بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

موسی ترین به طور

موسی ترین به طور

موسی ترین به طور

4.4
20 نفر |
10 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

34

خواهم خواند

27

داستان «موسی ترین به طور» از زبان شش نفر روایت می شود. شش نفر که خود را شش چشم خلیفه عباسی می نامند؛ شش چشم برای چهار خلیفه که 35 سال در پنهان کاری مطلق، اخبار و اطلاعات قلمرو اسلامی را برای خلفای اسلامی ارسال می کردند و آن ها را در جریان امر قرار می دادند. داستان این کتاب نیز از ماجرای شهادت امام صادق (ع) شروع می شود و با ماجرای انتخاب جانشینی برای ایشان در مدینه ادامه می یابد. خلیفه یکی از شش چشم را مأمور به قتل وصی امام صادق (ع) کرده است، اما امام با ذکاوت تمام پیش از شهادت جز «موسی (ع)» پنج نفر دیگر از جمله شخص خلیفه را وصی خود قرار داده است و همین توطئه شهادت امام تازه شیعیان را خنثی می کند. این داستان با چنین شروعی از زبان راویان دیگر به توصیف وضعیت جامعه اسلامی پس از شهادت امام صادق (ع) می پردازد و میزان تشت تفاوت نگاه آرا در آیین مسلمانان را به تصویر می کشد و در ادامه، داستان روی زندگی و سلوک امام موسی بن جعفر (ع) تمرکز می کند.

لیست‌های مرتبط به موسی ترین به طور

تویی به جای همهبکهباید دریایی باشد: زندگی نامه داستانی امام باقر (ع)

شکوه غربت

9 کتاب

بستهٔ پیشنهادی کتاب داستان امام سجاد، امام باقر، امام صادق، و امام کاظم علیهم‌السلام زندگی امامان شیعه همواره مملو از درس برای شیعان ایشان است؛ از مناجات و دعا و افشاگری چهره‌ٔ امویان توسط امام سجاد(ع) گرفته تا برگزاری کرسی درس و بحث علمی امام صادق(ع). در دوران پس از حکومت یزید، به تدریج در دستگاه خلافت اموی شکاف و اختلاف ایجاد شد و این مسئله سبب شد تا فضای کار المی و تبلیغ اسلامی برای ائمه شیعه از دوران زندگی امام باقر(ع) ایجاد شود. این مسئله سببب شد تا فضای کار علمی و تبلیغ اسلامی برای ائمه شیعه از دوران زندگی امام باقر(ع) ایجاد شود. این مسئله در زمان زندگی امام صادق(ع) به اوج خود رسید و ایشان توانستند با استفاده از این شرایط، مکتب شیعه را حفظ و توسعه بخشند. این پنجرهٔ تبلیغ اسلام شیعی در دوران زندگی امام موسی کاظم(ع) به تدریج بسته شد. در این بستهٔ مطالعاتی، کتاب‌های داستان و رمانی معرفی شده‌اند که زندگی این ائمه بزرگوار را به عنوان محور اصلی خود قرار داده‌اند.

یادداشت‌های مرتبط به موسی ترین به طور

            در مورد زندگی ائمه یه وظیفه‌ای روی دوشم احساس می‌کنم. چون عده‌ئ کمی از دوستان نویسنده علاقه دارن به تاریخی نویسی. و آرزو می‌کنم توفیقش رو داشته باشم که باز هم بنویسم.
#یک_خوشه_انگور_سرخ شاید راحت‌ترین کتابی باشه که من نوشتم. تقریباً هزاربار گفتم که چی شد که این کتاب رو نوشتم. من برای کتاب #به_سپیدی_یک_رویا مجبور بودم درباره‌ی ائمه‌ئ هم‌عصر حضرت معصومه(س) تحقیق کنم. در روند این تحقیق درباره‌ئ این سه امام بزرگوار به اطلاعات جامعی رسیدم. یعنی مصالح ‌مختصر برای سه کتاب. درباره‌ی امام رضا(ع) که قبلاً کتاب #به_بلندای_آن_ردا نوشته شده بود و من چی می‌تونستم بنویسم بهتر از اون کتاب؟ اما درباره‌ی اون دو کتاب دیگه مردد بودم. ولی می‌دونستم اگه یه روزی بخوام از امام جواد(ع) بنویسم راوی ام‌فضل خواهد بود. بالأخره یه اتفاق باعث شد دست به قلم بشم. و اطلاعات قبلی و تحقیق در حال نگارش باعث شد این کتاب خیلی زود و راحت به سرانجام برسه. به لطف خود حضرت. 
درباره‌ئ حضرت موسی‌بن‌جعفر(ع) اطلاعات مختصری داشتم ولی برای راوی به نتیجه نرسیدم.
از اونجایی که قبل از نوشتن با ناشر مشورت می‌کنم موضوع رو با آقای #سید_علی_شجاعی مطرح کردم و متوجه شدم که گویا خود ایشون هم قصد دارن درباره‌ی حضرت بنویسن. همون لحظه بی‌خیالش شدم. چون خیالم راحت شد که این کتاب به بهترین شکل ممکن نوشته خواهد شد و از همون روز منتظر بودم که بخونمش. بعد از خوندن #موسی_ترین_به_طور از کلمه به کلمه‌اش لذت بردم. نویسنده برای روایت داستان خیلی هوشمندانه راویان داستان رو انتخاب کرده. شش جاسوس از طرف خلفای هم‌عصر امام. نثر کتاب یه نثر فاخره و متناسب با فضای داستان. کتاب حجم زیادی نداره. کاملاً به دور از اطناب نوشته شده. حتماً بخونید و لذت ببرید.
          
