Stephen on writing
در حال خواندن
1
خواندهام
19
خواهم خواند
31
نسخههای دیگر
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
استفین کینگ را همه به عنوان یک نویسنده ی ژانر وحشت می شناسند، کسی که بیشتر آثارش تبدیل به فیلم شده است، دست بر قضا برخی از آنها از آثارش ماندگار تاریخ سینما هستند. اما در «جنون نوشتن» با وجهی دیگر از نویسندگی او آشنا می شویم، او در این اثر از تجربیات نوشتن خود می گوید اما در خلال آن زندگی خود را هم روایت می کند، اثری قوی و پرکشش که خواننده را گام به گام با شیوه ی داستان نویسی آشنا می کند و از بد و خوبهای زندگی نویسنده می گوید. در این اثر با یک کینگ معلم و انسان روبرو می شویم و وجهی دیگر از نویسنده ی خالق وحشت بر ما آشکار می شود.مورد من متفاوت است. من کودکی ناآرامی داشتم. مادرم دائم جا عوض می کرد. دست تنها بود و چون از عهد? بزرگ کردن من و برادرم دیوید بر نمی آمد، ما را دست یکی از خواهرانش سپرد. من دو سالم بود و دیوید چهار سالش. پدرمان هم به دلیل فقر و بدهکاری های زیاد غیبش زده بود و مادرم هرگز موفق نشد او را پیدا کند. تصور می کنم مادرم نلی روث پیلزبری کینگ یکی از اولین زنان آزاد? آمریکایی بود، البته نه به انتخاب خودش.طفولیت ماری کار، دورنمایی گسترده و روشن است. کودکی من دورنمایی مبهم دارد، مانند درختان دوردست، با خاطراتی نه چندان روشن که انگار دوست دارند تو را به چنگ آورند و ببلعند.آنچه می نویسم، بخشی از همین خاطرات است، به اضاف? تصاویر زودگذر گوناگونی از دوران بلوغ و نوجوانی ام. این شرح حال شخصی من نیست، نوعی تاریخچ? زندگی ام است، اینکه چطور نویسنده ای شکل می گیرد، نه اینکه چطور ساخته می شود؛ فکر نمی کنم شرایط یا خواست شخصی، نویسنده را بسازد (پیش تر به این موضوع اعتقاد داشتم). وسیل? کار، یعنی توش? اولیه. فکر می کنم بسیاری استعداد نویسندگی و داستان گویی دارند و این استعداد می تواند به کمک توشه ای که از خاطرات و تجربیات همراه داریم، مستحکم و پُربار شود. اگر به این موضوع باور نداشتم، این کتاب را نمی نوشتم، چون اتلاف وقت بود.برای من، روال زندگی، خواست، شانس و کمی استعداد، نقش مؤثری داشت. اینها هم چندان عمیق و پرمفهوم و چیز خاصی نبودند.
بریدۀ کتابهای مرتبط به Stephen on writing
نمایش همهیادداشتها