بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

اعترافات

اعترافات

اعترافات

ژان ژاک روسو و 1 نفر دیگر
4.0
13 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

20

خواهم خواند

29

این یگانه تصویری است که از انسان وجود دارد و به احتمال تا ابد همین یک تصویر وجود خواهد داشت. تصویری که دقیقا از روی طبیعت کشیده شده و چهره راستین او را ترسیم کرده است. هر که هستید، ای کسانی که تقدیر یا اعتماد من شما را حاکم بر سرنوشت این دفتر کرده است، به خاطر شوربختی هایم، به خاطر احساسات و عواطفتان، و به نام نوع بشر از شما تمنا دارم که این اثر یگانه و سودمند را از میان نبرید. اثری که می تواند در مطالعه احوال بشر، مطالعه ای که بی گمان هنوز آغاز نشده است، به عنوان نخستین معیار مقایسه به کار رود و نیز تمنا دارم تنها یادگار با ارزشی را که حرمت بخش خاطره من است و نمودار اخلاق و منش من و به دست دشمنانم تحریف نشده است، از بین نبرید و سرانجام، حتی اگر شما خود یکی از این دشمنان سرسخت باشید، دیگر به جسد خاکستر شده من دشمنی مورزید و بیداد و بی امان خود را تا زمانی که دیگر نه من و نه شما زنده نخواهیم بود، ادامه ندهید بلکه بتوانید دست کم یک بار شرافتمندانه نزد خود گواهی دهید که بزرگوار و مهربان بوده اید، در جایی که می توانستید بدخواه و انتقام جو باشید: البته چنانچه بدی روا داشته در حق مردی که هرگز مرتکب نشده و یا نخواسته است بشود، بتواند نام انتقام به خود بگیرد.

لیست‌های مرتبط به اعترافات

پست‌های مرتبط به اعترافات

یادداشت‌های مرتبط به اعترافات

بنیامین

1401/07/16

            اعترافات
نوشته ای از ژان ژاک روسو.
ما فلسفه خوانده ها، جناب روسو را با نظریه قرارداد اجتماعی می شناسیم. اما...
روسو در این کتاب از موسیقی، از شعر، از سیاست و از حقوق هم دم می زند.
روسو در اعترافات، زندگی نامه خود را در قالب اعتراف، برای مخاطب تعریف می کند. با صداقت محض. بدون ذره ای پرده پوشی و تعارف، صریح. 
بعد از خواندن این کتاب، می شود پی برد، روسو هیچ وقت آنچیزی نبوده که در قرن 20 و 21 از او در کتاب ها می خوانیم. چیزی از موسیقی بلد نیست، اما زور می زند، موسیقی دان بشود. حتی هنرآموز می پذیرد و موسیقی تدریس می کند. اغلب عمرش را به رونویسی از کتاب ها و نت های موسیقی گذرانده. به جرات می گویم فیلسوف هم نبوده. البته شاید اگر سایر فلاسفه هم چنین اعترافاتی داشته باشند، قضاوت مخاطب درباره آن بزرگواران هم تغییر کند. روسو در اعترافات خود کاری کرده که احساس کنید، او شبیه هیچ کس نیست. یک نسخه منحصر بفرد آزمایشی و کاملا ناموفق از بشریت. بدبخت و بیچاره و البته در برخی موارد خوش شانس. منزوی، تنها، گوشه گیر، و اغلب با روحیه ای به شدت زنانه. 
کتاب حدود ٨٠٠ صفحه است. نثر خوبی ندارد. داستان زیاد حاشیه می خورد. خسته کننده است. چندماهی فقط اسیر همین یک مجلد بود. نمی دانم چرا، ولی یک نیروی نامرئی وادارم می کرد هیچ وقت این کتاب را کنار نگذارم. گویی مجبور بودم تا آخر، بخوانمش. گرچه هیچ وقت مطالعه ام کیفی نبود. فرسایشی و طولانی. النهایه، ماحصلش، هیچ!