بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

چگونه کتاب بخوانیم

چگونه کتاب بخوانیم

چگونه کتاب بخوانیم

3.6
20 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

10

خوانده‌ام

33

خواهم خواند

52

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به چگونه کتاب بخوانیم

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به چگونه کتاب بخوانیم

یادداشت‌های مرتبط به چگونه کتاب بخوانیم

            نویسنده قبول ندارد که هر کتابی ارزش خواندن داشته باشد، چون تا ابد نمی‌توانیم بخوانیم و روزی خواهیم مرد، بنابراین باید بدانیم که سهمیه‌ی مشخصی برای خواندن داریم که باید آن را به خوبی مصرف کنیم. اما حتی صرف انتخاب خردمندانه نیز کافی است، چون امکان دارد با «بد» خواندن کتابی خوب، آن را حیف کنیم. بنابراین چنین سؤالی مطرح می‌شود که چگونه باید کتاب بخوانیم؟
براساس اینکه هر کتاب خوب دارای محتوای مفید و ساختار منسجمی است، خواننده‌ی خوب هم باید آن را در دو سطح محتوا و ساختار مطالعه کند. در سطح محتوایی، باید کتاب را نقادانه مطالعه نمود و ادعاها و ادله‌ی نویسنده را جدا کرده و بر روی آن‌ها اندیشید و ابراز نظر نمود. در سطح محتوایی باید نظام موجود در کتاب را استخراج نمود و فهمید که چگونه مطالب کتاب در قالب یک سیستم ارائه شدند و چگونه فصل‌های مختلف آن پدیدار شده‌اند و منطق حاکم بر سراسر کتاب چیست. بدین‌ترتیب، مطالعه‌ی خوب، همین حاوی بررسی انتقادی کتاب و هم حاوی کشف هندسه و نظام موجود در کتاب است.  
عمده‌ترین موضوعی که آقای آدلر به آن می‌پردازند، مسئله‌ی مطالعه‌ی «نظام‌مند» می‌باشد. همو می‌نویسد:«هر کتابی که ارزش خواندن داشته باشد، بدون استثناء دارای وحدت موضوع و سازمان‌بندی اجزاست. کتابی هم که این ویژگی‌ها را نداشته باشد، کتابی آشفته و درهم محسوب می‌شود و تقریباً مانند کتاب‌های بد، غیرقابل خواندن است.» آدلر اعتقاد دارد که یک خواننده‌ی حرفه‌ای باید نظام موجود در کتاب‌های خود را استخراج کند. او می‌نویسد:«هر کتاب اسکلت و طرحی دارد که در میان مطالبش پنهان است. وظیفه‌ی خواننده‌ی تحلیلی تشخیص آن است.» کسی که کتابی را نظام‌مند مطالعه کرده باشد، می‌تواند مبانی فکری نویسنده را که احیاناً در کتاب هم به صورت صریح نباشد، بازگو کند و خوانشی جامع و منسجم، پیرامون آن ارائه کند.
          
