اصلا منطقی ترین و قابل درک ترین شخصیت تو کل کتاب هاست به نظرم. جوری که ارتباط برقرار میکنی با این شخصیت اصلا باور نکردنیه. ناراحته ناراحت میشی، خوشحاله خوشحال میشی، اعصابش خورد میشه تو هم اعصابت خورد میشه...
امتحان هایی که میشه دارو از همون اول جلد، سختی هایی که میگذرونه، افسردگی که درگیرشه، مشکلات و تناقض رفتاری که داره، گنگه و نمیدونه باید چیکار کنه واقعا کاری میکنه که از یه شخصیت عادی داخل یک کتاب تبدیل بشه به یک شخصیت واقعی. فرو پاشی های روانی که داره، تمام مشکلاتی که باهاش دست و پنجه نرم میکنه اصلا به طرز غیر قابل باوری منطقی و قابل درکه.
یک روان شناسی خاصی تو شخصیت داروعه که دوستش دارم و خیلی روش کار شده.
و شخصیت ها رو هم به خوبی میکشه. مرگ تاثیر گذاره و همین جوری الکی پلکی نیست.

🟠دنیا و فضا سازی:🟠 دنیاش رو خیلی بهتر بهش میپردازه. خیلی مسائل اصلا تو جلد یک مطرح نشد که اینجا متوجهشون شدیم. صدر این حکومت کیه؟ خاندان ها دقیقا چجورین؟ کیان و چرا دشمنن؟ تکنولوژی هاشون دقیقا چیاست و چیکارا میتونه بکنه؟ دقیقا رنگ بندی ها برای چیه و خاصیت خیلی رنگا برای چیه؟ آرس داره چیکار میکنه؟ زرین ها دقیقا دارن چیکار میکنن؟ و غیره...
کلا خیلی بیشتر با این دنیا و سیستم جذاب آشنا میشیم که واقعا جذابه و خوب روش کار شده. به یک لحجه خاصی صحبت میکنن یه سری جاها. دین و مذهب مسئلش مطرح میشه. و خیلی چیزای دیگه از این دنیا که تو جلد قبلی نبود. 
فضا سازیشم که خیلی بهتر شده. مکان های جدید و حال و هوای اونجا که تو جلد اول کمتر بود و یه جاهایی اصلا نبود. ولی الان هست و به راحتی میشه تصور کرد و تو ذهنتون شکل میگیره اون جمله ها و حال و هواش. این یه نکته خیلی مهمشه.

🟡احساسات و مفهوم:🟡 همون طور که تو جلد اولم گفتم با روح، روان و قلبتون بازی میکنه. ولی با این تقاوت که از جلد اول ده برابر بیشتر و جدی تر. اگر جلد اول یه بار گریه کنید این جلد ده بار گریه می‌کنید. اگر مثلا جلد اول یه صحنه خیلی خفن داشته باشه این جلد ده تا داره. سر این جلد من دارو رو یک شخصیت داستانی نمی‌دیدم و دوستم حسابش میکردم انقدر که واقعی بود. و همون طور که ما از مشکلات و درگیری های دوستمون ناراحت میشیم همون طوری ناراحت میشدم. هربار که دارو ناراحت میشد و نزدیک میشد به فرو پاشی روانی، بغض گلوم رو خفه میکرد از سنگینیش. و همین طور شخصیت های دیگه.
پیرس قشنگ دست میزاره روی مسائل خیلی خاص، مهم و حیاتی و قابل بحثی که هم نیاز به فکر کردن داره و نیاز به یک پاتنر فکری، کسی که بشینید درباره کتاب باهاش صحبت کنید و ساعت ها بحث کنید. چون این کتاب خوراک بحث کردنه. مفهوم داستان خیلی عمیق تر شده و خیلی با هدف پیش میره. ارتباط ها، مسیر ها و مشکلات دارو، شخصیت ها، تصمیماتشون، مکان ها و روند شکل گیری اتفاقات داخلشون و همه چیز داخل این کتاب یک مفهوم برای خواننده داره و یک مفهوم برای دارو و شخصیت ها تا یک چیزی رو گوش زد کنه یا یه تلنگری بهشون بزنه. اصلا مفهوم این جلد خیلی سنگین تر و عمیق تر شد. 


