یادداشتهای مهسا رمضانپور (3) مهسا رمضانپور 1404/3/7 مترسک در چهار موقعیت عباس باباعلی 3.0 1 چرا مترسک؟ و چرا در چهار موقعیت؟ اسم هیچکدام از داستانهای این مجموعه، مترسک نیست، اما وقتی به داستان ششم، یعنی «پرنده که اینقدر خون ندارد» برسید متوجه میشوید مترسک کیست و چهار موقعیت چیست. نویسنده چیزی نمیگوید، تویی که میفهمی. این داستان از معدود داستانهای زجرآوری بود که خواندم، داستانی که انگار من هم مثل مترسک ماسیدم به آسفالت و هر تکه از بدنم به یک سمتی رفته بود. خونم یه سمت میرفت و مغزم سمت دیگر. بعد از پایان این داستان، منقلب شدم و تا چندین دقیقه به چیزی جز زجری که متحمل شدم نمیتوانستم فکر کنم. داستانهای خوب مجموعه کم نبود. «من و لیلی»، «سگ خفته» و «لبخند شیشهای» به سلیقه من نزدیک بود. در این داستانها نویسنده من را به درون داستان کشید و شدم کسی که یک لیلی در زندگی میشناسد، کسی که چندین سگ خفته دارد و کسی که از پشت شیشه لبخند میزند ولی توجه مخاطب به لبخندش نیست. کل مجموعه را میتوانم متوسط ارزیابی کنم، ۱. به خاطر ابهامی که به نظر میرسید تعمدی نبوده و چیزی به داستان اضافه نمیکرد. ۲. به خاطر پایانهایی که تعمدا باز بودند، اما باز بودن پایان در جهت تقویت داستان نبود. اما همان چند داستان خوب، ارزش تهیه و مطالعه این کتاب را داشت. از باباعلی بیشتر خواهم خواند. 0 0 مهسا رمضانپور 1404/2/16 شب بگردیم علی خدایی 2.8 1 از علی خدایی نخوانده بودم، حتی نمیشناختمش. فقط اسمی بود روی جلد کتاب. با خواندن این کتاب، علی خدایی برای من مردی شد پر از حس، عشق و زندگی. داستانها از نظر کیفیت و تکنیکهای داستانی، برجسته که نه، حتی متوسط هم نبود اما آن چیزی که در کل مجموعه داستانها جریان داشت، شاید بتوان گفت جریان اصفهان، دقیقتر بگویم جریان اصفهان علی خدایی، بسیار دلنشین بود. کتاب را دوست داشتم به خاطر حسی که به من منتقل کرد و سراغ دیگر آثار علی خدایی هم خواهم رفت. 2 11 مهسا رمضانپور 1404/2/8 داستان های آلکساندر پوشکین آلکساندرسرگیویچ پوشکین 4.3 11 نگاهی بر داستان بیبی پیک گرمانِ داستان، برای من مشخص کرد که حرص به قمار و ورق که در قماربازِ داستایفسکی به نگارش درآمد، نه فقط از دل زندگی شخصی داستایفسکی بلکه با پیشینه ادبی که به پوشکین بر میگردد نوشته شده. حرص گرمان، تاریکتر و غیرانسانیتر بود، حرصی که او را در برای معصومیت و دل از دست رفته لیزاوتا و همچنین جان کنتس بیتفاوت کرده بود. این وجود تاریک، به سرنوشتی تاریک دچار شد که پوشکین با کنار زدن واقعیت و دخیل کردن خیال، گرمان را دچار توهم یا کابوس یا مشاهدهای میکند که وجود خیالی کنتس (شاید در پی انتقام) به نوعی روحش را تسخیر میکند، که پس از باختش، روانش هم از دور خارج میشود. قطعا از این پس، «سه کارت» و «بیبی پیک» برای من معنای دیگری خواهد داشت. 0 0