یادداشتهای احسان H نفری (7) احسان H نفری 1401/3/27 انسان در عرف عرفان حسن حسن زاده آملی 4.0 1 خوب بود 0 9 احسان H نفری 1401/3/27 دختر پرتقال یوستین گوردر 3.6 92 اینکه با مردگان معقولانه ارتباط داشته باشیم و ارتباط پیدا کنیم ایده جالبی است 0 3 احسان H نفری 1401/3/27 من زنده ام: خاطرات دوران اسارت معصومه آباد 4.5 124 کتاب بسیار زیبایی بود ! من حقیقتا به این جمله باور دارم که در شرایط سخت رفتار زن و مرد یکی است و نه متفاوت 0 11 احسان H نفری 1401/3/27 دکتر شریعتی: جستجوگری در مسیر شدن سیدمحمد حسینی بهشتی 4.0 6 شخصیت ها در قبل هر چه دارای ثبات قدم بودند تحسین برانگیزتر میشدند، این فرهنگ غلط در ما رسوخ کرده است! انعطاف و اراده برای تغییر در بعضی تیپ ها دیده میشد اما همین صفت هم بعضی مواقع به ابن الوقتی تفسیر میشود! شهید بهشتی در اینجا از انعطاف و اراده برای تغییر شریعتی میگوید و از دوستان شکایت میکند که چرا این انعطاف را انحراف میداند و بجای حسن نیت نشان دادن به طالبان و کاشفان حقیقت برخورد چکشی میکنند ! در پایان قوام دین به دین مداران نیست به خود خدا است.... 0 2 احسان H نفری 1401/3/27 فصوص الحکم محمدبن علی ابن عربی 4.6 2 فص موسویه فوق العاده است ! 0 2 احسان H نفری 1401/3/23 پاندای بزرگ و اژدهای کوچک جیمز نوربری 3.8 119 علوم امروزی بسیار تکنیکی هستند افسردگی یک مشکل عالم گیر شده است توصیه مطالعه به کسانی که دچار افسردگی هستند کار خوبی است اما در این زمینه تولیدات که فاقد متن پیچیده با حجم بالا باشند کم است این کتاب بسیار این دو امتیاز حجم کم و متن اسان را دارد که معانی بلندی که امید را زنده میکند دارد! 0 12 احسان H نفری 1401/3/23 قبض و بسط تئوریک شریعت: نظریه تکامل معرفت دینی عبدالکریم سروش 3.6 1 دکتر سروش را نمیتوان با دوگانه فلسفه تحلیلی و فلسفه قاره ای سنجید،و همچنین نمیتوان او را نئوکانتی دانست،سروش سروش است! عبارت نئو معتزلی برای او به حقیقت کمی نزدیک تر است! چگونگی برخورد با متون و حیثیت تفسیری ما معرکه آرا همیشگی است متون مقدس بدلیل داشتن طبقه محافظ مدعی امکان و وقوع فهم متن همانگونه که صاحب متن قصد کرده است هستند که اصطلاحا به آن بازتولید میگویند اما در این میان هستند بعضی که مدعی انتفا آن بدلیل محدودیت های وجودی ما می باشند و صحبت از رویداد فهم و فهم جدید مینمایند که هم نسبت با قبل دارد و هم نسبتی با آیندگان ! شروط ماتقدم فهم در فلسفه کانت زمان و مکان بود به نوعی که خارج از این دو ما درکی نداریم نه اینکه داریم و ناقص است بلکه اصلا نمیتوانیم داشته باشیم! در مواجه با متون ما دارای شروط ماتقدمی هستیم که مفری از آن نیست و بدون آنها امکان فهم منتفی است و اینکه بخواهیم به فهمی که مورد رضای جماعت و گذشتگان است پافشاری نماییم چیزی جز ورود و اعتقاد به نظام ارزشی نیست ورنه در نظام هستی شناسانه این مساله از قبل پیشبینی نمیشود! و بدانیم انچه خداوند از ما خواسته است در روز قیامت که روز اشکارشدگی اختلافات و روشنی حق است یقین است و نه شک و ظن! 0 1