خاطرات سوگواری

خاطرات سوگواری

خاطرات سوگواری

رولان بارت و 2 نفر دیگر
3.9
13 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

23

خواهم خواند

21

رولان بارت فردای روز مرگ مادرش، 25 اکتبر 1977، «خاطرات سوگواری» را آغاز کرد. او این خاطرات را با خودنویس، و گاه مداد،روی تکه های کاغذی (کاغذ تحریر معمولی که به چهار قسمت تقسیم می شد) می نوشت. 11 نوامبر 1977 تنهایی: کسی را در خانه نداشته باشی که بتوانی به او بگویی: فلان ساعت به خانه باز خواهم گشت و یا کسی که صدایش بزنی (یا کسی که تنها به او بتوانی بگویی) من اینجام، من آمدم. 25 نوامبر 1977 به چه چیزی نابه هنگام می گویم: آن وضعیت افراطی که در آن، مامان، از ژرفای هشیاری تضعیف شده اش، در حالی که رنج خود را نادیده می گیرد، به من (که برای باد زنش روی عسلی کنارش نشسته ام) می گوید: «تو آنجا، آنطور که نشستع ای راحت نیستی» و بس. 3 اکتبر 1978 بدون او، همه چیز چه طولانی است.

لیست‌های مرتبط به خاطرات سوگواری

یادداشت‌های مرتبط به خاطرات سوگواری