یادداشتهای آترین کریمی (8)
1403/9/21
کتاب جالبی بود. تقریبا ۳ساعت غیر متوالی طول کشید تا بخونمش. اولش روایت می کنه که فضه پیر شده و چندتا بچه داره ولی در طول داستان اشاره ای به ازدواج فضه نمیکنه . از جایی شروع میشه که مریم با پدرش زندگی میکنه و داوود و آنا هم باهم ولی میان حمله میکنن بهشون و پدر مریم رو میکشن و داوود و آنا و مریم رو می برن برای بردگی. اول توی یک قصر اوی حبشه بعدم میرن سمت مدینه. اونجا میمونه(مریم) برای خدمت به حضرت فاطمه (س) میبرند و اسمش رو فضه میزارن. آنا (حوریه) به بازار برده فروش ها میره و یک مرد ثروتمند اون رو می خره و باهاش ازدواج میکنه. این داستان اینجوری تموم میشه که فضه با خودش عهد می بنده تا زندست از اهل بیت دفاع کنه . درکل من خیلی خوشم اومد.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/9/12
بسم الله الرحمن الرحیم حاوی مقداری اسپویل ... این کتابو ۲ روزه تموم کردم(بماند که فاصله های خوندنم زیاد بود) شامل عشق، خیانت،هوس،عرفان،غم و اندوه و ...هستش. خب یک مشکلی که داره اینه از همون اول روایت از زبون قاتل شمس هستش و لو می ده که شمس قراره کشته بشه. یعنی من ترجیح می دادم آخرش با قتل شمس مواجه بشم. بعد اینکه انگار نویسنده دوست داشته کلا همه رو بکشه. شمس که می میره. کیمیا خاتون زن شمس هم همینطور . عزیز هم همینطور. بعد آخر و عاقبت بعضی از شخصیت ها مثل علاءالدین و گل کویر و سلطان ولد و بیبرس و ... هم مشخص نمیشه. داستان استپ می شه. بعد گاهی اوقات حرص در بیار هم هست که مثلا طرف خیانت می کنه به زنش و زنش ازش جدا می شه و با یکی دیگه ازدواج میکنه، اونو تهدید به بدبختی میکنه که شخصا دلم خواست دیوید رو خفه کنم. البته خیانت کلا ناجور هستش چه در این مورد چه درموارد دیگه ولی با اینکه خودتون می فهمید درست نیست ،حرصتون درمیاد تضمینی! اگه فصل دومی در کار باشه خوب میشه. لاقل یه چیزایی ممکنه مشخص بشه. اگه دوست داشتید برید بخونید. قشنگه ولی مشکلاتی هم داره دیگه
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.