یادداشتهای Hadi Naseri (6) Hadi Naseri 1404/3/31 آب هرگز نمی میرد حمید حسام 4.5 36 شهید عشق؛ معجزه انقلاب حمید حسام گوهر شناس غریبی است.انگار میداند که کدام گنجها دارند از دستمان میروند و بی فوت وقت میرود سراغشان..مثل شهید علی خوش لفظ که چند وقتی بعد از انشار کتابش پرکشید و حالا هم یکی از گنجهای دوران دفاع مقدس میرزا محمد سلگی..میرزایی که حسام میدانست چه گنجی است و ممکن است زمان زیادی شانس بودن او در جمعمان را نداشته باشیم..حاصل کار مشترک حمید حسام و میرزا محمد سلگی هم شد کتابی با نام "آب هرگز نمیمیرد" ..کتابی از میرزا که روز پنجشنبه همین هفته عنوان شهید چسبید به ابتدای اسمش.. آب هرگز نمی میرد اسم کتابی است که لابد حالا دیگر با وجود استقبال زیادی که از آن شده، اغلب شما اسمش را شنیده اید و شاید اگر نخوانده باشیدش از خودتان پرسیده اید یعنی چه؟ این دیگر چه اسمی است؟ مگر آب هم میمیرد؟ اصلا مگر آب مردنی است؟ اما خبر ندارید که این اسم حکایتی دارد که خط و ربطش میرسد به عشق و ارادت میرزا به علمدار کربلا و برای دانستن ماجرایش باید کتاب را بخوانید. عجالتا در این متن تلاش کرده ام هم برای آنها که کتاب را نخوانده اند ضرورت خواندن کتاب را بگویم و هم لذتدخواندن کتاب را با آنها که خوانده اند به اشتراک بگذارم.. هر ملتی در طول تاریخ فراز و فرودهایی را تجربه می کند. وجود رهبران و آموزه های آنها می تواند در سخت ترین شرایط، نتایج پر افتخار تاریخی از مقابله با چالش ها برای آن ملت به ارمغان آورد. در روزگار ما قطعا یکی از پیچیده ترین تحولات، شکل گیری انقلاب اسلامی و پیروزی آن و تاب آوری آن در سخت ترین و ناعادلانه ترین نبردها و رویارویی ها با نظام سلطه است. امام خمینی (قدس) با ساختن جان های آگاه و بیدار توانست فرصتی برای رشد و تکامل پیش روی مردم این سرزمین قرار دهد و بعدها امام در پیامی همین بُعد از نهضت را به عنوان فتح الفتوح عنوان کردند. فتح الفتوح انقلاب از نظر امام (قدس)، یک اتفاق و ماجرای نظامی و مادی نیست بلکه یک تحول انسانی است. یکی از بهترین عرصه های بروز و ظهور این فتح الفتوح، دوران دفاع مقدس است. دورانی که شاهد حضور جوانانی است که تمام لذت هایی که اقتضای دوره جوانی است و همچنین سوداهای بلند پروازانه آن دوره ی پرغرور را کنار گذاشتند و با حضور در جبهه های نبرد با حداقل امکانات مادی و با حداکثر ایمان مجاهدت کردند. بی شک خواندن و دانستن تاریخ دفاع مقدس و همچنین احوالات این بزرگ مردان برای ما درس آموز و بیدار کننده است. مطالعه کتاب های خاطرات رزمندگان و فرماندهان دوران دفاع مقدس، برای درک بهتر این فتح الفتوح انقلاب اسلامی ضروری است. یکی از این رزمندگان و فرماندهان که از مصادیق فتح الفتوح انقلاب است، میرزا محمد سلگی است. میرزا 22 سال قبل از انقلاب در روستایی از توابع نهاوند همدان متولد می شود. پدر و مادری دیندار و معتمد او را پرورش می دهد. در پانزده شانزده سالگی برای کار به تهران می آید و کارگر ساختمان می شود و بعد هم نقاش ساختمانی. لقمه حلال پدر و تربیت دینی میرزا محمد را در برابر رنگ و لعاب و جلوه های پایتخت مصمون می دارد. بعد از مدتی به سربازی می رود. ازدواج می کند. در جریان ماجراهای انقلاب با نام