بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

فاطمه دادالهی

@F.dadelahi

34 دنبال شده

21 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

نمایش همه

باشگاه‌ها

نمایش همه

باشگاه کارآگاهان

364 عضو

نجواگر

دورۀ فعال

باشگاه کتابخوانی "هزارتو"

388 عضو

در انتظار بوجانگلز

دورۀ فعال

این روزهااا

196 عضو

پس از بیست سال

دورۀ فعال

فعالیت‌ها

            عشق و علاقه‌ام نسبت به این کتاب و البته آقای دوباتن، قابل وصف نیست.
قبل از اینکه کتاب تمام شود، ریویوهایی در سرم می چرخید. توضیحاتی مبسوط، تا طبق گفته‌های خود کتاب، به "ازش خوشم آمد" اکتفا نکنم و نظراتم را راجع بهش بگویم. اینکه چرا خوشم آمد. از چه چیزش.
اما حال، مخصوصاً با فصل آخرش، تنها می‌توانم تحسینش کنم و این نظر دادن‌ها و غیره را بگذارم برای کمی بعد تر.

پ.ن: کتاب، هدیه تولدی بود از طرف لیلی، خانم توکلی و نرگس معینی (با تقدیم‌نامچه‌هایی بس دلپذیر). سال نود و دو. که خواندنش به الان و برای زنگ تماشا افتاد. و البته که فکر می‌کنم برای این تعویق چهار ساله هم، حکمتی بوده. الان خواندنش، به نظرم خیلی بهتر از چهار سال پیش خواندنش بوده است.
----
بعداً نوشت: من نسبت به سن و این چیزها، به نظر خودم زیاد سفر کرده‌ام. ساعت‌های طولانی سرم را به پنجره‌ی ماشین یا قطار چسبانده‌ام. مناظر را از دیده گذرانده‌‌ام و دلم از حس و حال رد شدن از کنار گله‌ای گوسفند پر و خالی شده است. ساعت‌ها در شب سرم را بیرون بردم و ستاره‌های کویر را از داخل ماشین درحال گذرمان نگاه کرده‌ام. و در این کتاب، چنان از این بعضی لحظه‌ها حرف زده و آن‌ها را توصیف کرده، که ... دهانم باز مانده! فکرهایی که در زندگی روزمره به خیالمان می‌آید و حتی در نظرمان کمی چرت و پرت(!) است را، چنان به زیبایی شرح داده و برایشان مستنداتی از آثار فیلسوفان و متفکران و نقاشان آورده و میان آن‌ها پل برقرار می‌کند، که آدمی غرق لذت می‌شود.
عکس‌هایش بس زیبایند. شعرهایی که در بین حرف‌ها گنجانده. شیوه‌ی خود کتاب و بخش‌هایش. حتی آن صداقت نویسنده و درمیان گذاشتن افکار بی‌شیله پیله‌اش با ما، همگی چنان احساس صمیمیتی ایجاد می‌کنند (مخصوصاً آن عکس آخر کتاب از اتاق خواب نویسنده!) که بنظر من بی‌همانند است.
اما به شما می‌گویم که این کتاب فقط راجع به سفر و مسافرت نیست. البته که در این مورد هم بسیار مفید است. اما بنظرم بیشتر درمورد زندگی کردن است. از راه رفتن در کوچه‌ای که هرروز از آن می‌گذرید می‌گوید، تا صحرای سینا؛ که شاید گذرتان به آنجا نیفتد.

تکه‌هایی هم از کتاب هست، که بنظرم خوب است اینجا هم بنویسم:
          
            میگن وسط دعوا حلوا خیرات نمیکنن
جنگ خطرناکترین، بزرگترین و بدترین نوع از دعواست
مزه شوری خون، بوی گس باروت در کنار بادام تلخ و سیر ، خاک خاک و خاک.
استرس، ترس، استتار ، نقشه، فریب، نیرنگ 
حواستان باشد 
دستور العمل پخت و پز یا درس اخلاق نیست 
واقعیاتی ست که در طول جنگ این دعوای بزرگ و خطرناک بشری مثل نقل و نبات پخش می‌شود 
دفاع مقدس در این عرصه سوژه‌ای با گیرایی بسیار بالا و دارای اثرگذاری بالاست که بخشی از تاریخ ایران تلخ ایران عزیز را رقم زده است .
گرچه درس هایی از این دوران آموختیم 
که ظاهرا مردم این درسها را بیشتر یاد گرفتند 
چون با نگاه به دورنمایی از مسئولینی که خیلی هاشان در این دوران حضور داشتند میابیم که تاثیر و درس و عبرت آموزی در غالبشان از این دوران دیده نمی‌شود 
بگذریم حوصله بحث از سیاست و نقد زمان نیست
این کتاب در میان آثار منتشر شده در موضوع دفاع مقدس و همچنین آثاری که از دفاع مقدس من خواندم نمره قابل توجهی دریافت می‌کند. 
چرا که بسیاری از کتاب‌های در این موضوع با در نظر نگرفتن اصول نوشتاری و فنی باعث شدند که سوژه تاثیری نگذارد و کتاب ماندگار نشود 
اما این‌کتاب در نوع خودش (با نگفتن و نشان دادن، با ساختار تقریبا مناسب داستان ، با روایت گری اول شخص) توانست در این موضوع یادگار بماند.
اولین کتابی بود که در ۰۳ خواندم.
از دست اندرکاران حلقه کتابخوانی مبنا تشکر میکنم بابت انتخاب این کتاب.
۶ / فروردین / ۱۴۰۳
🔅اولین کتاب سال ۰۳