معرفی کتاب نامزد خوشگل من! اثر حمید داودآبادی
در حال خواندن
2
خواندهام
46
خواهم خواند
5
نسخههای دیگر
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
محسن که می خواست به چهره ی آرایش کرده و بدحجاب پرستار نگاه نکند.، رویش را کرد آن طرف و قیچی را پرت کرد طرف پرستار... دستم را که پانسمان کرد، با قیافه ای سرخ از عصصبانیت، اتاق را ترک کرد و رفت. رفتم دم بخش پرستاری که رویش را کرد آن طرف. هر طوری بود از او عذرخواهی کردم. با ناراحتی و بغض گفت:بخش های دیگه التماسم می کنند که برم اونجا، ولی من گفتم فقط و فقط می خوام در این جا خدمت کنم. من افتخار می کنم که جانباز رو تمیز کنم. برای من این ها پاک ترین آدم های روی زمین هستن... اونوقت رفیق شما با من اونجوری برخورد می کنه...
بریدۀ کتابهای مرتبط به نامزد خوشگل من!
یادداشتها