بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

هیچ کس جرئتش را ندارد

هیچ کس جرئتش را ندارد

هیچ کس جرئتش را ندارد

3.6
27 نفر |
13 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

47

خواهم خواند

11

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

کتاب «هیچکس جراتش را ندارد» دربردارندة داستانی فارسی است که برای گروه سنّی (د) و (ه) تهیّه شده است. داستان، ماجرای مرد میانسالی است که حکایتی از دوران نوجوانی خود، چگونگی تسخیر شدن قلعة جنّی توسّط جنّیان و حوادث مربوط به این اتّفاق و تأثیرات آن بر زندگی مردم روستا را بازگو می کند. «همه به نقطه ای که او نشان داده بود نگاه کردند. روبه روی فتّاح زیر درخت خشکیدة انگور، کلّة بریدة گوسفندی کنار پوست و پاچه هایش افتاده بود ... .»

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به هیچ کس جرئتش را ندارد

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به هیچ کس جرئتش را ندارد

یادداشت‌های مرتبط به هیچ کس جرئتش را ندارد

            این کتاب رو میشه خیلی زود تموم کرد. 
داستان مردی میانسال که از همون اول سعی میکنه شما رو با خاطره ای مرموز به گذشته ببره. 
رده سنی کتاب برای نوجوانه و بنظرم بدرد گروه های سنی پایین تر میخوره. تعلیق متناسبی داره‌ از این جهت که سعی میکنه با داستان قلعه جنی و باورپذیر کردن این داستان شما رو متقاعد کنه که هم واقعیه و هم اینکه کنجکاو شین، تهش چی میشه. 
کتاب روایت گر شخصیت خوبیه.از این جهت که با تمام تلاشش سعی میکنه شخصیتهای داستانشو خوب براتون روایت و توصیف کنه _هرچن. ناگفته نمونه خود این کار ، وسطای کتاب، حوصلتونو سر میبره_
نویسنده سعی میکنه با کوتاه کوتاه کردن فصل ها و هر بار با اشاره به نقطه عطف داستان یعنی قلعه و دلیل ترسش.. مخاطب رو با خودش همراه کنه. 
شاید باید بگم، بهترین قسمت کتاب که اونو از رده متوسط درمیاره، پایان بندیشه که تصور شما رو بهم میزنه و متفاوت بودنش و تغییر سیر خطیش باعث میشه یهو ژانر براتون معنا دار بشه. 
به طور خلاصه: 
فضا سازی ++++
شخصیت پردازی +++
تعلیق ++
پایان ++++
لحن +++
          
ن/ لط؋ـے

1403/01/09

            داستانی ترسناک که متفاوت از داستان‌های ترسناکِ معمول است و نمی‌توانید پایان بندی را پیش‌بینی کنید.
باید بگویم قصه دیر گرم شد اما ریتم روان و پر تعلیقی داشت.
علاوه بر ماجرا شاهد رشد شخصیت‌ها بودیم و با آنها احساسات متفاوت از جمله خشم، فداکاری، ترس و.. را تجربه کردیم.
داستان از ماجراجویی چند نوجوان در امور فراطبیعی شروع می‌شود اما به طرز غافلگیر کننده‌ای به یک حقیقت تاریخی می‌پردازد و اثری که این حادثه در روح و رشد هر فرد به جا گذاشت.
 نگاهی متفاوت به جنگ!
نوجوان هایی که هر یک دارای توانایی های خود و ضعف‌های ویژه‌ی شخصیتشان هستند اما همدیگر را کامل می‌کنند؛ تصمیم می‌گیرندبه دل خطری بزنند که پدرانشان از آن فرار می‌کنند.
ترجیح من این بود که هر کدام از آنها برای پذیرفتن خطرِ موجود در قلعه انگیزه‌ی قوی‌تری داشته باشند.
گاهی تگ گویی قصه را خسته کننده می‌کرد و طبیعتا تصویر کمتری به ما ارائه میکرد.  توصیف‌ها ماجرا را نگه می‌داشت بدون اینکه در دل داستان اتفاق بیفتد. پایان بندی آنقدر سریع اتفاق افتاد که تصور کردم چند صفحه از کتاب گم شده.
اما کلیت کار دوست داشتنی بود.