پسران سالخورده
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
15
خواهم خواند
5
توضیحات
من از مضمحل شدن،از گم شدن میان آنچه برای زندگیست و زندگی نیست،از غرق شدن در انبوه اعتباریات،از گندیدن بر سر شاخه های عمر بیزارم. من در پی مکیدن جوهره حیاتم؛فارغ از داوری های از پیش آموخته.نوشتن برای من قدم برداشتن در مسیر مکیدن جوهره حیات است.کلمات را از جوهره حیات وام گرفته ام،پس جزئی از من اند نه جدا از من.آنچه می خوانید روایت جهان رشد است؛جهانی که هرگز هرگز پیش نمی رود.-سختش نکن.ساده بگو ببینم چی شده؟-هیچی،انگار تمام تنش را با کاغذ آنقدر برش داده اند،آن قدر برش داده اند که زجرکش شده.زخم های سطحی اما زیاد.این را ببین.پاکت پلاستیکی بزرگی گرفت سمت بازپرس،باز پرست یقه پیراهنش را ول کرد و دو دستی پلاستیک سرد و خونی را گرفت.پر از کاغذهای خونی.- این چه کثافتی ست دیگر؟- دستنوشته هایش...یا چه بگویم؟آلت قتاله.
بریدۀ کتابهای مرتبط به پسران سالخورده
لیستهای مرتبط به پسران سالخورده
یادداشتها