یادداشت‌های Rachel (4)

          سخنی ندارم فقط
سرباز گورایی و ساحره اورتا رو میپرستم🛐
        

          میدونین کتاب بدی نبود
باید بگم من از کارهای الن خندم میگرفت و حرص های میشیما جالب بود حالا کاری به پایانش ندارم ولی تلاشای الن واسه ی عوض کردن خانوادش خیلی خوب بود اینکه اون خانواده واقعا عجیب بودن به باحال بودن کتاب اضافه کرده بود خلاصه اگه میخواین ی کتاب واسه سرگرمی یا زندگی بخونین قطعا این کتاب میتونه واسه ی بار خوندن خوب باشه
        

          خیلی داستان خوبی داشت😭🛐
نویسنده قلمش از نظر من خوب بود شخصیتای داستان به یاد ماندنی
خوشحال که این کتاب رو خوندم چون منو با امید اشنا کرد دیالوگاش به شدت قشنگ بود😭
ولی کتابش به شدت غمگین بود دلم برای تک تک شخصیتاش کباب شد 
کاپل کتاب هم خیلی خوب بودن
خلاصه به شدت توصیه میکنم  بخونینش  بهترین کتاب ترندی بود که خوندم


        

          این کتاب خیلی خوب بود....
البته تا وقتی که از نشر درستی خونده باشی
متاسفانه برای من بیشترش سانسور بود 
اما وقتی کتاب تموم شد توی غم اینکه متیو و روفوس با فکر همدیگه توی اون ی روز زندگیشون سر میکردن برام غم انگیز بود 
این بهترین کتاب بی الی بود که خوندم ....
ولی خیلی اخرش نامردانه تموم شد داشتم به این فک میکردم که اگه قاصد مرگی وجود نداشت و اینا خیلی رندوم باهم اشنا میشدن چه اتفاقی میفتاد؟خلاصه کاپل کتاب خیلی با بقیه کاپلا فرق داشتن بیشترش هم از لحاظ شرایط بود... ولی کاش سانسور کمتر بود!