امام خمینی(قدس) آشنا می شود و در جمع های انقلابی شرکت می کند و پای ثابت فعالیت ها و برنامه های انقلاب در نهاوند می شود. با شروع تحرکات منافقین پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی خانه را رها کرد و در صف اول جهاد حاضر شد. از آن روز جهاد را شروع کرد و در جبهه ها بود تا با شکل گیری تیپ انصار الحسین علیه السلام همدان، گردان رزمندگان نهاوند را بام حضرت اباالفضل ساماندهی کرد و خود جانشین فرمانده شد و بعد تر فرمانده شد و مجروحیت های مختلف هم نتوانست او مانع حضور او در جبهه ها شود و با وجود قطع دوپا، پس از مداوای اولیه به جبهه ها برگشت و با حضور در عملیات مرصاد و ایفای یک نقش مهم در آن عملیات فصلی از کتاب جهادش با بسته شدن پرونده دوران دفاع مقدس بسته شد. وقتی همراه میرزا می شویم و با روایت میرزا پیش می رویم آرام آرام پازل فتح الفتوح بودن اینگونه افراد در ذهن کامل می شود. بیاییم تصور کنیم انقلاب اسلامی رخ نمی داد؛ میرزا و میرزاهای این کشور در جوانی مشغول کسب و کار و پیشه خود بودند و هر کدام هم به سرنوشتی کتاب زندگی شان به پایان می رسید. میرزا نقاش ساختمان خوشنامی می شد. محسن وزوایی دانشجوی با استعادی می شد که میرفت دنبال درسش. باکری، زین الدین، باقری، همت و ... هر کدام در گوشه ای با سرنوشتی. اما امام خمینی(ره) توانست به زندگی ها جهت دهد آنهم در مسیر تکامل و سعادت و این یعنی همان تکامل انسانی. هر کدام از اسم هایی که مرور کردیم دارای رسم هایی شدند که همین رسم ها، بخشی از فتح الفتوح انقلاب اسلامی شد. شهید میرزا محمد سلگی که ظاهرا سواد بالایی از جهت مدارک متداول حوزوی و دانشگاهی ندارد وقتی برای رزمندگانش سخن می گوید والاترین سطح معارف دینی را بیان می کند و با قدرت بیان خود قلب های جوانان و نیروهای تحت امر خود را مسخر می کند. مکتب امام خمینی (قدس) این معرفت را متبلور کرده است و این است معجزه انقلاب اسلامی. در جریان خواندن کتاب که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «در میان کتاب های خاطرات جنگ، این یکی از بهترین هاست»، با دو جلوه از این قهرمان دلاور ایرانی مواجه می شویم؛ یکی شجاعت میدان نبرد یکی بندگی خاضعانه و خاشعانه پروردگار. با اینکه حتما میرزا خیلی از آنچه بین خود و خدای در میدان نبرد بوده را بیان نکرده است، اما از همه آنچه که در کتاب موجود است می توان دریافت که میرزا هیچ نقشی برای خود در میدان نبرد متصور نبوده است و هر آنچه بوده را از جانب پروردگار می دیده است. بالاتر از این مرتبه ای برای ایمان و معرفت وجود دارد؟ وقتی رزمندگان این ویژگی را در میرزا می دیدند عاشق او می شدند و پا به رکابش بودند و وقتی سخت ترین عرصه های نبرد پیش رو بوده است فرمانده هان عالی رتبه در تصمیم گیری تنها گزینه شان گردان حضرت اباالفضل بوده و میرزامحمد سلگی. میرزا عاشق حضرت اباالفضل بود. از کودکی با مرام علمدار کربلا آشنا شده بود. در مسیر زندگی سعی اش اقتدا به علمدار کربلا بود. در جبهه لحظه ای نبود که جلوه های ایثار و رشادت حضرت عباس را مرور نکند. او شهید عشق بود در همان سالهای جهاد. وقتی احساس میکرد بچه ها کم آوردند برایشان رجز روز عاشورای حضرت عباس را میخواند و قدرتی به گردان