ملودی شهر بارانی

ملودی شهر بارانی

ملودی شهر بارانی

3.2
5 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

1

بگین...وقتی حرف می زنین مثل اینکه جویبار نرمی با جلای الماس زمزمه میکنه و من مثل آب و نور،مثل اینکه شناورم،پاک،شفاف،مثل اینکه غسل میشم.بگین...از اون روزهای بلند تابستان،که با ماری دنبال سنجاقک و پروانه دور حوض و باغچه می دویدین،گل های شیپوری و مارگریت،و اون غروبی که رفته بودین روی درخت شمشاد یه مشته برنج تولانه گنجشک ها بریزین.

یادداشت‌های مرتبط به ملودی شهر بارانی