بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

موتورسوار چمران: خاطرات سیدعباس حیدر رابوکی نیروی شناسایی و عملیات ستاد جنگ های نامنظم

موتورسوار چمران: خاطرات سیدعباس حیدر رابوکی نیروی شناسایی و عملیات ستاد جنگ های نامنظم

موتورسوار چمران: خاطرات سیدعباس حیدر رابوکی نیروی شناسایی و عملیات ستاد جنگ های نامنظم

4.0
5 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

13

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

در موضوع جنگ، کتاب‌های خاطره زیادی وجود دارد؛ اما بی‌شک کتاب موتور سوار چمران جزو بهترین‌ها خواهد بود. این کتاب خاطرات سیدعباس رابوکی را روایت می‌کند که جزو تیم موتورسواران شهید چمران در ستاد جنگ‌های نامنظم بود. اهمیت این کتاب به غیر از روایت جنگ، در چند مساله دیگر هم هست. یکی ایجاد شناخت از شهید چمران از زاویه‌ای ناشناخته. با این‌که کتاب درباره چمران نیست؛ اما شناخت بسیار خوبی از او به دست می‌دهد و الگوی بسیار خوبی است، برای معنی‌شدن عبارت «آتش به اختیار». نکته دوم این‌که روایت‌های ما از رزمندگان اصولا به نحوی صورت گرفته که آن‌ها را همگی مذهبی با دغدغه‌های انقلابی و دارای سلوک عارفانه شناسانده‌ایم. رابوکی، جوانی بوده عشق موتور که اولین دیدارش با چمران در پیست موتورسواری اتفاق افتاده، با این‌که عاشق چمران بود؛ اما هیچ‌وقت سبک زندگی‌اش مثل بچه حزب‌اللهی‌ها نشد. جوانی رابوکی شبیه جوانی جوان‌های امروز است و جوان امروز می‌تواند خودش را در آینه روایت او پیدا کند. روایت جنگ دغدغه رهبر انقلاب است و روایت این کتاب یکی از بهترین این روایت‌هاست.

یادداشت‌های مرتبط به موتورسوار چمران: خاطرات سیدعباس حیدر رابوکی نیروی شناسایی و عملیات ستاد جنگ های نامنظم

            چمران همیشه برایم  یک راز بوده و هست رازی که دوست دارم بیشتر بشناسم و در موردش بیشتر بدانم.
همین یک دلیل برای خواندن موتور سوار چمران کافی بود اما وقتی شنیدم راوی همراه و رفیق علیرضا ماهینی بوده است و کتاب پر از خاطرات او هست یک دلیل دیگر برای خواندن کتاب پیدا کردم.


کتاب یک روایت غیر رسمی از جنگ  است، یعنی یک طرف جبهه است که کمتر از آن شنیده ایم.
چون راوی اش یک آدم متفاوت است با آنچه که از رزمنده ها شنیده ایم.
عباس رابوکی که شیرین زبانی و خوش کلامی اش را جای جای کتاب می بییند،عاشق موتور است و همین عشق پایش را به جبهه ها باز می کند. عباس رابوکی و تفاوتش سبب می شود آدم هایی را که فکر می کردیم می شناسیم را با زاویه دیگر ببینیم و بخوانیم تا از جنگ کلیشه های معروف را کنار بگذاریم و یک جنگ متفاوت تر بخوانیم.

علاوه بر این در کتاب از انسان های می شنویم و می خوانیم با اینکه نقش پر رنگی در جنگ داشته اند ولی هنوز بعد از چهل سال در گمنامی به سر می برند.

نویسنده کتاب حمیدرضا جوانبخت ،جوان است که موتورسوار چمران اولین کتاب او هست که بنظرم از پس کار برآمده است. کتاب متن روان و خوشخوانی دارد.

کتاب ۶۲۴صفحه دارد و قیمت آن ۱۲۹هزارتومان است و نشر جام جم آن را کار کرده است.
          
            خاطراتِ موتورسواری که شهید‌چمران، شهید حسن باقری و آقای‌خامنه‌ای ترکِ موتورش نشسته‌اند. و با دوست‌هایش، تلویزیون آقای‌خامنه‌ای را در استانداری اهواز بلند کردند.
خودش می‌گوید مجید‌سوزوکی و دار و دسته‌اش پیش ما بچه مثبت بودند.
تعریف می‌کند که روز هفده‌شهریور ۵۷ پس از قتل‌عام میدان ژاله، رفته‌است لاله‌زار سینما. حالا شما این شخصیت را تصور کنید ... و بعد یکی مثل چمران ‌می‌تواند از آدم‌هایی با این روحیات، رزمنده تربیت کند. چقدر جای خالی افرادی مثل چمران این روزها احساس ‌می‌شود.
به نظرم ویژگی‌ اصلی که این جور آدم‌ها دارند، با وجود کار‌های خلافی که شاید می‌کنند، انصاف و جوانمردی است. 
از آن طرف اگر آدم‌هایی با ظاهر درست، این ویژگی را نداشته باشند، حقیقتا هیچ فایده‌ای ندارد. مثل کمیته‌های به ظاهر مذهبی رشت که راوی کتاب را فقط به خاطر ظاهر غلط‌انداز و قضاوت نا‌به‌جا، کتک زدند، و من بعد از ۴۰ سال از رفتار آن‌ها خجالت کشیدم.
روایت نویسنده کتاب، خیلی خوب است و مخاطب اصلا متوجه مداخله او نمی‌شود و احساس می‌کند که انگار روبروی راوی نشسته است و دارد از زبان خود او می‌شنود.