خود می بخشید. سالها بعد سردار حمید حسام که از نقش و اهمیت میرزا با در دوران دفاع مقدس با خبر بود سراغ میرزا رفت و میرزا را که گمنامی را بر شهرت ترجیح می داد مجاب کرد تا با بیان خاطرات خود زمینه دسترسی همگان به گنجینه برکات دفاع مقدس را فراهم سازد و توانست خاطرات او را ضبط و در قالب کتاب «آب هرگز نمی میرد» منتشر کند. این کتاب ویژگی هایی دارد که از جمله آنها مستندسازی روایت هاست. نویسنده محترم کتاب، با دقتی مثال زدنی هر حادثه و موقعیت را از نگاه های مختلف بررسی کرده است و نگاه آنها را نیز در پاورقی های کتاب آورده است. جالب است با وجود اینکه سراغ ده ها نفر رفته، معمولا روایت ها هیچ تفاوتی ندارد و تنها در روایت ها نام و نقش میرزا پر رنگ تر است. شاید همین دقت در مستندسازی روایت ها، آب هرگز نمی میرد را درای رتبه برتر جایزه جلال در بخش مستندنگاری در سال 94 کرد. شناخت امروز ما از بزرگ مردانی چون میرزا محمد سلگی و شهید علی خوش لفظ، شهید چیت سازیان و ... مرهون تلاش ها و مجاهدت های ادبی اساتیدی چون حمید حسام است. آنگونه که رهبر معظم انقلاب در تقریظ بر کتاب آب هرگز نمی میرد از این خدمت یاد می کنند: « و سلام بر حمید حسام که دردانه هایی چون سلگی و خوش لفظ را به ما شناساند» این فتح الفتوح اگر آن روز در قلب دفاع مقدس متبلور شد امروز در عرصه های مختلف جهاد ادامه دارد. از جهادگران سلامت که امروز دل به خطر زده و شجاعانه ایثار می کنند و در جهت سلامت مردم مجاهدت می کنند گرفته تا بسیجی ها و گروه هایی که داوطلبانه برای سلامتی مردم دست به کار شدند. گروهی خیابان ها و معابر را ضدعفونی می کنند گروهی با تولید لباس ها و ماسک ها، سعی در برطرف کردن نیازهای کادر پزشکی دارند و گروهی با تهیه غذا و آب میوه برای کادر پزشکی و بیماران مشغول خدمت رسانی هستند، همگی از برکات همان نهضت امام خمینی (ره) است و جلوه هایی از همان فتح الفتوح انقلاب اسلامی. این مطلب در تاریخ 16 فروردین 1399 در روزنامه جام جم 0 3 Hadi Naseri 1404/3/31 به رنگ صبر؛ خاطرات خانم فاطمه صدر فاطمه نقوی 4.3 16 از تبار صدر به رنگ صبر امیرالمومنین علیه السلام یقین راستین به خدا را ریشه #صبر می دانند و امام صادق علیه السلام صبر را راس ایمان معرفی می کنند و شیعه صابر را صاحب اجر هزار شهید می شناسند. در تاریخ شیعه یکی از خاندان هایی که به #صبر شناخته می شود، خاندان شریف ِ «صدر» است. خاندانی که به هر ابتلایی گرفتار آمده است، با صبری زیبا به پیشواز بلایی دیگر رفته است. هجران رازآلود « امام موسی»، شهادت مظلومانه آیت الله سید محمدباقر صدر و خواهر فرهیخته اش، بنت الهدی، مشهور ترین آزمونهای این خاندان است. تصور تحمل هر یک از سه داغ، به ظاهر غیر ممکن است. اما زنی از تبار #صدر هم سختی زندگی دور از وطن با شرایط سخت آن روزگار را و هم این سه مصیبت عظیم و هم داغ شهادت اقوام و یاران را متحمل شده و همواره #صبر کرده است. راز این صبر زیبا در اوج ایمان او به خداست. به رنگ صبر خاطرات خانم #فاطمه_صدر خواهر #امام_موسی و همسر شهید #آیت_الله_سید_محمدباقر_صدر، حاصل مصاحبه ی خانم فاطمه نقوی است که #موسسه_فرهنگی_تحقیقاتی_امام_موسی_صدر منتشر کرده است. در بین سطور این #کتاب با امام