یادداشت‌های فاطمه. (7)

          زیبا و روون. زیادی دوستش داشتم. دلم برای هرتیکه‌ش قیلی‌ویلی می‌رفت. انگار تو کوچه‌پس‌کوچه‌های مکه جایی نزدیک به عمارت ملکه بودم و برای هر تجربه‌ای اشک شوق ریختم.
        

          قشنگ‌ترین کتابی بود که تا به این لحظه خوندم. و خداروشکر که تو این دوران خوندمش و یک‌سری چیزها برام روشن شد. کاش خدا سلیم‌ها و مهاجرهای زندگی‌مونو زیاد کنه :)
        

          زیبا.
        

          جزء اولین کتاب‌هاییه که هم می‌گفتم زودتر تموم شه تا نتیجه رو ببینم و هم نمی‌خواستم تموم شه تا بیشتر بفهمم. بخوانید و بخوانانید. نه تنها از خوندنش پشیمون نمی‌شید بلکه هزاربار خداروشکر می‌کنید که تونستید بخونید و منو هم دعا می‌کنید. / 
        

          زیبا، ملموس و دوست‌داشتنی. 
        

          سوزناکیِ اتفاقات عاشورا رو ناخودآگاه توی ذهن و چشم‌ها به تصویر می‌کشه و اشک می‌شه روی گونه‌ها. و مثل همیشه قلم زیبای سیدمهدی شجاعی، بیشتر از اون‌چه که باید، خودش‌و به رخ خواننده می‌کشه.
        

          زنی که جنگید تا یک مادر و همسر واقعی باشه.
جالب بود و قابلِ تأمل.