            ❄بسم الله النّور❄

#موسی‌ترین_به_طور به قلم استاد و برادر عزیزم #سیدعلی_شجاعی:
روایت شش چشمِ چهار خلیفه عباسی در زمان امام #موسی_بن_جعفر (ع).
شش تنِ خیالی به مقتضای #رمان که هر یک بخشی از دیده‌های‌شان را با خلیفه وقت‌شان در میان می‌گذارند.
داستان از پسِ شهادت امام #جعفر_بن_محمد (ع) شروع می‌شود و از خوانش وصیت ایشان که وصی‌اش را میان پنج تن، پنهان کرده‌: منصور عباسی، محمد بن سلیمان، موسی بن جعفر، حمیده و عبدالله بن جعفر.
نامه‌هایی ردّوبدل می‌شود میان این شش تن و خلیفه‌شان، از آنچه می‌بینند از موسی بن جعفر، حبس ایشان، جامعه و زمانه آن. همین زاویه دید، رمان را جذاب‌تر و بکر و بدون کلیشه کرده.
با روند داستان، شیرینی جریان #علی_بن_یقطین که در دربار هارون است و وزیر و مشاور او، خزانه‌دار قصر بغداد و امین خلیفه، اما دل در گروِ موسی جعفر دارد، در دل می‌نشیند. و جایی که دلم ماند از فرمایش حضرت: "مَن لَن یستَطع أن یَصِلنا فَلیَصِل فُقَراءَ شِیعَتُنا. تا توان داری شیعیان ما را برادر باش و برادری کن علی!"
داستان با شهادت امام به پایان می‌رسد و پژواک صدای علی بن یقطین به آخرین جاسوس خلیفه: "امام‌مان نشسته با به‌قیام، در حبس یا خلاص، به حیات یا در ممات، به هر حال و احوال، در کار خویش است؛ که نور می‌باراند به قلب مؤمنین..."
          
            اثر داستانی‌ معنادار و ارزشمند
یک مشکلی که در ادبیات آیینی،مخصوصا در زندگی دسته‌ای از ائمه(ع) که زمانه پرخفقان‌تری داشتن وجود داره به حاشیه بردن شخصیت و اقدامات امامه
ممکنه نویسنده اطلاعات کافی نداشته باشه یا بخواد با فانتزی‌سازی و خیال پردازی بیش‌از حد و ماورایی عده‌ای رو جذب اثرش کنه 
مثلا پیش اومده داستانی رو با این ادعا که درباره‌ی زمانه‌ی یک معصومه خوندم ولی انتهای کتاب آنچنان چیزی دستگیرم نشده و سطح معرفتم نسبت به اون امام تغیری نکرده
یک داستانی بوده مثل هر داستان دیگری،انگار نه انگار که سراغ سوژه‌ی پرجاذبه‌ی عترت رفته نویسنده و حق مطلب رو ادا نکرده...

این هنر و کوشش نویسنده‌ست که بر تاریخ تسلط پیدا کنه و با دقت هنرمندانه اثری رو بنویسه که در عین روایت درست شخصیت و زمانه‌ی اون معصوم، کشش کافی رو هم ایجاد کنه 
و به نظرم سید علی شجاعی تو این اثر از پس این سختی بر اومده و کتاب حقیقتا جذاب و مفیده
قصه رو شش نفری روایت می‌کنن که گماشته‌ی حکومت عباسی هستن و در معیت امام به امر جاسوسی از حضرت مشغول!

 از نکات مفید کتاب فهم شرایط کلی روزگار حضرت موسی بن جعفر (ع) و شیوه‌ی تعامل حکومت عباسی با امام هست

در کنارش روایت‌هایی از سبک زندگی و ارتباط حضرت با شیعیانشون 
و روایت‌هایی از حضور یک شخصیت جذاب تاریخی به نام «علی بن یقطین» رو هم می‌خونیم

کتاب رو به همه‌ی کسانی که با امام موسی بن جعفر (ع) کمتر آشنا هستن و دوستدار ایشونن توصیه می‌کنم
برای گروه نوجوان هم مناسب و قابل استفاده‌ست