            جوانتر که بودم ، اغلب داستانها و کتابهایی که می خواندم به یادم می ماند. شاید به سبب اثرگذاری کتابها ، به ویژه داستانها، در ذهن جوان و پر شور و نگاه کودکانه و پر شگفتی به دنیا بود.شاید هم این حقیقت که در دوران کودکی و نوجوانی و ابتدای جوانی ، تمرکز انسان ، به دلیل کم بودن مشغله های ذهنی ، بسیار زیاد و متمرکز بر روی یک موضوع در واحد زمان است. در هر حال کم کم که سن و سال بالاتر رفت از میزان دقت یاد آوری آنچه در کتابها می خواندم کم شد تا جایی که داستانی که ماه پیش می خواندم را فراموش می کردم. مشکل از جایی شروع می شد که در خواندن مطالب تخصصی نیز دچار مشکل می شدم. 
با این کتاب به واسطه کتاب دیگری (کتاب امکان) آشنا شدم.خدا را شکر چاپ جدید آن پیدا شد و شروع به خواندن آن کردم. خوب انصافا تصور نمی کردم کسی اینقدر دقیق به دسته بندی و طبقه بندی و قاعده مندی ، خواندن را آموزش دهد. دقیقا کتابی بود که نیاز این چند سال اخیر من بوده و هست.
نویسندگان خواندن را به چهار سطح ابتدایی ، اجمالی، تحلیلی و تلفیقی تقسیم کرده اند و هر مورد را توضیح داده اند. بیشترین حجم کتاب پیرامون خواندن تحلیلی است که شاید پرکاربردترین نوع خواندن باشد. هرچند که نویسندگان به جد معتقدند که خواندن تحلیلی بدون خواندن اجمالی ، کامل نمی شود. نوسندگان خواندن تحلیلی را در یک سری قواعد مرحله بندی کرده و سپس به بیان شیوه توافق با نویسنده (که برای نقد منصفانه لازم است) و سپس نقد منصفانه کتاب (که وظیفه خواننده است) پرداخته ، پس از آن به بیان شیوه های خواندن تحلیلی در موارد متفاوت مثل کتاب تاریخی ، داستان و شعر ، ریاضی ، فلسفه و علوم اجتماعی  و ... پرداخته. 
سطح چهارم خواندن که به خواندن تلفیقی می پردازد اگرچه شاید برای هر فردی ضروری نباشد ولی برای دانشجویان و محققان ، خصوصا در علوم اجتماعی و فلسفه و ... که محقق نیاز به بررسی آرای مختلفی هست بسیار کاربردی و مفید است و پاسخ به سوال و مشکل من در زمینه تحقیق!
این کتاب تصور شما از فهم کتاب را اصلاح می کند و تازه متوجه می شوید که وقتی فکر می کردید مطلبی را فهمیده اید ولی توان بیان آن را نداشته اید ، در واقع اصلا آن را نفهمیده اید!
متوجه می شوید که چقدر به عنوان کتابها و فهرست ها بی توجه بوده اید در حالی که می توانستند بیشترین کمک را به شما کنند.
در نهایت می فهمید که نقد کتاب (که لزوما به معنای مخالفت با نویسنده نیست) وظیفه شما در قبال کتاب و نویسنده آن یوده و تا به حال چقدر در این وظیفه کوتاهی شده!
کتابی که افسوس می خورید چرا زودتر آن را نخوانده اید! (البته اگر مدتها از دورانی دانشجویی تان که  نقطه اوجگیری نیاز به روش صحیح خواندن است گذشته)
در باب ترجمه و ویرایش و چاپ ، (هرچند که فکر کنم در ترجمه حق انتخابی نیست و تنها یک ترجمه از این کتاب موجود باشد)باید بگویم که متاسفانه برای چنین کتابی که این همه تاکید بر درست خوانی است ، بعضا اشکلات ویرایشی و چاپی وجود دارد که اگرچه زیاد نیست ولی برای چنین کتابی که نیاز به دقت در فهم آن است بسیار آزاردهنده است. مشخصا یکی دو مورد از جملات ناقص چاپ شده . یکی دو مورد هم جمله دو بار پشت هم تکرار شده و ...
در باب ترجمه ، هرچند ترجمه خوب بود ولی شاید کمی سنگین بود. این را هم نمی توان عیب دانست چون اولا این کتاب اولین بار در سال 1372 در ایران ترجمه شده (که احتمالا این نسخه من هم فقط بازبینی همان کتاب است) و دوم اینکه شاید متن انگلیسی آن نیز که در سال 1972 (آخرین ویرایش کتاب در واقع ، چون ویرایش اول سال 1940 بوده)  هم لحن بیان سنگین تری نسبت به ادبیات مرسوم این دوره دارد ولی به هر حال برای فردی که اهل مطالعه باشد به هیچ وجه غیرقابل فهم یا حتی ثقیل نیست. هرچند شاید سرعت خواندن و تمرکز افرادی که چندان اهل کتاب خواندن نیستند را کمی بگیرد. 
مورد سوم که البته باعث دلخوری من شد مشکل چاپ بود که نمی دانم دقیقا به چه دلیل ضمائم این کتاب حذف شده بود! یکی از ضمائم جذاب این کتاب لیست کتابهایی بود که نویسنده برای خواندن پیشنهاد می دهد . البته این لیست را می توانید در ویکی پدیا ، در مدخل مربوط به این کتاب ببینید. با این حال به نظر من ، برای چنین کتابی که خودش این همه تاکید بر همه اطلاعاتی که نویسنده در کتاب می دهد (از عنوان و فهرست  و  ... تا ضمائم) خیلی زشت است که ضمائم در چاپ ترجمه حذف شود!
در نهایت کتابی است که به همه خواندنش را توصیه می کنم. حتی اگر خواندن و مطالعه شما فقط محدود به دوران تحصیل و بعد از آن مطالعه تخصصی شود. 
این کتاب حتی برای کسانی که غالبا داستان می خوانند نیز مفید است و توصیه های خیلی خوبی ارائه کرده و ارزش خواندن داستان خوب را به زیبایی بیان کرده.
وقتی این کتاب را خواندید ، دوست دارید برگردید و همه کتابهایی که تا الان خواندید را از اول با این روش ها بخوانید .
حتما این کتاب را بخوانید!
          
