یادداشت محمدصدرا ریماز

موتورسوار چمران: خاطرات سیدعباس حیدر رابوکی نیروی شناسایی و عملیات ستاد جنگ های نامنظم
        خاطراتِ موتورسواری که شهید‌چمران، شهید حسن باقری و آقای‌خامنه‌ای ترکِ موتورش نشسته‌اند. و با دوست‌هایش، تلویزیون آقای‌خامنه‌ای را در استانداری اهواز بلند کردند.
خودش می‌گوید مجید‌سوزوکی و دار و دسته‌اش پیش ما بچه مثبت بودند.
تعریف می‌کند که روز هفده‌شهریور ۵۷ پس از قتل‌عام میدان ژاله، رفته‌است لاله‌زار سینما. حالا شما این شخصیت را تصور کنید ... و بعد یکی مثل چمران ‌می‌تواند از آدم‌هایی با این روحیات، رزمنده تربیت کند. چقدر جای خالی افرادی مثل چمران این روزها احساس ‌می‌شود.
به نظرم ویژگی‌ اصلی که این جور آدم‌ها دارند، با وجود کار‌های خلافی که شاید می‌کنند، انصاف و جوانمردی است. 
از آن طرف اگر آدم‌هایی با ظاهر درست، این ویژگی را نداشته باشند، حقیقتا هیچ فایده‌ای ندارد. مثل کمیته‌های به ظاهر مذهبی رشت که راوی کتاب را فقط به خاطر ظاهر غلط‌انداز و قضاوت نا‌به‌جا، کتک زدند، و من بعد از ۴۰ سال از رفتار آن‌ها خجالت کشیدم.
روایت نویسنده کتاب، خیلی خوب است و مخاطب اصلا متوجه مداخله او نمی‌شود و احساس می‌کند که انگار روبروی راوی نشسته است و دارد از زبان خود او می‌شنود.
      

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.