یادداشت‌های مطهره سزاوار (76)

          دنبال یه کتاب بودم که بخونم،  تو قفسه داشتم دنبال این کتاب می گشتم ؛ خیلی تعریف این کتاب رو شنیده بودم پشت کتاب رو که قسمتی از اون رو نوشته بود خوندم خیلی وقت بود که دوست داشتم این کتاب رو بخونم و حالا دارم اولین صفحاتش رو شروع می کنم ❤️‍🩹✨️
        

          اینقدر قشگ بود که توی یه روز خوندم 🫠❤️
        

          کتاب خوبی بود کوتاه و مختصر بیشترش نقاشی بود این جور کتاب ها باعث میشه بیشتر غرق کتاب شوی 
درباره دوستی هیولا و یک ببر که با هیولا دیگر می جنگد 
        

          هم طنز و دارای جوک آبکی بود 
هم علمی و آموزنده بود 
انگار با خواندن این کتاب یک تیر و دو نشون زدید هم طنز هم علمی !!
فوق‌العاده است ❤️✨️
        

          با یه کم تخیل و چند تا نقطه می تونی چی کار ها بکنی ....
خیلی قشنگه .ساده است ولی یک چیزی داره که من رو به خودش جذب می کنه 

        

          کتابخانه جایی نیست که بشه همه کار در آن کرد باید سکوت را رعایت کنی و سیرک راه نندازید 😁
طنز : عالی 
تصویرگی: عالی 
گروه سنی: ۴- ۹
        

          کلمه لطفا و ممنون باعث میشه احترام فرد حفض بشه 

کتاب آموزنده ی بود 
برای سن ۵- ۱۰ سال توصیه میکنم

        

          آدم به توجه نیاز داره .همه آدم ها به چیز های متفاوتی نیاز دارند بعضی از این نیاز ها نیاز به دیگران دارند این توجه به آدم ها حس عزیز بودن داره یعنی بهت توجه می کنند 

کتاب عالیه دوستش داشتم جلد های دیگرش هم می خواهم بخونم😉
        

          به قول معروف " گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم " 
این کتاب مفهوم صبر و اینکه اگر صبر کنی به نتیجه عالی می رسی !!
صبر چیز عجیبیه چون باید هیچ کاری نکنی و به چیزی که داری برایش صبر می کنی فکر کنی زمان خیلی دیر می گذره دقيقه ها تبدیل به ساعت ها میشه ولی وقتی زمانش برسه وقتی نوبت تو میشه و به اون غافلگیری می رسی ساعت هایی که واسه اش صبر کردی مهم نیست چون به یک چیز خارق‌العاده رسیدی این معنی واقعی کلمه صبره و به خاطره همین هم می گم صبر چیز عجیبه 
شاید ساعت ها یا سال ها طول بکشه ولی لحظه لحظه ارزش داره مثل اینکه سال ها درس بخونی بیشتر از ۱۰ سال، ولی وقتی تموم میشه دیگه ارزش نداره چند سال طول کشیده و حتی شاید دلتنگ اون لحظات بشی با اینکه برات سخت بوده 

        

                                         پرواز با پاراموتور را دوست دارم 
نویسنده: علی آرمین 
تصویرگر : محمد رضا زرقان 
انتشارات: گنجشک های  جمکران
نویسنده برگزیده جشنواره 
خلاصه داستان: پسری به نام عباس که پدر و مادرش رو از دست داده و با پیرمردی آشنا میشه که بهش پاراموتور غیره قابل تعمیر میده  اما ......
مامانم مدام بهم می گفت که این کتاب رو بخوانم اولش فکر کردم که کتاب ایرانی نیست ولی دیدم که اصلا اسم شخصیت اصلی داستان عباس است !!
تقریبا تا صفحات ۵ خوب با کتاب ارتباط نگرفتم ولی کم کم بقول خاله معصومه به کتاب هام فرصت دادم و الان جزو کتاب های خیلی دوست داشتنیم هست ❤️✨️
کتاب فوق‌العاده است ✌️