تاج دوقلوها

تاج دوقلوها

تاج دوقلوها

کاترین وبر و 2 نفر دیگر
3.7
47 نفر |
20 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

20

خوانده‌ام

100

خواهم خواند

123

«تاج دوقلوها» شاهکاری است از نویسندگان پرفروش بریتانیایی «کاترین دویل و کاترین وبر» که یک درام فانتزی پرمخاطره درباره شاهزاده خانم های دوقلویی است که در بدو تولد از هم جدا شده اند - یکی به عنوان ولیعهد بزرگ شده و دیگری در کودکی به قصد ربودن خواهرش و سرقت تاج و انتقام قتل والدین تربیت شده است.

لیست‌های مرتبط به تاج دوقلوها

نمایش همه

یادداشت‌های مرتبط به تاج دوقلوها

مُحیصا

1402/10/22

            دلم میخواد نظرمو صادقانه راجبش بگم  و در مورد احساس واقعیم به این کتاب صحبت کنم.
خب  نکته اول اینه که من با دید منفی سراغ کتاب های نشر مجازی میرم(اینو یه بارم گفتم اما احساس میکنم توی ریویوم از کتاب باید آورده بشه.)چرا؟ چون خیلییی تبلیغات و بازاریابی در مورد کتاب هایی که منتشر یا معرفی میکنن انجام می گیره.همین باعث بالارفتن سطح توقع و انتظارات میشه ولی وقتی کتاب رو میخونی میبینی ای واییی اونقدر هم که تبلیغ می کردن خوب نبوده.
نکته ی دوم که از نظرم باید بهش توجه بشه اینه که آیا ما باید به این کتاب به عنوان یه کتاب تک جلدی یا چند جلدی توجه کنیم؟(تا اونجایی که من فهمیدم سه جلدیه این مجموعه) چون به نظرم توجه به این دو نکته باعث میشه دید متفاوتی  نسبت به کتاب داشته باشیم.
اگه به عنوان یه فانتزی تک جلدی بهش نگاه کنیم از نظرم داستان بیش از حد ساده ، به دور از پلات تویست های زیبا، شخصیت پردازی متوسط کمی رو به پایین، دنیاپردازی ابتدایی و .....است.یه جورایی انگار داری یه داستان که برای بچه های یازده یا دوازده  ساله است رو میخونی.
اما اگه به عنوان یه فانتزی چند جلدی در نظر بگیریمش که جلد اول قراره ما رو با دنیای ایانا و شخصیت ها و روابط بینشون آشنا کنه و به اصطلاح پایه و اسکلت جلدهای بعدی و اتفاقات متفاوت و هیجان انگیز دیگه ای باشه میتونیم دید مثبت تری نسبت بهش داشته باشیم.
در کل کتاب تاج دو قلو ها داستان ساده و روونی داشت . دنیاپردازی خیلی ساده و اتفاقات داستان قابل پیش بینی بودن. شخصیت پردازی ها جای کار بیشتری داشتن.مثلا: نویسنده ویلن داستان رو آدم زرنگ و شروری توصیف کرده بود که به راحتی نمیشه گولش زد اما زیاد روی  شخصیتش  کار نکرده بود به طوری که من فکر می کردم شرور داستان به جای زرنگ و باهوش بودن یه فرد دمدمی مزاج و احمقه. رومنس داستان بد نبود(جوری نبود که بگم بدم اومد یا اینکه خوشم اومد واسم معمولی بود.)
با این حال من لذتمو بردم و در کل نه میتونم پیشنهادش کنم نه میتونم پیشنهادش نکنم .به نظرم یه کتاب خیلی سلیقه ای میاد که یه عده میتونن دوستش داشته باشن و یه عده هم نه!
(البته فکر کنم تینیجرها ممکنه بیشتر از قشر بزرگسال از این کتاب خوششون بیاد.)

          
mahya

1402/12/29

                درکل کتاب خوبیه،ولی اگر از قبل فانتزی های قوی تری خونده باشید ممکنه اونقدر شمارو جذب نکنه قابل پیش بینی بود و قطعا هرکسی تقریبا میفهمه آخرش قراره چجوری تموم شه چون یکم کلیشه ایه؛دوخواهر که سر سلطنت میجنگن و  توی بیشتر موارد در آخر هردو باهم ملکه میشن.
علاقه رن به تور و رز و شن داستان رو هیجان انگیز تر میکرد .درکل خوب بود و ارزش یکبار خوندن رو داره بنظرم.

        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

                خطر اسپویل و بی انگیزه شدن برای خواندن داستان❌❌❌❌
با شخصیت رن شروع کنیم:
رن دختری کله شق،احمق و گستاخه.همش میگه که مادربزرگم بانبا منو هجده سال تمرین داده و تربیت کرده،اما در نقش بازی کردن به عنوان یک شاهزاده ریده و همش سوتی میده و تو جنگ و مبارزات زرت! همون اول شکست می خوره 💀و به شدت دوروئه
به رز میگه ویلم می خواد تاج و تختو ازت بگیره و خودش جات حکومت کنه،اما رن خودش صراحتا گفت که اگه به تاج و تخت میرسیدم از مادربزرگم دستور می گرفتم💀
رز:اوایل رو مخ بود و همش می گفت که:من فلانیم! اگه بخوام سربازا میریزن سرت! 
اما بعدا معلوم شد که نه،نسبت به رن خیلیییی بالغ تره،خیلی عاقل تره،خیلی بهتره.دوسش دارم به نوعی. 
ویلین های داستان:سطحی،احمقانه،مزخرف.انگیزشون چیه؟ قدرت(چقدر جدید💀).دیگه هیچی. 
پ.ن:پادشاه الریک جذابه. 
سلست:نسبت به همه شخصیت ها بهتر بود،باهوش بود،از خودش اراده و تفکر داشت.هر چند عاشقانه اش خیلی رندوم اومد و خیلی رندوم رفت💀
دو تا معشوقه مرد:سطحی،بی اراده،بدون نقش خاصی و بدون شخصیت.به خصوص تور.در کل عاشقانه قابل پیشبینی ای داشت💀
انسل:دوسش دارم خدایی،مهربون و دلسوز و سافت بود و می خواست جدا رز رو خوشبخت کنه،اما حدس بزن چی؟ تهش میمیره💀(مرگش به شدت اضافه بود) 
خود داستان:سطحی و کلیشه ای
چیزی که از یه داستان معمولی جادوگری انتظار میره.جادوگرا خوب،وزیر بد،توطئه،انزوا و نابودی جادوگران.نویسندگی ضعیفی داشت،و خیلی جاها دیالوگای داغونی داشت. 
و همه چی خیلی سریع اتفاق می افتاد،خیلی سریع و ابلهانه. پایانش هم خیلی قاطی پاتی بود. اول که معلوم نشد رن چطوری یهو از بند آزاد شده،تا صحنه جنگ ابلهانه اش،تا اینکه یهویی مادربزرگه یهویی از آسمون نازل شد💀و شکست خوردن یهویی بانبا💀. 
از تهش هیچی نفهمیدم. 
و این بود داستان ما💀
با کمال احترام به دوستداران کتاب و نویسندگان و.... محترم
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.