موسی از نگاه خواهر و با روایتی دقیق آشنا می شویم. همچنین از زندگی و زمانه و سیره شهید آیت الله صدر به روایت همسر با نکات دقیق و خواندنی و مستند مواجه می شویم. وجود #اسناد بسیار و #تصاویر متنوع و همچنین #نمایه دقیق بر غنای این کتاب تاریخ شفاهی افزوده است. #خواندن این کتاب در نخستین روزهای سال جدید به پایان رسید و تقدیر اینگونه رقم خورد که با درگذشت نوه امام موسی، مرحوم بتول فیروزان همزمان شد. آنچه در سیمای پدر جناب آقای مهدی فیروزان و مادر بزرگوار، سرکار خانم حورا صدر، در فراق فرزند فرهیخته شان، موج می زد، همان صبر و تسلیم در برابر مشیت و تقدیر الهی بود که در صفحات کتاب و در خاطرات سرکار خانم فاطمه صدر دیده می شد. صبری که نشان دهنده مرام و سیره این خاندان در برابر امتحان های سخت و دشوار الهی است. 0 5 Hadi Naseri 1404/3/31 شریان مکران مهدی قزلی 4.6 3 روایت ما می توانیم ایران داراى آن قدرت صنعتى نیست که به خودى خود استخراج نفت نموده و در بازارهاى دنیا بفروشد. ایرانى که یک کارخانه سیمان را نمىتواند با پرسنل خود اداره کند و ایرانى که کارخانجات کشور را در اثر عدم قدرت فنى به صورت ناگوارى درآورده است و ضرر مىدهد، با کدام وسائل مىخواهد نفت را شخصاً استخراج کند؟ در پایان، میتوان با صراحت تمام گفت: ملىکردن صنعت نفت بزرگترین خیانت است.» این جملات را یک کارگزار مهم دوره پهلوی در جلسه خصوصی مجلس شورای ملی در مخالفت با ملیشدن صنعت نفت به حاضران در جلسه میگوید؛ همان دورهای که برخی سعی دارند آن را دوره شکوه ایرانی بدانند! از آن روز که رزمآرا، ایران و ایرانی را تحقیر میکرد بیش از هفتاد سال گذشته است. صنعت در ایران به برکت جمهوری اسلامی و آموزههای رهبرانش، بر اساس اصل "ما میتوانیم" توانسته است با همه تحریمها و محدودیتها، پیشرفت داشته باشد. یک شاهد خوب برای تحقق شعار ما "میتوانیم" روایت مهدی قزلی است از پروژه انتقال نفت از گوره در بوشهر به بندر جاسک در منطقه مکران، به نام شریان مکران؛ شرح یک ایده استراتژیک که ضمن آنکه یک آیندهنگری امنیتی را پوشش میدهد امکان رشد و پیشرفت منطقه مکران را در پی خواهد داشت. این پروژه بزرگ در اوج دوران تحریم به دست متخصصان داخلی طراحی و اجرا شده است. تولید فولاد و ورق لازم برای این پروژه پس از اینکه تامین آن از خارج کشور تقریباً غیرممکن میشود، در دستور کار صنعتگران داخلی قرار میگیرد. شاید اگر باور به ما میتوانیم در نخبگان و صنعتگران کشور نهادینه نمیشد، امروز همچنان تحقق این موضوع یک رویا میبود. توضیح در مورد شیوه تولید نفت و اینکه این برداشت نفت تعطیلبردار نیست و به همین خاطر خامفروشی الزاماً موضوع بدی نیست، و به اندازهاش اتفاقاً ضرورت دارد، نکته مهم دیگری بود که در این روایت به خوبی شرح داده شده است. هر چند رزمآرا دیگر نیست و گذر زمان خیانت نگاه و باور او را نشان داد، اما امروز هم مافیایی وجود دارد که هر چند جرئت نمیکند مثل رزمآرا صنعت را علنی تحقیر کند اما با اصرار بر واردات بیرویه و عدم اعتماد به تولید داخل، دل نخبگان و صنعتگران ایرانی را خالی میکند. یکی دو نمونه آن در کتاب ذکر شده که چطور نتایج تستها قبل از اینکه به دستاندرکاران پروژه برسد به دست مخالفان تولید ملی