بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

زنان سیبیلو و مردان بی ریش: نگرانی های جنسیتی در مدرنیته ایرانی

زنان سیبیلو و مردان بی ریش: نگرانی های جنسیتی در مدرنیته ایرانی

زنان سیبیلو و مردان بی ریش: نگرانی های جنسیتی در مدرنیته ایرانی

3.9
9 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

15

خواهم خواند

22

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

Drawing from a rich array of visual and literary material from nineteenth-century Iran, this groundbreaking book rereads and rewrites the history of Iranian modernity through the lens of gender and sexuality. Peeling away notions of a rigid pre-modern Islamic gender system, Afsaneh Najmabadi provides a compelling demonstration of the centrality of gender and sexuality to the shaping of modern culture and politics in Iran and of how changes in ideas about gender and sexuality affected conceptions of beauty, love, homeland, marriage, education, and citizenship. She concludes with a provocative discussion of Iranian feminism and its role in that country's current culture wars. In addition to providing an important new perspective on Iranian history, Najmabadi skillfully demonstrates how using gender as an analytic category can provide insight into structures of hierarchy and power and thus into the organization of politics and social life.

لیست‌های مرتبط به زنان سیبیلو و مردان بی ریش: نگرانی های جنسیتی در مدرنیته ایرانی

یادداشت‌های مرتبط به زنان سیبیلو و مردان بی ریش: نگرانی های جنسیتی در مدرنیته ایرانی

            
قصه‌ها و اتفاقات دوران صفویه و قاجار را احتمالا بارها در کتب تاریخی شنیده باشیم، اما در این کتاب قرار است از زاویه‌ای دیگر، در بستر فرهنگ به تاریخ تجدد ایران نگاه شود. شاید بررسی مسئله‌ی همجنس گرایی در آن دوران کمی عجیب بنظر برسد، چرا که گفتمان همجنس گرایی در چند دهه‌ی اخیر است که به راه افتاده است. البته این پدیده در تاریخ گذشته‌ی بشر هم دیده می‌شود، اما توجه به آن در دوران معاصر حائز اهمیت است.

ماجرا از آن‌جا آغاز می‌شود که غربی‌ها برای بازدید به ایران سفر می‌کنند. وقایعی که آن‌ها مشاهده می‌کنند و در سفرنامه‌هایشان می‌نویسند، هم برای سیاحان و هم برای ایرانیان بسیار تأثیرگذار بوده‌اند. گزارش‌های آنان حاکی از آن بود که در دربار و مراسمات شاهان صفوی همجنس گرایی مشهودی به چشم می‌خورد ، و مشابه همان در دوران قاجار. وجود صفتی به اسم  «اَمْرَد» (که به نوجوانی که ریش در نیاورده می‌گویند) برای غربیان عجیب بود، چرا که این صفت نشان زیبایی و کمال ظاهر یک فرد بود و معیار زیبایی و توصیفات عاشقانه بر این اساس بود. سپس رفت و آمد غربی‌ها و ایرانیان به کشورهای همدیگر، و همینطور رویارویی ایرانیان با فرهنگ زنانگی و جنسیتی در غرب موجب شد تا گفتمان همجنس گرایی و دگر جنس گرایی در ایران شکل بگیرد؛ چراکه قبل از آن تفکیک جنسیتی برای ابژه‌ی میل، عشق و زیبایی وجود نداشت و زن فقط نقش فراهم‌کردن تولید مثل را در زندگی مشترک ایفا میکرد و لزومی نداشت عشق و زیبایی همزمان به اون تعلق بگیرد. در واقع نفوذ غربیان بود که باعث ورود این دو مفهوم در گفتمان مردم آن زمان شد.

با ورود مدرنیته به ایران، معیارهای زیبایی شناختی و عشق تغییر یافتند، دیگر توصیفات زیبا متعلق به زنان بودند، نقاشی‌ها و شعرها مملو از دختران و زنان زیبارو شدند و مجامع عمومی به صورت مختلط بودند. چرا که این تغییر اساسی واکنش ناخودآگاه ایرانیان به قضاوت غربیان بود. پس از آن مردم و قانون گذاران، قوانین و فرهنگ را جوری تغییر دادند که با تغییرات رخ داده هماهنگ شوند و تضاد بین مدرنیته و فرهنگ قبلی را برطرف نمایند. 

