بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

در ستایش عشق: آلن بدیو در گفتگو با نیکلاس ترونگ

در ستایش عشق: آلن بدیو در گفتگو با نیکلاس ترونگ

در ستایش عشق: آلن بدیو در گفتگو با نیکلاس ترونگ

آلن بدیو و 1 نفر دیگر
3.5
13 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

22

خواهم خواند

12

جنگ «بدون تلفات» و عشق «بدون مخاطره»، این اولین تهدیدی است که نویسندة این کتاب، آن را تهدید «امنیت» برای عشق نام می نهد و نقطة مقابل آن را انکار اهمیت عشق می داند. چرا که تصور می شود عشق صرفاً نوعی لذت گرایی بی حد و حصر و گسترة وسیعی از لذت های ممکن است. اگر شما به خوبی برای عشق تربیت شده باشید و از ملاک های امنیت مدرن پیروی کنید، پایان دادن به رابطه با افرادی که مناسب شما نیستند، برایتان دشوار نخواهد بود. در کتاب «ستایش عشق» آلن بدیو، فیلسوف نامدار فرانسوی، دفاع پرشور و آتشینی از عشق می کند و با توسل جستن به اندیشمندانی برجسته از کی یرکگور و سیمون دو بووار تا مارسل پروست و ژان لاکان ما را ترغیب می کند که از عشق نترسیم، بلکه آن را چون ماجراجویی شکوهمندی ببینیم که دست آخر ما را از وسواس فکری نسبت به خود می رهاند. «ستایش عشق» سرودة فیلسوفی است که مانند افلاطون و به نقل از او چنین می اندیشد: «کسی که از عشق شروع نکند، هیچگاه پی به ماهیت فلسفه نخواهد برد.»

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به در ستایش عشق: آلن بدیو در گفتگو با نیکلاس ترونگ

نمایش همه

یادداشت‌های مرتبط به در ستایش عشق: آلن بدیو در گفتگو با نیکلاس ترونگ

            کتاب : در مدح عشق
گفت و گوی نیکلاس ترونگ با آلن بدیو پیرامون عشق
نگاهی به کتاب:
در این کتاب نیکلاس ترونگ با آلن بدیو به گفت و گو نشسته است تا رویکرد بدیو به عشق را بسنجد. کتاب از 6 فصل تشکیل شده. در فصل اول بدیو به مسائلی در دنیای امروزین اشاره می‌کند که عشق را در معرض تهدید قرار می‌دهند. در این بخش، بدیو مهم‌ترین تهدید را خطر ایمنی نام می‌گذارد. منظور از خطر ایمنی، تمایل امروزی به عشق‌های بدون هیچگونه خطر یا پیش‌بینی ناپذیری است که مهم ترین نمود آن در شبکه‌های دوست‌یابی و همسریابی دیده می‌شود. در فصول بعدی، بدیو تعاریفی از عشق بدست می‌دهد که روشن‌کننده‌ی عشق حقیقی است. بدیو عشق را با حقیقت پیوند می‌زند. از نظر او عشق، به معنای یکی شدن و وحدت پیدا کردن دو در یکی، صرفا اختصاص به اسطوره و ادبیات دارد اما در ساحت فلسفی، عشق نه یکی شدن بلکه دو شدن است. عشق از نظر بدیو، به آدمی کمک می‌کند تا از یکی بودن خارج شده و به دو بودن وارد شود، عاشق جهان را نه از منظر یک بلکه از منظر دو نگاه می‌بیند و از منظر دونفر جهان را زندگی می‌کند. همین دو بودن است که با وارد کردن تفاوت به شناخت عاشق از جهان، حقیقت را نمایان می‌سازد. آدمی پس از عاشق شدن، شناختش از جهان را تغییر می‌دهد و دوباره جهان را برساخت می‌کند. منتها این تصویر جدید از جهان براساس تفاوت و دوبودن حاصل شده است که به حقیقت نزدیک است. بنابراین آدمی از آن رو که به حقیقت عشق می‌ورزد، عاشق می‌شود و این یک پدیده جهان شمول است.  بدیو سپس در فصول دیگر کتاب، به مقایسه‌ی عشق و سیاست و عشق و هنر می‌پردازد. از نظر او سیاست و عشق چندان قابل مقایسه نیستند اما می‌توان دولت را برای سیاست، به خانواده برای عشق تشبیه کرد با این تفاوت که دولت لازمه‌ی سیاست است اما خانواده لازمه‌ی عشق نیست. با این وجود عقاید ضدسرمایه‌داری بدیو موجب می‌شود که کمونیسم در این گفت و گو با عشق پیوند بخورد. درپایان باید گفت ایده ابتدایی و انتهایی بدیو در این گفت‌‍وگو، ابداع دوباره‌ی عشق برای حفظ کردن آن از تهدیدات دنیای امروزی است.