میرسیده است. نکته دیگر از تجربه خواندن کتاب برایم این بود که بعضی وقتها، دعواهای سیاسی و گفتمانی با دولتها سبب میشود افتخاراتی از این دست نادیده گرفته شود و یا حق آنها ادا نشود. واقعیت امر این است دولتها با همه نقاط قوت و ضعف در جهت کلی در حوزههای مختلف زحمتهایی کشیدهاند که سرمایهای برای نظام جمهوری اسلامی ایران به ارمغان آوردهاند. باید مراقب بود در نقد دولتها، دستاوردهای نظام نادیده گرفته نشود. 0 0 Hadi Naseri 1404/3/31 میریام حمید قزوینی 4.6 3 روایت استقامت خواهر در حفظ میراث معنوی برادر کتاب میریام خاطرات سرکار خانم دکتر رباب صدر، خواهر امام موسی صدر است؛ خواهری که بخت با او یار بوده و در جوانی توفیق همراهی با یکی از اثرگذارترین مصلحان اجتماعی را پیدا کرده، و این همراهی مسیر زندگی او را در مسیری درسآموز و افتخارآمیز و البته سخت و پر فراز و نشیب، قرار داده است. خواندن میریام دو ویژگی اساسی دارد: اول آنکه آگاهی و شناخت دقیقتری در مقایسه با سایر منابع از ابعاد فکری و شخصیتی امام موسی صدر در اختیار میگذارد. دیگر اینکه ما را با الگویی از زن مسلمانِ شیعه فعال و دغدغهمند، صاحب خرد و اندیشه و آگاه به زمانه، آشنا میسازد. امام موسی که از جوانی در فکر گسترش شیعه بودند، با مطالعه و آگاهی لبنان را بهعنوان هدفی مهم انتخاب میکنند. ظاهراً آن روزگار وضعیت شیعیان لبنان، وضعیت مناسبی نبوده و فقر فرهنگی و اعتقادی و اقتصادی در بین آنها زیاد بوده است. امام در طول مدت اقامت خود در لبنان با مبنای اندیشهای خود که شاید تبلور همه اندیشههای ایشان در جمله معروف برای انسان گرد هم آمدهایم، باشد، اقدامات اصلاحی خود را پیگیری میکنند. توجه به جایگاه خلیفه الهی انسان، اهمیت به نقش مادری در جامعه، آمادهسازی جامعه جهت اجازه تحصیل دختران، برنامهریزی آموزش فنی و حرفهای برای مردان و تغییر سنتهای ناپسند آن جامعه، از جمله اصلاحات ایشان بوده است. خواهر که به دعوت برادر در هجده سالگی به لبنان میرود، از نزدیک اقدامات اصلاحی امام موسی برای جامعه آن روز لبنان را میبیند. امام بر خلاف روال و عرف طلبگی، خواهر را درگیر امور مینماید و شاید ایدهشان هم این بوده که الگویی برای بانوان جوان آن روز، پرورش دهند. خواهر بعد از اجرای نقشه شوم دشمنان انسانیت و اسلام، با تسلط بر احساسات خواهرانه، امانتداری از میراث معنوی برادر را مهمترین وظیفه خود میداند. بهتنهایی و در شرایط سخت و پیچیده آن روزهای لبنان، ایدههای برادر که به ظلم ظالمان غائب شده است را پی میگیرد. نتیجه آن امروز وجود موسسات بزرگ امام صدر است که در طول این سالها به تربیت و پرورش چند نسل از شیعیان لبنان پرداخته است. اما تجربه خواندن این کتاب برایم مغتنم بود. یکی از آموزههای این تجربه، قدرت ایمان در پیشبرد اهداف بود. چه در زمان حضور امام موسی صدر که یک تنه توانستهاند جامعهای را احیا کنند و سنتهای حسنهای را بنا نهند و از انحراف و کجروی جلوگیری کنند؛ و چه در زمان فعالیت سرکار خانم دکتر رباب صدر که با همان قدرت و انگیزه ایمانی توانستهاند از حرکتها و اقدامهای کوچک شروع کنند و امروز موسساتی را مدیریت کنند که برکت تربیت افراد پرورش یافته در آنها، برای جامعه لبنان صدقه جاریه باشد. یکی