یادداشت 𝓡𝓜

𝓡𝓜

1403/01/14

                درود⚘️
بارت،از نویسنده های برجسته ی پست مدرنیسم
اگه خدایی نکرده، سوگ عزیزی رو تجربه کردین، این کتابو بهتون توصیه میکنم
یادداشت ها و خاطرات کوتاه بارت، در سوگ مادر... مثلا یه جا مینویسه:
چه غریب؛ دیگر صدایش را، که آن‌قدر خوب می‌شناختم، نمی‌شنوم
 همان چیزی که می‌گویند تار و پود خاطره است؛ افت و خیز دوست‌داشتنی صدایش، مانند ناشنوایی موضعی.
آیا اینکه بدونِ کسی که دوستش داشته‌ای قادر به زندگی باشی، به معنای این است که او را کم‌تر از آن‌چه فکر می‌کردی دوست داشته‌ای؟ :)
        
(0/1000)

نظرات

جمله آخر عالی
بعضی وقت ها بهش فکر کرده بودم...
1
𝓡𝓜

1403/01/15

یه جمله ی دیگه هست تو همین کتاب که بنظرم پاسخ خوبی برای این پرسشه
میگه که:«ما فراموش نمی‌کنیم
بلکه چیزی خالی در ما آرام می‌گیرد! :)
ادم فراموش نمیکنه، از میزان دوست داشتنش کم نمیشه،سلول به سلول بدنش، احساس دلتنگی میکنه و... 
ولی کاریم از دستش برنمیاد،مجبوره این رنجِ سوگ و غمِ فقدان رو به دوش بکشه و یه جوری خودشو باهاش وفق بده