شرح حال و زندگی یکی از مسلمانان اهل سنت تونس است که در یکی از سفرهایش ، در کشتی با یک شیعه ی اهل عراق برخورد می کند و ....
زبان ساده و قابل فهمی داره و برای شروع مطالعاتی با موضوع دفاع از تشیع مناسبه.
ولی انتظار داشتم ، ترجمه و ویراستاری و غیره ، با حوصله تر انجام بشه.
و کتاب "شب های پیشاور " هم در همین حیطه است ولی جامع تر و گسترده تر و قانع کننده تر
        

          الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
        

          کتاب درباره مستبصر شدن یا شیعه شدن یک عالم اهل سنت است. به نام محمد تیجانی سماوی که دارای گرایش صوفیانه است و اهل شما آفریقا. این کتاب بیش از آن که مباحث نظری داشته باشد شرح حال و شرح تغییر حال است. از سفر به مکه و بعد سفر به عراق و نجف و دیدن آیة الله خوئی و آیة الله شهید صدر و کتابهایی که برایش می‌فرستند و سه سال مطالعه و بعد شیعه شدن و بعد هم ماجراهای پس از تشیع و برخی درگیری‌ها در تونس. کتاب مشهوری است و بارها منتشر شده و خواندنی است
        

          کتاب سرگذشت نویسنده را در ماجرای تغییر مذهبش تعریف می‌کند و بعضا مجادلاتی که با آن درگیر بوده را هم پیش می‌کشد. به نظرم در توصیه کردن این کتاب به افراد مختلف باید مقتضای حال آنان را دید. برای افرادی که تازه می‌خواهند وارد مباحث اختلافات شیعه-سنی شوند خوب است؛ اما اگر مقداری آشنا باشند، حرف جدیدی ندارد.
این جا خلاصه‌ی کل کتاب را نوشته ام:
https://t.me/the_ZARNI/312
        

          دکتر تیجانی بعد از تشیع، چندین کتاب نوشته که عصاره همه شان همین آنگاه... هست. چون بخشی به زندگی اش هم اشاره دارد جذاب است.‌در میان آثار مستبصرین، آنگاه...از بهترین نمونه هاست.
بنظرم خواندنش برای شیعه ها مفیدتر است.
        

          متن روان، جذاب و مطالب مفید
        

          علاوه بر این ترجمه ،ترجمه دیگری از کتاب با عنوان «رهیافته» هم خوندم. هر کدوم از ترجمه ها امتیازاتی داشت ولی به نظرم ترجمه دوم بهتر و روان تر بود. 
        

          آنچه این کتاب را خواندنی می‌کند، نه بحث‌های کلامی-اعتقادی بین فرق مختلف اسلامی، بل سلوک شخص دکتر تیجانی و مسیری که از تصوف به وهابیت و بعد از آن، از وهابیت به تشیع طی کرده. یقینا خواندنی است، و من دبیرستانی، هنگام خواندنش مصداقِ کاملِ «أنا رافضي و أفتخر» بودم!