یادداشتهای مریم برازش (5) مریم برازش 1402/3/12 دیگر تنها نیستی استفانو بنی 2.8 3 این کتاب رو اول بهخاطر طرح جلدش و بعد عنوانش از قفسه برداشتم، داستان اول که تموم شد فهمیدم یکی از بهترین قضاوت از روی ظاهرهایی بوده که تاحالا داشتم… کتاب شامل ۱۰ داستان مختلف با موضوع تنهاییه، نویسنده تنهایی و انزوا (به مفهوم اجتماعیش) رو با طنز بسیااااار جالب بیان میکنه و در عین حال تاریکی جدا بودن از دیگران رو هنرمندانه توصیف میکنه. در پایان هر داستان باید منتظر یک غافلگیری باشید!!! 0 23 مریم برازش 1402/3/8 بودن یژی کوزینسکی 3.8 10 هیچوقت نمیتوانیم حقیقت درونی فردی را بشناسیم، ما در این دنیا با تصوری از شناخت که برساختهی ذهن خود ماست با دیگران ارتباط برقرار میکنیم. با این تصویر خودساخته، از یکی بت میسازیم و دیگری را دشمن میدانیم. اما هیچکدام حقیقت آن فرد نیست… «بودن» به تجربهی زندگی ساده و بیالایش شخصیت چنس میپردازه، شخصیتی که خیلی شبیه فارست گامپئه. اون تا حالا از باغ اربابش بیرون نرفته و دنیا رو فقط از دریچهی تلویزیون اتاقش میشناسه. اما یهروز، درهای دنیای بیرون باز میشه … 0 22 مریم برازش 1402/3/5 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.8 112 پیشنهاد میکنم کتاب رو با صدای پیام دهکردی بشنوید 0 19 مریم برازش 1402/3/4 پاتوق ها جومپا لاهیری 3.3 22 تنهایی، مفهومی که همیشه انسان همیشه باهاش درگیر بوده. این تنهایی به دو صورت تجربه میشه، تنهایی که فرد نسبتبه بقیه موجودات جهان تجربه میکنه که بهش تنهایی اگزیستانسیال میگن و تنهایی که از نبود یا کمبود ارتباطات اجتماعی بهوجود میاد. تو این کتاب لاهیری با نثری شیرین و روان، به توصیف تجربهی این دو نوع از تنهایی با زندگی روزمره و پاتوقهای میپردازه تو هر بخش با پاتوق خاصی که این دختر بینام میره و حال و هوایی که داره آشنا میشیم زندگی شاید گنجی ساده باشه که در گوشه کنارهای روزمره پنهان شده و زمانی پیدا میکشه که بخوای قبولش کنی 2 27 مریم برازش 1402/3/4 تونل ارنستو ساباتو 3.8 45 «کافی است بگویم که من خوآن پابلو کاستل هستم، نقاشی که ماریا ایریبارنه را کشت.» کتاب با همین جملهی میخکوب کننده شروع میشه و تو صفحههای بعدی ما شرحی از زندگی خوآن پابلو، احساسی که به ماریا داشته، نوع ارتباطشون و در نهایت جریان قتل رو میخونیم. این کتاب زبانی بسیار رک و صدقانه داره و از بخشی از وجود انسان بیپرده حرف میزنه که شاید بشه اسمش رو گذاشت «نیمهی تاریک وجود». وقتی راوی (خوآن پابلو) از احساسات و افکارش صحبت میکنه ما وجه بیمارگونش رو میبینیم اما درعین حال میتونیم درکش کنیم و شاید بعضی اوقات همذاتپنداری کنیم. کاستل یک انسان متضاد و خودمحور، مثبت و منفی، با احساساتی مختلفه که میتونه درجاتی از وجود ما رو توصیف کنه 0 19