دیگر از مهمترین آموختههای این تجربه خواندنی، توجه به اصل کرامت انسانی و محبت در ثمربخش بودن در تبلیغ و ترویج مکتب شیعه است. اگر امروز هم مسائل پیچیده در جامعه به مصائب تلخ و به ظاهر بیعلاج تبدیل شده و گرهها روز به روز کورتر میشود، شاید به این دلیل است که کرامت انسانها را ناخواسته نادیده میگیریم و طرف مقابل هم این تبلیغ و توصیه را از منشاء محبت نمیبیند. از جمله آسیبشناسیهای اقدامات و برنامههای فرهنگی این روز و روزگار شاید این باشد که پیش و بیش از آنکه هدف نهایی را انسان و تعالی انسان تعریف کنیم به شکل و فرم کار فرهنگی توجه میکنیم. در این نگاه کمیت اولویت دارد. اما با آنچه در کتاب میریام میخوانیم میبینیم که هر چه هدف متعالیتر باشد حتی اگر اقدامات اولیه ساده و از نظر کمیت محدود باشد، اما اثرگذار است و چون اثرگذار است توسعه پیدا میکند. خواندن این کتاب به بزرگوارانی که دغدغه دینی اجتماع دارند و مخصوصاً خواهران دغدغهمندی که معطل کسب فرصت امکانات برای فعالیت هستند توصیه میشود. زندگی این برادر و خواهر اتمام حجتی است برای همه ما که بدانیم برای انجام وظیفه در حوزه دین و سعادت جامعه مسئولیم و همچنانکه با دست خالی این بزرگواران در این مسیر گام برداشتند باید فعالانه و دغدغهمند وارد شویم. 0 0 Hadi Naseri 1404/3/31 این طور نیست بابا؟ (گفتارهای پدرانهٔ امام موسی صدر با فرزندانش) امام موسی صدر 4.1 6 شنیدن صدای سخن عشق لابهلای کلمات وقتی پدری که او را مصلح اجتماعی و عالم فعال دینی میشناسند، دغدغهمندانه و درمیان مشغلههای خود، مقید است برای فرزندانش، که بهمصالحی سههزار کیلومتر دورتر هستند، صدا ضبط کند و مهربانانه با آنها سخن بگوید، آن کلام، صدای عشق خواهد بود. تجربه خواندن بیستوهفتم، مربوط به کتاب اینطور نیست بابا؟گفتارهای پدرانه امام موسی صدر با فرزندانشان است. اما چرا این تجربه برایم آموزنده شد؟ اول: وقتگذاشتن و ضبط صدا و ارسال آن برای فرزندان آموزه تربیتی پدرانه است. در روزگاری که گاهی در جمع، حواسمان جای دیگر است و از گفتگو غافلیم، خواندن این کتاب به ما یادآوری میکند، صحبتکردن آنقدر ضروری است که حتی اگر جمع نباشیم باید صدا را ضبط کرد و با امکانات آن زمان برای عزیزانمان پست کنیم. یکی از ابزارهای اصلی امام موسی در اصلاحات معجزهگون، قائلبودن به همین اصل گفتگو بوده است. دوم: بیان آموزههای اعتقادی با زبانی شیوا و روان و کاربردی با اقتضائات زندگی روزمره از ویژگیهای بیانات امام موسی در کتاب است. از توحید سخن میگویند و به این نتیجه میرسند که به همان میزان که از خدا میترسیم از غیرخدا نمیترسیم ص 54. تبیین فلسفه نماز و روزه و توصیه به اقامه آنها با شیوهای آموزنده از همین موارد است ص 100، 101، 145 و 150. سوم: اشاره به موضوعات روز است تا تذکری باشد که دین صرفاً جنبه فردی ندارد و باید به جنبه اجتماعی آن هم توجه داشت. بنابراین در یک جلسه تحلیلی جامع از فضای بعد از جنگ جنوب لبنان ارائه میدهند ص 75. چهارم: شاید طبیعی بهنظر برسد که پدری در کسوت روحانیت نگران تاثیرپذیری فرزندان از فرهنگ غرب باشند، اما امام صدر اولاً بیان میکنند که اگر امروز غرب به جهت علمی پیشتاز است باید آموخت و برگشت به جامعه خود خدمت کرد. ثانیاً