با این اوصاف، کتاب از محتوای مفید و خوبی برخوردار است و نقطه‌ی قوت آن در ذکر منابع بسیار مداعاهایش است. اما بنظرم کتاب دارای انسجام خوبی نیست و می‌توانست بهتر باشد. همچنین، تحلیلی که در این نوشتار ارائه میشود بازه‌ی کمی از تاریخ ایران را نشان می‌دهد و اگر قرار باشد تحلیلمان، تحلیلی جامع و کامل باشد باید علاوه بر بررسی جریان مدرنیته در ایران به بقیه دوران‌ها در تاریخ ایران مثل هخامنشیان، اشکانیان، حکومت مغول‌ها، ورود اسلام و ساسانیان و... بپردازد. چرا که باید علت ظهور چنین تمایل و هنجاری را در فرهنگ ایران بررسی کرد. و همینطور یک کتاب قوی باید توانایی پیش‌ بینی روند داستان همجنس گرایی در آینده را داشته باشد.

          
صَعوِه

1402/09/25

            گفته های بقیه دوستان در خصوص این بخش از کتاب خانم نجم آبادی کافی و جامعه.
من از دید خودم که هنوز مطالعاتم زیاد نیست و به خصوص در این موضوع که کلا هیچی نخونده به حساب می آم بگم که: با وجود منابع زیادی که نویسنده استفاده کرده و در واقع می شه گفت منابعی که یکسریشون حتی نایاب به حساب می آن؛ بازم سر و ته حرف نویسنده معلوم نیست. یعنی تو مقدمه می گه این فقط اروپا نیست که روی ایران تأثیر گذاشته؛ بلکه ما تبادل فرهنگی داشتیم؛ در حالی که اون جنبه اش بررسی نشده یا لااقل اشاره بهش نشده (تو این بخش که ترجمه فارسی داریم ازش)
و واقعا اگر کامل بود؛ با توجه به سرفصل های جذابی که نویسنده ذکر کرده حتما لذت بخش تر بود و دقیق تر(هر چند که خود بخش یک هم جالبه که اجازه چاپ دادن بهش.) اما نیست! 
نویسنده هم هی ما رو به فصلای دیگه ارجاع می ده و لج آدم حقیقتا در می آد سر این:)
خلاصش اینکه: از کتابی که شاید ۲۰ صفحه کتابنامه اش هست انتظار بیشتری می ره. اما من نگاهی که به داده های هنری داشته تو همین بخش رو هم جدید و جالب می دونم.
امیدوارم بذارن بقیه اش رو بخونیم که حرصشو نخوریم:)
          
عین راء

17 ساعت پیش

            با اینکه نویسنده ایرانی است ولی زبان کتاب اصلی فارسی نیست و این کتاب، برگردانِ دو فصلِ اول از کتاب اصلی خانم نجم آبادی است. 

این نویسنده، در ردای یک پژوهشگر، تاریخ قاجار را کندوکاو میکند تا از دل آن برخی مطالب را کشف کند. پس باید با آن یک برخورد علمی داشت. اما اینکه مطالب آن را بتوان تایید کرد؟! راستش کمی دشوار است. 

مقدمه کتاب باعث شد که کتاب برایم جذاب جلوه کند. نویسنده در دو فصلی که از کتاب اصلی آورده شده است، به صراحت برخی مسائل را مطرح می کند و روی آن اصرار می کند و سعی میکند برای آن شاهد بیاورد که به شدت واضح البطلان است! مثلا اشاره نویسنده از قول پژوهشگری دیگر به اینکه هیچ جای قرآن کریم همجنس خواهی (اصطلاحی که ترجمه شده است و پای آن به همجنس بازی هم کشیده میشود) به صراحت تقبیح نشده است! گویا نویسنده داستان قوم حضرت لوط (ع) را ندیده است! یا آن را تصریح نمی داند! یا آنکه نویسنده گهگداری در کنار کلمه «حور» در بیان نویسندگان دوره قاجار، کلمه «غلمان» را هم از خود اضافه می کند! یا وقتی هوشمندانه، پای مخاطب را به برداشت از نقاشی ها باز می کند ولی جنسیت مخاطب را صرفا مذکر در نظر می گیرد! این مدل برخورد ها به شدت توی ذوق می زند و از ارزش علمی این کتاب کم می کند. 

خلاصه دغدغه این کتاب در اثبات و عادی انگاری عشق و محبت مرد به مرد (که آن را به زن به زن هم می خواهد تعمیم بدهد) در دوره قاجار و قبل از آن است. نویسنده با بیان مثال هایی از برخورد و مواجهه ایرانیان با اروپاییان، پنهان کردن محبت مرد به مرد را در زیر سایه این برخورد می بیند! یا حتی درصدد طرح جنسیت بینابینی، بین زن و مرد، به نام امرد است!

با آن که ظاهر کتاب، یک کتاب علمی است اما ضعف شدید در صحت گزاره های مطرح شده در کتاب، تعمیم های نابه جا، بزرگنمایی ها و دخل و تصرفات نویسنده، آن را به کتابی ضعیف تبدیل کرده است که به گمان من ارزش خواندن نیز ندارد. هرچند که کتاب مختصری است ولی حیفِ وقت...