معرفی کتاب راز رخشید برملا شد اثر علی سلطانی

راز رخشید برملا شد

راز رخشید برملا شد

2.7
22 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

49

خواهم خواند

6

ناشر
نیماژ
شابک
9786003675339
تعداد صفحات
192
تاریخ انتشار
1398/12/10

توضیحات

        کتاب پرفروش نمایشگاه کتابدرباره نویسنده: علی سلطانی، نویسنده و فیلمنامه نویس جوان، متولد دهه 70 است و این روزها کارگاه های نویسندگی او نیز با استقبال  مخاطبان روبه رو است. رمان «راز رخشید برملا شد»  دومین اثر این نویسنده جوان است.از متن: ابهامات وآنچه در دل و ذهن و چشمان رُخشید نهفته بود، باعث شده بود که اینگونه توی سرم جولان دهد. من داشتم به او فکر می کردم چون می خواستم کشفش کنم نه تصاحب! از طرفی هم تهِ دلم نمی خواستم تمام زوایای ذهنی و رفتاری اش برایم روشن شود. احساس می کردم رُخشید مانند کتابی ست که هر بار بخوانمش چیز جدیدی دستگیرم می شود. مانند فیلمی که هر بار ببینمش نکته ی تازه ای از آن خواهم یافت. مانند یک موسیقیِ عمیق که هر بار گوش کنم یک نُتِ بکر از آن کشف خواهم کرد. دلم می خواست مدام ببینمش، بخوانمش، به اصواتِ آهنگینی که توی وجودش جریان داشت گوش کنم تا هر بار چیزی از درونش بیابم که خودش هم از آن بی خبر است.
      

یادداشت‌ها

          ۲/۵

واقعا نمیدونم ۲ ستاره خوبه یا باید کمترش کنم ... 🤔

خب به لطف فضای مجازی فکر می کردم با یه پدیده طرفم ولی متاسفانه با یه داستان معمولی با شخصیتای معمولی تری سروکار داشتم.

وقتی داشتم لیست کتابایی که از نمایشگاه کتاب می خواستم بخرم رو می نوشتم، اولین کتاب راز رخشید برملا شد بود. در این حد دوست داشتم بخونمش.

متاسفانه داستان برای من کاملا قابل پیش بینی بود و رازی که انقدر مهم بود که تو اسم کتاب هم اومده بود، اصلا ... انصافا، رازی که برملا شد اون بود؟! (به راحتی میشد حدس هست این راز چیه و من کاملا مطمئن بودم قضیه چی بوده.)

دفعاتی که داستان به گذشته برمی گشت و از عشق علی و رخشید می گفت، برای من خیلی جذاب نبودن. یا بخشایی که درباره لوله کشی ساختمون و اینا بود خیلی کش داده شده بودن.

عشق بین علی و رخشید که انگار عشق افسانه ای بود و نمونه نداشت، اصلا خوب به تصویر کشیده نشده بود و برای من هیچ کدوم از شخصیتا عمیق نبودن و از سطح فراتر نرفته بودن و نتونستم باهاشون ارتباط برقرار کنم. در حدی که اگه همشون می مردن بعید میدونم برام مهم بود.

من شخصا این کتاب رو به هیچ کس پیشنهاد نمیدم ولی در کل اگه می خواید این کتاب رو بخونین، بدونین که با داستان معمولی و شخصیتای معمولی سروکار دارین. شاید در این صورت برعکس من واقعا دوستش داشته باشین.
        

1

محدثه ز

محدثه ز

2 روز پیش

          "رُخشید در ابتدا برای من دنیایی از ابهام بود و من مانند مسافری نابلد برای کشف این جزیره‌ی ناشناخته. برای شناختن این جغرافیای ناشناس پا در پر پیچ‌و‌تاب‌ترین مسیری گذاشتم که تا آن روز در هیچ جهانی تجربه‌اش نکرده بودم. من برای پیدا کردن حسی که درونم ریشه دوانده بود گم شدم."

بیایید واقع‌نگر باشیم، این کتاب تجربه اول نویسنده‌شه و معمولی‌ترین کتابی بود که تو زندگیم خوندم نه بد و نه خوب!
عرضم به حضورتون که بزرگترین مشکل این کتاب توصیفات بیش از اندازشه! یکی از مشکلاتی که تو قهوه سرد آقای نویسنده هم بود. نویسنده اومده یه عالمه جمله و متن قشنگ، عقاید روشن‌فکرانه و توصیفات بلند رو وارد داستان کرده. بله توصیف‌ها زیبان و جملات قابل تامل اما واقعا جاشون وسط اون داستان نیست! یه جاهایی انقدر توصیفات زیاد می‌شد که منِ خواننده رشته داستان رو از دست می‌دادم.
از این که وقت گذاشتم و کتاب رو خوندم پشیمون نیستم (هر چند خیلی شبیه فیلمای ایرانی بود)، به طور کلی ضعف‌هایی داشت مثلا یکی از شخصیت‌های فرعی و جذاب کتاب (موتا جان) عملا انتهای کتاب حذف شد، به نظرم لازم نبود حتما آخر و عاقبت تک‌تک شخصیت‌ها مشخص شه.
نمی‌دونم چرا اما به نظرم این کتاب شبیه نسل ماست! نویسنده‌های هر نسل از دغدغه‌های همون نسل می‌نویسن شاید ما واقعا هم‌چین آدمای سردرگم و سطحی‌ای هستیم!

پ.ن: یه ایرادی که به کتاب وارده "سیگاره" طرف خوش‌حاله سیگار می‌کشه، ناراحته سیگار می‌کشه... چه خبره آقا؟! نکن، نکنید برای سلامتی خطر داره! :/
        

0