فقط توصیف های نویسنده خوب هستند ...
یک رمان عاشقانه نوجوان پسند به تمام معنا ، اما با این تفاوت که نویسنده توانمند است و خیلی خوب از عهده ساختن شخصیت ها ، توصیف موقعیت ها ، فضاها و البته توصیف خوراکی ها با ارادتی خاص برآمده است ! 
این کتاب یک کاتالوگ رنگی و جذاب  برای ایتالیا هم به حساب می آید ، با شرح دادن جزئیات آثار هنری  ، بناهای تاریخی  ، مزه غذاهای ایتالیایی و به رخ کشیدن طعم و رنگ و لعابشان و در آخر ستایش _بله دقیقا ستایش_ ژلاتو ، بستنی معروف ایتالیایی .

در سال های اخیر یکی از دوستانم به ایتالیا مهاجرت کرده و پیش از خواندن کتاب ، شاید همین دلیل  ناخودآگاه عنوان و موضوع کتاب را برایم قابل توجه تر کرده بود . اما با توجه به توصیف ها ، تصاویر و شنیدنی هایی از ایتالیا که از دریچه دوستم درک کرده ام ، اگر رمان عشق و ژلاتو ، ایتالیا با کیفیت 1080 باشد ، واقعیت چیزی شبیه با همین بناها و تصاویر اما با کیفیت ۲۴۰ است.فقط امیدوارم درمورد طعم و رنگ ژلاتو هم همین نسبت برقرار نباشد!

          

            لینا نوجوانی که به تازگی مادرش و از دست داده ،
به اصرار مادرش برای مدتی به ایتالیا، به پیش فردی به نام هاروارد که به گویی پدرش هست نقل مکان میکنه ..
 زندگی در کنار هاروارد و خانه عجیب و غریبش و همکلاسی های جذابش برای لینا کلی ماجرا جویی به همراه داره ..

کتابش فضای رنگی رنگی داره ، درحین خوندن صفحات پایانی دوست داشتم ژلاتو امتحان کنم☹

اوایل کتاب یکم سخت و کند پیش میره ولی درکل داستانش و دوست داشتم !
به نظرم کتاب برای نوجوانان بیشتر جذابیت داره 👌

برشی از کتاب : 
پس بی دلیل نیست که به آن افتادن در عشق می‌گویند، چون وقتی واقعا رخ میدهد دقیقا همین حس افتادن را داری .
هیچکاری انجام نمی‌دهی یا سعی نمی‌کنی ؛ فقط رها می‌کنی و امیدواری کسی آنجا باشد تا تورا بگیرد .
در غیر این صورت ، تو می‌مانی و چند کبودی نسبتا بزرگ .
          

            خیلی دوستش داشتم!!!!!!
 این کتاب جایی اتفاق میافته که اتمسفرش بوی عشق و ژلاتو میده ؛ یعنی ایتالیا. 
 انقدرررر که شخصیت پردازی ، زاویه دید ، طنر جزئی کتاب و گفت و گو ها عالی بودن و به هیچ عنوان حوصله سر بر نمیشد ، دلم میخواست گریه کنم.
کارولینای دوست‌داشتنی من که با از دست دادن مادرش ، وارد یه ماجراجویی میشه که رن نقش یه همراه فوق العاده رو براش بازی میکنه و با همدیگه متوجه یه چیزایی راجب لینا و مادرش میشن ؛ لازم به ذکره که بگم باهم دیگه وحشتناککککک خوبن!
شخصیت های فرعی مثل هاوارد و سونیا و بچه های مدرسه به شدت جذابن به جز یکی دو مورد که به شدت حال بهم زنن!
خلاصه ، من خیلی حال کردم و سرعتم در تموم کردنش برا خودمم عجیب بود.
به شدت پیشنهاد میشه!
پ.ن۱ : توصیفات از فلورانس و جاذبه هاش بغل کردنی بود!
پ.ن۲ : خیلیییی وایب crule summer رو میده!!!!!
پ.ن۳ : شاید کلا وایب lover میده!