یادداشتهای فاطمه رضوانی🌱 (3) فاطمه رضوانی🌱 5 روز پیش بانو گوزن مریم حسینیان 3.2 13 بهتر آنست که پس از خواندن کتاب این یادداشت را بخوانید. اما اگر قبلش هم خواندید شاید در درک بهتر داستان یاری تان کند . 🙃🌱 کتاب جمع و جور است و خوش خوان. قلم نویسنده را دوست داشتم. داستان ایده جالبی داشت ، بنظرم نقطه قوت این اثر شخصیت پردازی ست . بیان گذشته شخصیت اصلی بدون آنکه مخاطب را خسته و کسل کند نیز هنر دیگر نویسنده است. درباره حضور گوزن ها یا درخت ها در داستان صریحا اشاره ای نمی شود اما می توان گفت گوزن ناخودآگاه خشمگین طاطا است و درخت وجدان اوست ، طاطا از تروماهای کودکی ش به اینها پناه برده است هر گاه احساس تنهایی می کرد و نیاز به پناهگاهی برای التیام زخم هایش داشت گوزن را کنار خودش می دید ...! گوزنی که می خواست از او در برابر دیگران دفاع کند .... و درخت پاکی روح طاطا ست یا وجدان ش که هرزگاهی او را به سمت خود می خواند. فرشاد هم شبیه طاطا ست با این تفاوت که او صدای درخت ها را بهتر شنیده تا گوزن را ... فرشاد گوزن یا همان گذشته تلخ و خشم ش را رها کرده کاری که طاطا تا آخرش نتوانست انجام دهد .... 0 1 فاطمه رضوانی🌱 1404/5/24 آواز کشتگان رضا براهنی 4.2 7 محمود شریفی زندانی سیاسی که پس از حبسش جای اینکه در گوشه خانه بخزد ، یا دنباله رو دیگران باشد ، یا مثل بسیاری از روشنفکران آن زمان ، در کافه ای بنشیند و در وصف آزادی مقاله ای بنویسد. دست به اقدامی ساده می زند و در عین حال موثر ... اقدامی که اگر چه شاید معجزه نکند ، اما گاهی نور یک شمع می تواند برای روشن کردن یک اتاق کافی باشد. قلم رضا براهنی مثل جادوست ، گاه از یادم می رفت که راوی داستان دانای کل است نه خود محمود ، توصیف لحظات و احساسات درونی افراد آنچنان صریح بود که تو گویی تک تک شخصیت ها را به چشم سر می دیدی ! براهنی در آواز کشتگان ما را با روزمره های یک مبارز تنها همراه می کند ، یک مرد معمولی عاشق که همسرش را دخترش را از جان بیشتر دوست می دارد ... و هدفش را هم ! کتاب را دیر تمام کردم اما از اینکه چنین شاهکاری را خواندم خوشحالم...! 0 5 فاطمه رضوانی🌱 1404/3/1 راز رخشید برملا شد علی سلطانی 2.7 5 علی سلطانی یکی از نویسنده هایی که پیش از نوشتن این کتاب به نوشتن متن های تاثیرگذار خوب توی فضای مجازی معروفه و لزوما هر کس در نوشتن داستان های کوتاه یا متن های خوب موفقه دلیل نمیشه در نوشتن رمان هم همونقدر توانمند باشه و دلیل شهرت این کتاب که به چاپ بیست و یکم هم رسیده همینه به نظر من! با توجه به اسم داستان حین خوندن کتاب مدام منتظر بودم یک اتفاقی بیفته ، اما تا حوالی صفحه 100 داستان مرور خاطرات اشنایی با جزییات بود و بعد گره اصلی داستان ، جوری بود که با توجه به توصیفات نویسنده می فهمیدی جریان چیه و حقیقتا رازی نبود که بر ملا بشه ... و پایان بندی کتاب هم شبیه فیلم های ایرانی بود 🙃🙃 0 2