            مطالعه ی این کتاب اگر واجب نباشد اقلا مستحب مؤکد است.
پیش از نوشتن نقد،بگویم که اگر گمان می کنید سبقه ای در مطالعه دارید و آداب خوب خواندن را به درستی می دانید اما تا به حال کتابی در این باره نخوانده اید حتما حتما به این کتاب،ولو در حد تورق فهرستش، نگاهی بیندازید.
و اما بررسی کتاب :
این اثر نه صرفا توصیه هایی کلی درباره ی خواندن، بلکه شامل روش هایی کاربردی و دقیق است
هدف اصلی کتاب ارائه ی راهکارهایی برای تربیت  «خواننده ی فعال» است

نویسندگان مطالعه را در ۴ سطح دسته بندی کرده اند
خواندنِ ابتدایی
خواندن اجمالی
خواندن تحلیلی
خواندن تلفیقی
و کار ویژه ی کتاب در دو بخش خواندن تحلیلی و تلفیقی صورت گرفته است

در کنار این سطوح که هسته مرکزی کتاب هستند نکاتی کلی و عمومی به تناسب ارتباط با سطح، در فصول جداگانه و یا در خلال بحث مطرح شده اند
مثل : مواجهه انتقادی با کتاب،روش هایی برای خواندن انواع مختلفی از مطالب مثل فلسفه، تاریخ، متون علمی، علوم اجتماعی و...

اشکال بزرگ کتاب برای من این بود که نویسنده برای تشریح روش ها از کتاب هایی مثال می زد که اغلب برای من ناشناخته بودند خصوصا که چاپ نخست کتاب در سال 1940 منتشر شده و حتی از حیث زمان هم فاصله ی 80 ساله با امروز دارد
و یا مثلا اینترنت، به عنوان یک ابزار،جایگاهی در این کتاب ندارد؛هرچند که با فهم منظور نویسنده می توان تطبیق داد و از این امکان هم برای مطالعه ی بهتر بهره گرفت

مطالعه ی این کتاب به کندی پیش رفت و گاهی به مثابه ی یک ترمزگیر در مطالعه ی کلی من عمل می کرد
چون ناگزیر بودم هنگام خواندن روش هایی را به کار بگیرم که برای نخستین بار زمان بر بودند 

  حالا هم که مطالعه اش به اتمام رسیده احساس می کنم که بخش هایی از کتاب را به وضوح در خاطر ندارم
خصوصا که با یک متن حجیم آموزشی مواجهیم و عمده ی مطالب کاربردی، مفید و غیرقابل چشم پوشی هستند 

بهترین راه برای تثبیت مطالب کتاب پیاده کردن آموخته ها در هنگام مطالعه است البته که هدف کتاب هم جز این نیست
اگرچه در ابتدا سرعت خواندن کند می شود اما به نتیجه و ارزشی که این سبک مطالعه می آفریند می ارزد
در پایان توصیه می کنم برای بهتر بهره بردن از کتاب،در کنار مطالعه از خلاصه برداری غافل نشوید