در همیشه بر همین پاشنه نبوده و روزگاری شرق مهد علم و تمدن بوده و از غرب برای کسب علم میآمدند. در توصیههای اخلاقی هم بیان کردند که ما میخواهیم بر محیط تاثیر بگذاریم نه اینکه خودمان تاثیر بگیریم (ص 161). پنجم: توصیههای امام از جنس انتقال تجربههای پدر به فرزندان نیز است. امام فرزندان را تشویق میکنند به سفر و دیدن آثار فرهنگی و تمدنی اما نه صرفاً با هدف تفریح بلکه با تفکر همراه باشد (ص 101). همچنین امام توصیه میکنند که فرزندان به یادداشت روزانه، ثبت نکات خواندنی و شنیدنی جالب توجه داشته باشند (ص 104). توصیه به مطالعه و دقت در انتخاب دوست هم از دیگر نصحیتهای پدرانه است (ص 102). بیانات امام موسی شیوهای از انتقال پیام تربیتی بهواسطه ضبط صدا برای فرزندان، و نیز بسته تمیز فرهنگی آموزشی است و چون از دل برآمده تا زمانی که اثری از آن هست بر دل مخاطب مینشیند. 0 0 Hadi Naseri 1404/3/31 متاستاز اسرائیل؛ استمرار تبعیض، ترور و تعدی کورش علیانی 3.9 35 تجربه خواندن متاستاز اسرائیل دو سه هفته قبل در جمعی، جوانی دهه هفتاد هشتادی از یکی از حاضران که در مورد اوضاع منطقه صحبت میکرد پرسید آیا وقت آن نرسیده که مشکل را با اسراییل حل کنیم؟ بعد در توضیح حرفهایش ادامه داد که منظورش این است که جنگ، خانمانسوز است و جوان امروز حق دارد زندگی کند و برای آرزوهایش برنامهریزی داشته باشد و… هر چه بیشتر توضیح میداد بیشتر حرفهایش به شوخی شبیه میشد؛ حداقل در زمانی که با گذشت بیش از یکسال، جنایتهای رژیم در غزه نه تنها تمام نشد بلکه حمله به لبنان هم به آن جنایتهای وحشیانه اضافه شد. اما واقعیت آن است که چنین پرسشهایی این روزها از سوی نوجوانها و جوانها زیاد شنیده میشود. اما چرا؟ پاسخ واضح است؛ چون عموماً ما از چیستی و چرایی اسراییل اطلاعات دقیق و مستندی نداریم. به لطف خدا در روزگاری زندگی میکنیم که مبارزه با اسراییل جزئی از گفتمان اصلی حکومت ماست و در بهترین حالت ما هم دلمان برای مظلومان فلسطین سوخته و اگر خیلی همت کنیم سالی یکبار در روز قدس مرگ بر اسراییل هم میگوییم. خوب است اما بهشرطی که وقتی ماجرا مثل امروز پیچیده شد و پای جهاد و مقاومت وسط زندگیمان باز شد کم نیاوریم. حالا بعد از این مقدمه طولانی باید عرض کنم که یکی از مهمترین و دقیقترین منابعی که شناخت خوب و کاملی از چیستی این شر مطلق ارائه میدهد متاستاز اسراییل حاصل تحقیق دقیق و دغدغهمند کورش علیانی است. دقت و تحقیق از ویژگیهای آثار جناب علیانی است که در این کتاب بهخوبی نمایان است. این کتاب با بررسی تاریخی مستند شکلگیری موجودی به نام اسراییل را بررسی کرده است. با خواندن این کتاب پرسشی که برای آن جوانِ اولِ نوشته ایجاد شده بود و شاید برای عده ای دیگر هم همین سئوال و یا مشابه آن ایجاد شده باشد، قطعاً حل خواهد شد. چرا که با مطالعه کتاب در می یابیم اساساً مشکل اسراییل مشکل گفتگوکردن و مفاهمه نیست. بلکه بر طبق آنچه در کتاب می خوانیم با موجودی طرفیم که شکل گیری اش از ابتدا بر اساس خشونت و ترور، بوده و همانطور که نویسنده محترم نوشته اند: «برای یک گروه تروریستی صلح معنا ندارد...« به عبارتی دیگر، تا ترور و جنایت هست جایی برای صلح نیست و مقاومت مقدمه صلح است. :: #کتابخوانی 0 0