یادداشت‌های اُمِّ عَلی (3)

          به نظرم برای آشنایی نوجوان ها با شخصیت و گفتار حضرت علی علیه السلام کتاب مناسبی است.
اما داستان می توانست جذاب تر  روایت شود...
        

          کتاب ماجرای مغازه ایست که به صورت خانوادگی اداره می شود و وسائلی برای خودکشی می فروشد، شخصیت ها همه افسرده اند و به سمت خودکشی متمایل.
در این بین فرزند کوچک خانواده بسیار شاد و امیدوار است و موجب تحول حال و احوال خانواده و مشتریان مغاره می شود.

تلاش آلن برای کشف زیبایی های زندگی در مقابل هجوم افکار منفی و نا امیدکننده  جالب بود.

من کتاب صوتی رو  با صدای آقای شکیبا گوش کردم.
شنیدنش رو پیشنهاد می کنم.
        

          با خواندن این کتاب سرشار از احساس غرور شدم و به اینکه با زنان غیوری همچون خانم آباد هم وطن هستم افتخار کردم.
البته با تمام وجود به صبر و شهامتشان غبطه خوردم و مدام خودم را در موقعیت های هراس انگیز و رقت باری که توصیف می کردند  ترسیم و با خودم فکر می کردم اگر من به جای ایشان بودم چه تصمیمی می گرفتم؟
از خانم آباد ممنونم که زینب وار خاطراتشان را روایت کردند و ما را از خباثت دشمنان دونمان مطلع کردند و بر نفرتمان افزودند.
بعد از خواندن این کتاب  شاید بهتر بتوانم با ترس هایم مواجه شوم و  در موقعیت های سخت زندگی صبوری کنم.
با تمام شدن کتاب دلتنگشان می شوم و تلاش می کنم با یاد مقاومت های بی نظیر ایشان در راستای سرافرازی پرچم جمهوری اسلامی ایران مجاهدت کنم.
 خانم آباد و خواهر های آزاده ایشان باید به نوجوانان و جوانان ایران عزیز شناسانده شوند و بار این مسئولیت را بر شانه هایم احساس می کنم...