🟢پلات:🟢 هنوزم غیر قابل پیش بینیه ولی چندین برابر بیشتر مثل همه چیزای دیگش که بهتر شده. هنوزم منتظر باشید که هر ده بیست صفحه ضربان قلبتون به هزار برسه و بخواد از تو دهنتون بزنه بیرون. یه لحظه آرومتون نمیزاره. هر دفعه میاید میگید خب دیگه از این بدتر نمیشه دقیقا از همون بدتر میشه. بعد میگی خب دیگه از این که دیگه بدتر نمیشه، دقیقا از همونم بدتر میشه.🥲 روند خیلی سریعی داره و حس میکنم از جلد اولم بهتره. نکه سریع تره، بهتره. اونم به خاطر سبک اتفاقاتیه که باهاش طرفیم تو این جلد. البته پنجاه صفحه اول یکم کنده ولی خب اوکی میشه.
و اما بخش پلات تویست.😁 بخش مورد علاقه من تو کتاب ها. فکر کنم سه تا پلات تویست بزرگ داشتیم. یکی صد صفحه اول، یکی صد صفحه آخر و یکی آخر کتاب. و همشون هم داغونتون میکنه. دومین پلات تویست خفنه و حال می‌کنید باهاش با اینکه شوکه کنندس ولی اولی و آخری داغونتون میکنه. اصلا بهمتون میریزه. سر اولی که یه ربع به دیوار زل زده بودم و سر پایان که فقط با عربده آروم شدم. پلات تویست هاش اصلا مثال زدنیه. خیلی خوبن. اگر عاشق پلات تویست هستید عاشق این جلد میشید.

🔵پایان:🔵 اولا که هر فصل رو خیلی خوب تموم میکرد. و خیلی فصلا اینطوری بود که اصلا چیشد؟😐 و به معنای واقعی کلمه نمی‌فهمیدید چی شده و باید حتما فصل بعدی رو میخوندید تا بفهمید، که اینم نشون میده نویسنده چه قدر کار بلده که نگهتون میداره.
و پایان کتاب که واقعا با کلمه نمیشه توصیفش کرد. پایان کتاب دقیقا منو یاد یک سکانس از فیلم حرومزاده های لعنتی (Inglourious basterd) میندازه. جایی که طرف سه تا انگشتش رو بالا میاره. اگر دیدید که دقیقا میدونید چه حسی داره. اینکه دو جلد پایه ریزی و نقشه برای یه هدف و با پایان این جلد هرچی ساخته بودن شخصیت ها خراب شه و گند بخوره تو همه چیز. من همزمان با این پایان قسمت نه از فصل سوم گیم آف ترونز هم دیدم. اگر اونو دیدید میدونید که دارم چی میگم. قسمت red wedding یا عروسی سرخ دقیقا مثل پایان این جلده. 

🟣ترجمه و خود کتاب:🟣 که اصلا جا نداره توضیح بدم، انقدر که خفنن. خیلی خوشگل و خوش خوان و خوش دسته. ولی هنوزم مشکل صفحه بزرگ و کلمات ریز رو داره. 
ترجمه هم که عالی مخصوصا پانویس های خوبش. عالیه. طرح جلد این جلدم خیلی دوست داشتم و جذاب شده. عالیه اصلا باژ.

🟤فایت ها:🟤 این جلد فایت های باور نکردنی داشت. مخصوصا اینی که تو تصویر میبینید. اصلا جون به لبتون میکرد. واقعا عالی بود. یسری ها هم که میگن این فایتی که تو تصویر میبینید بهترین فایت تو کل مجموعست. بهترین فایت تا الان بوده واقعا، ولی اینکه تو کل مجموعه نمیدونم. باید بخونم.😄

و درکل که خیلیییی بهتر شده بود همه چیش. هر مشکلی که داشت از لحاظ داستانی همه حل شدند و بهتر شدند و این مجموعه رو وارد یه سطح دیگه کردن. اصلا از دستش ندید و حتما بخونیدش. واقعا رستگار میشید با خوندنش.😂
سوالی، حرفی چیزی هم دارید حتما بنویسید.

🟧🟨اگر خوندی تو هم نظرات منو قبول داری؟🟨🟧


        

36

Rasta پسندید.
🎬: شانزده سال پیش ریچل پرایس در حالی که دخترش، یعنی آنابل دو ساله را در ماشین رها کرده، ناپدید شده است. الان و در زمان حال یک مستندساز تصمیم می‌گیرد واقعیت‌های زندگی ریچل را جلوی دوربین بیاورد تا شاید به حل پرونده کمکی بشود. اما در میانه‌های ضبط برنامه، اتفاق غیرقابل‌باوری می‌افتد؛ ریچل پرایس صحیح و سالم به خانه بازمی‌گردد. ولی آنابل به او اعتماد ندارد و همه‌ این‌ها آغاز شک و تردیدهایی می‌شود که او نسبت به مادرش و تمام اتفاقات ۱۶سال پیش پیدا می‌کند.

🎬: بازگشت ریچل پرایس شروع خوبی داشت. انقدر که تا حدود صفحه ۱۰۰ بهش امیدوار بودم و با اینکه ریتم آرامی داشت ولی خسته کننده نبود. اما متاسفانه نتوانست این حالت رو حفظ کند و از یک جایی به بعد کند، بدون هیجان و قابل حدس شد. 
من از هالی جکسون سه گانه کشف قتل را قبلا خوانده بودم و در آن مجموعه، از دو جلد اول خیلی خوشم آمده بود. با تصور کتابی شبیه آن‌ها به سراغ ریچل پرایس آمدم ولی ناامیدم کرد و اصلا این کتاب در آن حد نبود. 
علاوه بر اینکه ریتم کتاب کند بود، زیاده گویی هم داشت و می‌شد داستان را در حجم خیلی کمتری جمع کرد. در نهایت هم چیزی که ضربه اصلی را به من زد، پایان بندی نه چندان راضی کننده آن بود. انگار همه چیز سرهم بندی شد تا داستان به راحتی و سادگی تمام شود.

خلاصه من این کتاب را پیشنهاد نمی‌کنم، به خصوص اگر دنبال داستانی با هیجان بالا می‌گردید، به نظرم می‌شود کتاب‌های بهتری جایگزین کرد.
          🎬: شانزده سال پیش ریچل پرایس در حالی که دخترش، یعنی آنابل دو ساله را در ماشین رها کرده، ناپدید شده است. الان و در زمان حال یک مستندساز تصمیم می‌گیرد واقعیت‌های زندگی ریچل را جلوی دوربین بیاورد تا شاید به حل پرونده کمکی بشود. اما در میانه‌های ضبط برنامه، اتفاق غیرقابل‌باوری می‌افتد؛ ریچل پرایس صحیح و سالم به خانه بازمی‌گردد. ولی آنابل به او اعتماد ندارد و همه‌ این‌ها آغاز شک و تردیدهایی می‌شود که او نسبت به مادرش و تمام اتفاقات ۱۶سال پیش پیدا می‌کند.

🎬: بازگشت ریچل پرایس شروع خوبی داشت. انقدر که تا حدود صفحه ۱۰۰ بهش امیدوار بودم و با اینکه ریتم آرامی داشت ولی خسته کننده نبود. اما متاسفانه نتوانست این حالت رو حفظ کند و از یک جایی به بعد کند، بدون هیجان و قابل حدس شد. 
من از هالی جکسون سه گانه کشف قتل را قبلا خوانده بودم و در آن مجموعه، از دو جلد اول خیلی خوشم آمده بود. با تصور کتابی شبیه آن‌ها به سراغ ریچل پرایس آمدم ولی ناامیدم کرد و اصلا این کتاب در آن حد نبود. 
علاوه بر اینکه ریتم کتاب کند بود، زیاده گویی هم داشت و می‌شد داستان را در حجم خیلی کمتری جمع کرد. در نهایت هم چیزی که ضربه اصلی را به من زد، پایان بندی نه چندان راضی کننده آن بود. انگار همه چیز سرهم بندی شد تا داستان به راحتی و سادگی تمام شود.

خلاصه من این کتاب را پیشنهاد نمی‌کنم، به خصوص اگر دنبال داستانی با هیجان بالا می‌گردید، به نظرم می‌شود کتاب‌های بهتری جایگزین کرد.
        

16

Rasta پسندید.

5

Rasta پسندید.

9